در پژوهشی که توسط سرکار خانم سرور اختیاری و با همکاری مرکز ساماندهی و درمان اختلالات اتیستیک انجام گرفت، ربات هوشمندی به منظور تشخیص اختلالات طیف اتیسم بر اساس الگوی حرکات طراحی و ساخته شد.
در پژوهشی که توسط سرکار خانم سرور اختیاری و با همکاری مرکز ساماندهی و درمان اختلالات اتیستیک انجام گرفت، ربات هوشمندی به منظور تشخیص اختلالات طیف اتیسم بر اساس الگوی حرکات طراحی و ساخته شد.
Tajmirriyahi, M., Nejati, V., Pouretemad, H., Mansuri-Sepehr, R. (2013). Reading the mind in the face and voice in parents of children with Autism Spectrum Disorders. Research in Autism Spectrum Disorders, 1543–۱۵۵۰.
Abstract
One core feature of Autism Spectrum Disorders (ASD) is impairment in social functioning and inferring mental states and emotions referred to theory of mind (TOM). The “Broad Autism Phenotype” (BAP) proposes that defining features of autism express in milder form among first degree relatives of these patients. Theory of mind deficits has been examined using advanced TOM tasks such as “Reading the Mind in the Eyes”. This study has furthered previous findings using another test designed to tap higher TOM abilities named “Mind Reading in the Voice”. The objective of this study is to examine theory of mind abilities from two main communicative sources in parents of children with ASD in contrast to two groups, one clinical and one non-clinical. Forty-eight parents of individuals with autism, 31 parents of individuals with Down syndrome and 30 parents of typically developed children were administered two tests of mind-reading. Analysis revealed that although there is not a significant difference between three groups’ performance in “Mind Reading from Eyes”, parents of children with ASD have significantly lower performance in “Mind Reading from Voice”. It can be concluded that TOM deficits in parents of children with ASD are not restricted to inferring mental states form eyes and deficits in mind-reading from voice could also be a part of BAP.
جشن موسیقی مرکز در تاریخ ۱۸ تیر، ساعت ۱۷ تا ۱۹ در محل تشکیل کلاس های مرکز برگزار می شود
بررسی تأثیر توان بخشی شناختی بر ترمیم توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا
اسماعیل شیری۱، وحید نجاتی۲، حمیدرضا پوراعتماد۳ ، نرگس چیمه۴
۱. کارشناس ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان، دانشگاه شهید بهشتی، مرکز توان بخشی رسش اصفهان
2. استادیار، گروه توان بخشی شناختی، پژوهشکده علوم شناختی و مغز، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
3. دانشیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشکده روا نشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
4. استادیار، گروه روانشناسی، پژوهشکده خانواده، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
چکیده
مقدمه: نقصان تئوری ذهن یکی از زیربناهای اختلال در مهارت های اجتماعی در کودکان اتیسم است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر
توان بخشی شناختی بر بهبود توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع طرح های تک آزمودنی است که ۴ کودک مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا به عنوان نمونه با استفاده
از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر ۴ کودک، ۱۴ جلسه انفرادی توان بخشی شناختی را دریافت کردند . ارزیابی ها در ۶
مرحله، دو هفته پیش از شروع درمان، دو هفته بعد یعنی قبل از شروع درمان، بعد از پنچ جلسه درمان، بعد از ده جلسه درمان، یک روز
بعد از پایان درمان و در نهایت مرحله پیگیری (چهار هفته بعد از پایان درمان)، انجام شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، تکلیف
باور- کاذب سالی- آن، ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم و آزمون ذهن خوانی تماشاچی بود . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش
تحلیل بصری و اندازه اثر استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد عملکرد آزمودنی های مطالعه در آزمون باور کاذب سالی- آن و ذهن خوانی تماشاچی بهبود یافته است .
هم چنین تغییری در توانایی ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم مشاهده نشد. هم چنین اندازه اثر نشان داد این برنامه آموزشی بر باور کاذب
و ذهن خوانی مؤثر بوده است.
نتیجه گیری: یکی از رویکردهای توان بخشی شناختی که در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت و اثربخشی آن نشان داده شد، ترمیم نقایص
است. پیشنهاد می شود درمانگران به جای آموزش راهبردهای درمانی که سعی در اصلاح رفتار بیمار اتیسم در جهت کاهش نیاز به شناخت
اجتماعی دارد، از رویکرد ترمیم استفاده نمایند. بر اساس یافته های این مطالعه با مداخله کوتاه مدت و فشرده امکان ترمیم توانایی تئوری ذهن در
کودکان مبتلا به اتیسم وجود دارد.
کلمات کلیدی: اتیسم، تئوری ذهن، شناخت اجتماعی، توان بخشی شناختی
منتشر شده در نشریه تحقیقات علوم رفتاری، دوره ۱۱، شماره ۵، ۱۳۹۲
بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود تشخیص حالات هیجانی در کودکان دارای اتیسم با عملکرد بالا
اسماعیل شیری۱، دکتر وحید نجاتی۲، دکتر حمیدرضا پوراعتماد۳
1. کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه شهید بهشتی
2. استادیار دانشگاه شهید بهشتی
3. دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
منتشر شده در فصلنامه کودکان استثنایی، سال سیزدهم، شماره ۳ (پیاپی ۴۹)، پاییز ۱۳۹۲
چکیده
هدف: هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر ترمیم تشخیص حالات هیجان در کودکان دارای اختلال اتیسم با عملکرد بالا است. روش: این مطالعه از نوع طرح های تک آزمونی است که ۴ کودک دارای اتیسم با عملکرد بالا به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر ۴ کودک، ۱۴ جلسه انفرادی توانبخشی شناختی دریافت کردند. ارزیابی ها در ۶ مرحله، دو هفته پیش از شروع درمان، دو هفته بعد یعنی قبل از شروع درمان، بعد از پنج جلسه درمان، بعد از ده جلسه درمان، یک روز بعد از پایان درمان و در نهایت مرحله پیگیری (چهار هفته پس از پایان درمان) انجام شد. ابزار مورد استفاده پژوهش حاضر نسخه اصلاح شده بازشناسی چهره بنتون بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل بصری و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که عملکرد آزمودنی های مطالعه در آزمون بازشناسی چهره بنتون بهبود یافته است. همچنین اندازه اثر نشان داد که این برنامه آموزشی بر تشخیص حالات هیجانی موثر بوده است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که با استفاده از روش های آموزش کوتاه مدت متمرکز و فشرده، کودکان دارای اتیسم موفق به امکان ترمیم توانایی تشخیص حالات هیجان شدند. نتایج این پژوهش از قابلیت برنامه پرشیا بر ترمیم مشکلات تشخیص حالات هیجان در کودکان اتیسم با عملکرد بالا حمایت می کند و پس از انجام مداخله، مهارت های تشخیص حالات هیجان به نحو بارزی در این کودکان بهبود یافته است.
به منظور افزایش کیفیت خدمات درمانی به کودکان مبتلا به اتیسم، طرح ارزیابی و تدوین برنامه درمانی هر کودک توسط تیم کارشناسان، مدتها پیش به معاونت محترم توانبخشی سازمان بهزیستی تقدیم شد. در این طرح، برنامه درمانی هر کودک با نظارت و مشورت روانشناس، کاردرمانگر، گفتاردرمانگر، والد/ین، مربی و در صورت لزوم حرکتدرمانگر یا پزشک، تدوین میشود. و ارزیابی کودک توسط کارشناس دیگری به جز برنامهنویس انجام میگیرد.
لازم به ذکر است که این روش برنامهنویسی و ارزیابی، مدتهاست که در مراکز معتبر کشورهای پیشرفته (مثلاً مرکز اتیسم کالیفرنیا)، اجرا میشود. ولی در کشور ما به دلیل مضیقههای مختلف نظیر قلّت کارشناسان اتیسم، هزینهها و… تا این اواخر قابل اجرا نبوده است. خوشبختانه پس از طرح این موضوع در معاونت محترم توانبخشی سازمان بهزیستی و برگزاری چندین جلسه کارشناسی، که آخرین آنها مورخ ۲۴/۷/۱۳۹۱ در مرکز ما و با حضور: خانمها دکتر صالحی، دکتر رادفر، دکتر خوشابی، دکتر امیری؛ آقای دکتر علاقبندراد از انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان؛ خانم دکتر منصوری از معاونت توانبخشی سازمان بهزیستی؛ خانم دکتر چیمه از مرکز اتیسم بهآرا و آقای دکتر پوراعتماد از مرکز ساماندهی درمان و توانبخشی اختلالات اتیستیک برگزار شد، این طرح مورد تصویب قرار گرفت تا در همهی مراکز اتیسم کشور اجرا شود.
هر چند این طرح مستلزم نظارت کارشناسان بیشتر بر روند درمان یک کودک است و در نتیجه کار و بار مالی اضافهای برای مراکز اتیسم به دنبال خواهد داشت، دو دستآورد مهم برای کودکان دارد:
۱. تدوین برنامه درمانی هر کودک توسط تیمی از کارشناسان، باعث غنی شدن برنامه میشود. و بیش از پیش کودکان را نسبت به برنامههای جانبی و غیرضروری بینیاز میسازد.
۲. ارزیابی برنامه درمانی توسط کارشناس دیگر، بر اعتبار روند ارزیابی و تدوین برنامه بعدی میافزاید.
امید است که با کمک کارشناسان، مربیان، والدین و متخصصین حوزه اتیسم، با اجرای این طرح، بر کیفیت خدمات درمانی کودکان مبتلا به اختلالات اتیستیک افزوده شود. ضمناً تاکنون سعی شده است که این شیوه برای خانواده بار مالی نداشته باشد.
بعد از حادثه دل خراش در مدرسه ابتدایی سندی هوک[۱] که به کشته شدن ۲۶ نفر منجر شد، از ابتلای عامل این جنایت به اختلالهای طیف اتیسم صحبت شد. چنین مسائلی زمینهای را برای زدن برچسبهایی به این گروه از بیماران فراهم آورده است. اتیسم هرگز علت جنایتهای از پیش برنامهریزی نیست. در مطالعه گاناسکاران و چاپلین[۲] (۲۰۱۲)مشخص شد که شیوع این نوع جنایتها در جمعیت افراد مبتلا به اتیسم نسبت به جمعیت کلی بالاتر نیست.
البته در صورتی که علاوه بر اتیسم همبودی با اختلالهای دیگر وجود داشته باشد، خطر وقوع جنایت افزایش مییابد. در مطالعه نیومن و قازیودین[۳] (۲۰۰۸) افراد مبتلا به سندرم آسپرگر که رفتارهای مجرمانهای داشتهاند بررسی شدند. محققان دریافتند که در اغلب این افراد یک اختلال روانپزشکی نیز همراه با این سندرم وجود داشته است.
بسیاری از مطالعهها نشان دادهاند که افراد مبتلا به اتیسم بیش از اینکه عامل جنایت باشند، قربانی جرایم هستند. رفتارهای آسیبزننده این افراد اغلب واکنش به ناکامی یا تهدیدهای محیطی است. این مطالعهها نه تنها ارتباط بین اتیسم و خشونت از پیش برنامهریزی شده را رد میکنند بلکه بر این واقعیت که افراد مبتلا به این اختلال دسترسی محدودی به منابع حمایتی دارند صحه میگذارند.
در شرایطی که چنین جنایتی رخ داده است بهترین کار آن است که به جای اتهام زدن و سرزنش کردن؛ تشخیص، حمایتها و سرویسهای مناسب در اختیار افراد مبتلا به اختلالهای طیف اتیسم قرار گیرد. تحقیقات نشان دادهاند مداخله زودهنگام برای کودکان مبتلا به اتیسم به طرز چشمگیری به نتایج مثبت میانجامد. هر چند که در بسیاری از موارد عوامل گوناگونی مانع از این میشود که والدین بتوانند چنین خدماتی را برای فرزندان خود فراهم آورند. ولی کمبود خدمات زودهنگام تنها مشکلی نیست که مورد توجه قرار دارد؛ بلکه این افراد به برنامه آموزشی و تربیتی نیاز دارند که بتواند آنها را برای انتقال به زندگی مستقل در بزرگسالی آماده کند.
به نقل از Disability blog
January 22, 2013
[۱] Sandy hook
[۲] Gunasekaran & Chaplin
[۳] Newman & Ghaziuddin
این جلسه در روز پنجشنبه ۳۰/۹/۱۳۹۱ از ساعت ۹ صبح الی ۱۶ در مرکز برگزار گردید. مطالب ارائه شده در این دوره به شرح زیر است:
یازده صلاحیت لازم برای بالینیگران (آقای دکتر پوراعتماد)
تاثیر آموزش تابآوری در کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگی مادران کودکان دارای طیف اختلالات اتیستیک (خانم اشتری)
ایفای نقش برای کودکان طیف اختلالات اتیستیک (خانم علیزاده)
درمانهای والد محور حوزهی اتیسم (خانم شوکتی)
اسباب بازی هوشمند برای غربالگری اتیسم (خانم اختیاری)
کار درمانی در کودکان مبتلا به اتیسم (آقای زاهدی)
در پایان جلسه نیز بازخوردهای مربیان توسط سرپرستان جمعآوری شده و مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
دهمین جلسه باز آموزی برای مربیان مرکز برگزار شد