وقتی کودکی تشخیص اتیسم میگیرد با برچسب اتیسم شناخته میشود اما این صرفا یک برچسب است. ما انسانها فراتر از برچسبهایی هستیم که به ما داده میشود. در این مطلب به موضوع برچسب در اتیسم خواهیم پرداخت. خواندن این مطلب به تمام خانوادهها و مربیان توصیه میشود. با تهران اتیسم همراه باشید.
ما در دنیایی از برچسبها زندگی میکنیم، از آنها استفاده میکنیم – برچسب اختلالات و سایر برچسبها – تا جهان را قابل درک تر کنیم. وقتی در مورد معیارهای تشخیص به توافق میرسیم، راهی برای صحبت کوتاه با یکدیگر داریم. برای مثال، اگر بگوییم کودکی “رفتارهای محدود و تکراری” دارد سریعا متوجه میشویم یعنی چه! زیرا این موضوع در راهنمای تشخیصی و آماری فعلی بیان شده است.
اما برچسبها معایبی نیز دارند!
وقتی به کسی برچسب میزنیم، دیگران شروع به دیدن او از طریق فیلتر آن برچسب میکنند. هنگامی که به فردی برچسب میزنیم، به نوعی عکس فوری بسیار ساده از آن شخص را ارائه میدهیم. به محض اینکه به یک شخص برچسب زده شود، احتمال این خطر وجود دارد که نظر مردم نسبت به آن شخص هرگز تغییر نکند. اما همهی افراد با یا بدون هر نوع برچسبی همیشه در حال توسعه و تکامل هستند. بسیاری از این تغییرات ظریف هستند و به راحتی قابل فراموشی هستند. دیدن کودک از طریق فیلتر برچسب ممکن است باعث شود که تغییرات کوچک را از دست بدهیم و دیگر به چشم ما نیاید. مهم نیست که چه نقشی در زندگی کودک مبتلا به اتیسم بازی میکنید – حرفه ای، مربی یا والدین – همیشه باید فراتر از برچسبها نگاه کنید و تمام نقاط قوت و ویژگی های آنها را ببینید.
به نکات زیر توجه کنید:
- برچسبها اگر توقعات را از کودک پایین بیاورند، میتوانند آسیب زا باشند.
- از هر بچهای باید توقعات به اندازه و معقول داشته باشید.
- تفاوت بین صفات و حالتهای موقت و اتیسم را بشناسید.
همه ما دارای ویژگیهای فردی مختلفی هستیم. وقتی به فردی برچسب اتیسم زده میشود، ممکن است ویژگیهای او را به شرایط رشدی او نسبت دهیم، اما این نباید فرض خودکار ما باشد. ویژگیهای آنها – خجالتی بودن، نترس بودن، کنجکاوی یا عدم کنجکاوی – ممکن است به همان اندازه قوی باشد حتی اگر اتیستیک نباشند. یک کودک دارای اتیسم ممکن است خجالتی باشد و کودک دارای اتیسم دیگری خجالتی نباشد. کودک دارای اتیسمی ممکن است کنجکاو باشد و کودک دارای اتیسم دیگری کنجکاو نباشد و… . همه ما حالتهای مختلفی را تجربه میکنیم، حالات، واکنشها و طرز فکرهای موقت و مختلف. ما معمولاً روی حالتهای موقت افراد تأکید نمیکنیم، اما وقتی کسی برچسبی دارد، به احتمال زیاد حالت موقت او را به آن برچسب نسبت میدهیم، حتی اگر نامرتبط باشد. ما متوجه این موضوع نمیشویم اما این یک واکنش ناخودآگاه و خودکار است.
هنگامی که به کسی یک برچسب زده میشود، در واقع، مجموعهای از رویدادها ممکن است رخ دهد. همانطور که توضیح داده شد، نزدیکترین افراد به فرد، مانند خانواده یا متخصصان، ممکن است ادراک خود را از طریق آن برچسب فیلتر کنند. آنها ممکن است شروع کنند به اشتباه صفات و رفتارهایی را به شرایط برچسب گذاری شده نسبت دهند و ممکن است بخواهند دیدگاه خود را نسبت به فرد مطابق درک خود از برچسب سازماندهی کنند. آنها همچنین ممکن است شروع به تبدیل برچسب به مهمترین بخش آن شخص کنند. هنگامی که این اتفاق میافتد، دیگران در محیط کودک نیز تمایل دارند همین کار را انجام دهند.
به این مثال دقت کنید:
اولین چیزی که والدین امیر ۱۴ ساله هنگام معرفی پسرشان اعلام میکنند این است که او اتیستیک است. آنها میدانند که امیر به عنوان “متفاوت” شناخته میشود و نگران هستند که دیگران چه فکری کنند. آنها تجربیات زیادی از سوء تفاهم یا قلدری با امیر داشتهاند، و قصد آنها این است که از آسیب رساندن بیشتر به او توسط دیگران جلوگیری کنند.
آنها متوجه نمیشوند که با اول گذاشتن برچسب بر امیر – و عدم ذکر هیچ یک از ویژگی های دیگر او – پسرشان را محدود میکنند. اعلام برچسب او از او محافظت نمیکند. درعوض، غالباً دید دیگران را تغییر میدهد و محدود میکند.
والدین امیر با تاکید بر برچسب، به این نکته اشاره میکنند که اتیسم مهمترین بخش اوست. آنها احتمالاً قصد انجام این کار را ندارند. امید است که آنها پسرشان را به عنوان یک نوجوان پیچیده، با نقاط قوت و چالشهای مختلف ببینند، درست مانند هر پسر دیگری که هم سن اوست. برخی از این چالشها – و نقاط قوت – به اتیسم مربوط میشوند، اما برخی دیگر اینطور نیستند. آنها با پیشدستی کردن فرصتی برای دیگران برای شناختن امیر از طریق مشاهدات و تعاملات خود با او، هم امیر و هم دیگران را از تجربه کاملتر و غنیتر محروم میکنند.
گردآوری و ترجمه از رسول رحمتی
بازبینی، ویرایش و انتشار از دکتر محمد کیانی
منبع: کتاب Navigating Autism از دبرا مور و تمپل گراندین