تاثیر تماشای کارتونهای سریع بر توجه کودکان دارای اوتیسم

کارتون‌هایی با صحنه‌های سریع‌گذر، توجه کودکان دارای اوتیسم را کاهش می‌دهد: گزارش یک پژوهش

نویسنده مقاله: مرضیه رحیمی 

بازبینی و ویرایش: دکتر محمد کیانی

در دنیای امروز، رسانه‌های دیجیتال به یکی از اجزای جدایی‌ناپذیر زندگی کودکان تبدیل شده‌است. تلویزیون، تبلت، تلفن همراه و سایر نمایشگرها بخشی از زندگی روزمره آن‌ها را شکل می‌دهد. این موضوع در مورد کودکان با اختلال طیف اوتیسم نیز صدق می‌کند. گاهی حتی بیشتر، چرا که بسیاری از این کودکان ترجیح می‌دهند با دنیای قابل پیش‌بینی و غیرچالش‌برانگیز رسانه‌ها درگیر شوند تا با دنیای انسانی و اجتماعی که برایشان پیچیده‌تر است.

اما رسانه‌ها همیشه فقط یک سرگرمی بی‌خطر نیستند. محتوایی که کودک تماشا می‌کند – چه از نظر زمان، چه از نظر ساختار و حتی ویژگی‌های فنی – می‌تواند تاثیرات فوری و پایداری بر کارکردهای مغزی او بگذارد. پژوهشی تازه‌ در ایران، برای اولین بار به‌طور علمی به این پرسش پاسخ داده است: آیا تماشای نوع خاصی از کارتون‌ها می‌تواند بلافاصله پس از تماشا، توجه کودکان اتیستیک را کاهش دهد؟

در ادامه با تهران اتیسم همراه باشید تا گزارشی از این پژوهش که اخیرا در دانشگاه شهید بهشتی با همکاری مرکز تهران اتیسم، توسط مرضیه رحیمی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم شناختی، گرایش توانبخشی شناختی، زیر نظر اساتید راهنما و مشاور پروفسور حمیدرضا پوراعتماد، دکتر سعید صادقی و دکتر محمد کیانی، انجام شده است را مرور کنیم.

کودکان و کارتون‌های سریع‌گذر: ماجرا از چه قرار است؟

در این پژوهش، پژوهشگران به این سوال پاسخ دادند که آیا تماشای کارتون‌هایی که تصاویر آن‌ها با سرعت بالا تغییر می‌کند (کارتون‌هایی که اصطلاحا “سریع‌گذر” هستند) بر توانایی توجه و تمرکز کودکان با اتیسم تاثیر می‌گذارد یا نه؟

 

 

برای بررسی این موضوع، گروهی از کودکان با رشد طبیعی و گروهی از کودکان دارای اتیسم عملکرد بالا (یعنی کودکانی که توانایی گفتاری و شناختی مناسبی دارند) انتخاب شدند. هر کودک دو نوع کارتون تماشا کرد: یکی با ریتم تند و دیگری با ریتم آرام. سپس با استفاده از یک دستگاه پیشرفته ردیاب چشمی، توجه و کنترل رفتاری آن‌ها بررسی شد.

بررسی تاثیر کارتونهای سریع گذر بر توجه کودکان دارای اوتیسم با در دانشگاه شهید بهشتی با Eye tracker
بررسی تاثیر تماشای کارتونهای سریع گذر بر توجه کودکان دارای اوتیسم در دانشگاه شهید بهشتی با فناوری Eye Tracking

چه چیزی کشف شد؟

نتیجه این بود: تماشای کارتون‌های سریع‌گذر بلافاصله باعث افت توجه در کودکان دارای اوتیسم می‌شود؛ اما تاثیری بر توانایی کنترل رفتاری آن‌ها نداشت.

به بیان ساده‌تر، وقتی کودکان اتیستیک یک کارتون سریع‌گذر می‌بینند، بلافاصله بعد از آن تمرکز کمتری دارند و به راحتی حواس‌شان پرت می‌شود. 

 

چرا این اتفاق می‌افتد و چرا دارای اهمیت فراوان است؟

کارتون‌های سریع‌گذر با صحنه‌هایی که مدام و سریع عوض می‌شوند، رنگ‌های تند، و حرکت زیاد، ذهن کودک را به‌شدت درگیر می‌کنند. این بار شناختی بالا باعث می‌شود مغز کودک نتواند تمرکز خود را حفظ کند. به‌ویژه کودکان مبتلا به اوتیسم که حساسیت بیشتری نسبت به محرک‌های دیداری دارند، بیشتر تحت‌تاثیر قرار می‌گیرند و مغزشان از حالت کنترل‌شده به حالت واکنشی تغییر می‌کند. این مسئله باعث می‌شود آن‌ها نتوانند به درستی روی یک محرک خاص تمرکز کنند.

نتایج این پژوهش نشان می‌دهدد که حتی یک تماشای کوتاه ۸ دقیقه‌ای از یک کارتون سریع‌گذر می‌تواند تمرکز کودکان دارای اوتیسم را مختل کند! اگر این نوع محتوا به طور مداوم در برنامه روزانه کودک باشد، ممکن است در طولانی‌مدت تاثیرات جدی‌تری روی عملکرد ذهنی و یادگیری کودک داشته باشد.

چه باید کرد؟

  • آگاه‌سازی والدین و مربیان: مهم است که والدین، مراقبان، معلمان و حتی تولیدکنندگان محتوای کودک، از تاثیرات چنین محتوایی مطلع باشند.
  • استفاده هدفمند از رسانه‌ها: لازم است برای کودکان – به‌ویژه کودکان با نیازهای ویژه – نوع محتوا، مدت زمان استفاده و نحوه تعامل با وسایل دیجیتال به‌دقت برنامه‌ریزی شود.
  • تدوین دستورالعمل‌ها: نهادهایی مانند آموزش و پرورش، صدا و سیما و تولیدکنندگان محتوا باید در تدوین شیوه‌نامه‌های استفاده از رسانه برای کودکان با هم همکاری کنند.
  • پژوهش بیشتر: این پژوهش آغاز راه است. برای شناخت بیشتر تاثیرات بلندمدت رسانه‌ها بر ذهن کودکان، باید مطالعات گسترده‌تری انجام شود.

سخن پایانی

اگر فرزند شما با اختلال طیف اتیسم زندگی می‌کند، مهم است بدانید که مواجهه با رسانه‌ها و وسایل دیجیتال می‌تواند تاثیرات قابل‌توجهی بر مغز و رفتار او داشته باشد. کودکان دارای اوتیسم معمولا حساسیت بیشتری نسبت به محرک‌های دیداری، شنیداری و هیجانی دارند و این موضوع باعث می‌شود محتوایی که برای کودکان دیگر «سرگرم‌کننده» تلقی می‌شود، برای آن‌ها بیش‌از‌حد تحریک‌کننده یا حتی آسیب‌زا باشد.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که برخی کارتون‌ها و برنامه‌ها – به‌ویژه آنهایی که با سرعت زیاد، رنگ‌های شدید، یا تغییرات سریع صحنه همراه هستند، ممکن است تمرکز، یادگیری و رفتارهای خودتنظیمی در کودکان اتیستیک را دچار اختلال کند. بنابراین، لازم است در مواجهه کودک با تلویزیون و رسانه‌ها بسیار محتاط باشید.

در چنین شرایطی، به‌جای آزمون‌وخطا یا اتکا به تجربه‌ی دیگران، دریافت مشاوره تخصصی از روانشناسان کودک متخصص در حوزه اتیسم، می‌تواند بهترین مسیر را برای شما و فرزندتان روشن کند. یک مشاور متخصص می‌تواند با بررسی ویژگی‌های فردی کودک، نوع مناسب محرک‌ها و فعالیت‌های جایگزین یا مکمل را پیشنهاد دهد و راهکارهایی علمی برای بهبود تمرکز، مهارت‌های ارتباطی و رشد شناختی ارائه دهد.


 

راهنمای خدمات ای بی ای اوتیسم (درمان ABA) در مرکز تهران اتیسم

درمان ABA (ای بی ای) برای اختلال اوتیسم: یک راهنمای ساده و کاربردی

نویسندگان مقاله: رسول رحمتی، دکتر محمد کیانی

درمان به روش تحلیل رفتار کاربردی یا همان درمان ABA (Applied Behavior Analysis یا ABA) یکی از شناخته‌شده‌ترین و اثربخش‌ترین رویکردهای درمانی برای افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم است. این روش علمی بر درک دقیق رفتار انسان و چگونگی تاثیر محیط بر آن تمرکز دارد و با بهره‌گیری از اصول یادگیری، به تغییر رفتارهای چالش‌برانگیز و تقویت مهارت‌های مثبت می‌پردازد. ABA با طراحی مداخلات فردمحور و مبتنی بر داده، به افراد دارای اتیسم کمک می‌کند توانایی‌های ارتباطی، اجتماعی، تحصیلی و زندگی روزمره خود را بهبود بخشند. این رویکرد که نتایج موثری در بهبود کیفیت زندگی بسیاری از افراد در سراسر جهان داشته، همچنان به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی آموزشی در برنامه‌های درمان و آموزش کودکان در طیف اوتیسم به کار گرفته می‌شود.

رویکرد ABA می‌تواند برای کودکان در سنین بسیار پایین تا سنین بالا مورد استفاده قرار گیرد. این روش به‌ویژه در سال‌های اولیه زندگی برای آموزش مهارت‌های پایه ارتباطی، مانند درخواست کردن، برقراری تماس چشمی، پاسخ به نام و… بسیار موثر است. ABA همچنین برای کودکان طیف اتیسم با سطوح عملکردی متفاوت، از کودکان با کارکرد پایین (low-functioning) تا کودکان با کارکرد بالا (high-functioning)، کاربرد دارد و برنامه‌های آن متناسب با نیازها و توانمندی‌های فردی هر کودک طراحی می‌شود. در ادامه با تهران اتیسم همراه باشید تا نکات مهم درمان به روش ABA را با هم مرور کنیم.

 

گستردگی تحلیل رفتاری کاربردی (ABA)

شما به عنوان والدین یا یکی از آشنایان یک کودک دارای اتیسم ممکن است عبارت «درمان ABA» را برای اولین بار در رابطه با اختلال اتیسم شنیده باشید. اما ABA تنها یک روش آموزشی یا درمانی برای اتیسم نیست و کاربردهای گسترده‌ای دارد.

روش ABA در اصل برای درک و تغییر رفتار انسان طراحی شده و فقط به اختلالات محدود نمی‌شود.
هرچند ABA بیشتر به خاطر موفقیتش در کمک به افراد طیف اوتیسم معروف شده، ولی اصول آن برای آموزش و بهبود رفتار در هر فردی کاربرد دارد.

در ادامه برخی از کاربردهای ABA را مرور خواهیم کرد.

  • کاربرد ABA در درمان اوتیسم: بطور خلاصه باید بیان کنیم که ABA به عنوان موثرترین روش‌های درمانی برای کودکان مبتلا به اتیسم شناخته می‌شود. این روش به بهبود مهارت‌های ارتباطی، اجتماعی، خودیاری و کاهش رفتارهای چالش‌برانگیز کمک می‌کند.
  • بهبود مهارت‌های تحصیلی: روش تحلیل رفتاری کاربردی یا همان ABA فارغ از جنبه‌های درمانی یا آموزشی برای کودکان با نیازهای خاصی، می‌تواند برای آموزش و ارتقاء مهارت‌های تحصیلی مانند خواندن، نوشتن و ریاضیات برای تمامی کودکان مورد استفاد قرار گیرد.
  • کاهش رفتارهای چالش‌برانگیز: روش ABA یکی از روش‌هایی است که متخصصان برای کاهش رفتارهای نامناسب مانند پرخاشگری، خودآزاری و رفتارهای تکراری مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • بهبود مهارت‌های اجتماعی: روش ABA توسط متخصصان به کار گرفته می‌شود تا مهارت‌های اجتماعی مانند تعامل با همسالان، مشارکت در بازی‌ها و درک احساسات دیگران به کودکان بیاموزند.
  • در بهبود عملکرد ورزشی یا هنری، در محیط‌های کاری برای افزایش بهره‌وری کارکنان، در برنامه‌های تغییر رفتارهای سلامتی مثل ترک سیگار یا کاهش وزن و…

به طور خلاصه، ABA یک روش علمی برای آموزش رفتار موثر است که هم در دنیای آموزش افراد با رشد طبیعی و هم در درمان اختلالات رفتاری کاربرد دارد؛ فقط بسته به هدف، روش اجرا و شدت مداخلات کمی متفاوت می‌شود.

 

مزایای روش ABA چیست؟

روش ABA به جای تمرکز صرف بر مشکلات، بر پرورش مهارت‌های جدید و تقویت رفتارهای مثبت تمرکز دارد. ABA با استفاده از تکنیک‌های ساده اما موثر، به افراد کمک می‌کند قدم به قدم توانایی‌های خود را ارتقاء دهند و به اهداف مشخصی دست پیدا کنند. امروزه این روش نه فقط در کار با کودکان طیف اوتیسم، بلکه در آموزش مهارت‌های زندگی، رفتار اجتماعی و حتی در برنامه‌های بهبود فردی برای کودکان و بزرگسالان بدون اختلال نیز کاربرد گسترده‌ای پیدا کرده است. در ادامه چندتا از مهمترین مزایای روش ABA در مقایسه با روش‌های آموزشی و درمانی دیگر را مرور خواهیم کرد.

  • روش ABA یک روش مبتنی بر شواهد علمی است: روش ABA بر پایه تحقیقات علمی فراوان و داده‌های تجربی استوار شده و اثربخشی آن در بهبود رفتارها و مهارت‌ها به طور گسترده‌ای هم در مجامع علمی و هم بصورت تجربی تایید شده است.
  • در روش ABA، آموزش و درمان ویژه هر فرد شخصی‌سازی می‌شود: ما در روش ABA چیزی به نام برنامه ABA داریم. این برنامه‌ها بر اساس نیازهای خاص هر کودک و متناسب با سن رشدی او توسط متخصص طراحی می‌شود و به طور مداوم بر اساس پیشرفت کودک به‌روزرسانی می‌شود. در این برنامه‌ها روانشناس، روانپزشک، گفتاردرمانگر، کاردرمانگر در یک تیم با هم همکاری می‌کنند.
  • در روش ABA نتایج قابل اندازه‌گیری است: روش ای بی ای، برخلاف بسیاری از روش‌های دیگر، بر جمع‌آوری داده‌ها و تحلیل رفتارها تمرکز دارد. این روش به درمانگران و خانواده‌ها امکان می‌دهد پیشرفت کودک را به طور دقیق اندازه‌گیری کنند.
  • روش ABA روشی متمرکز بر تقویت مثبت است: تقویت مثبت یعنی وقتی کودک رفتار مناسبی انجام می‌دهد، بلافاصله پس از آن پاداش یا واکنش خوشایندی دریافت می‌کند که باعث می‌شود تمایل او به تکرار آن رفتار بیشتر شود. روش ABA به جای تمرکز بر تنبیه رفتارهای نادرست، تلاش می‌کند رفتارهای درست را شناسایی کند و آن‌ها را با پاداش‌های مناسب تقویت کند. این روش هم باعث افزایش انگیزه کودک می‌شود و هم باعث می‌شود فرایند یادگیری برای او لذت‌بخش‌تر و طبیعی‌تر به نظر برسد. به تدریج، رفتارهای مثبت جای رفتارهای چالش‌برانگیز را می‌گیرند.
  • روش ABA روشی با نتایج بلندمدت است: تحقیقات علمی گسترده و تجارب بسیاری از متخصصان و خانواده‌ها نشان می‌دهند که کودکان تحت آموزش و درمان ABA بهبودهای پایدار و بلندمدتی در مهارت‌های اجتماعی، ارتباطی و رفتاری نشان می‌دهند.
  • روش ABA تنها رویکرد مبتنی بر شواهد با امکان “از بین رفتن تشخیص” در برخی از کودکان اتیسم: یکی از مزایای مهم و برجسته روش ABA این است که طبق شواهد پژوهشی موجود، در حال حاضر تنها مداخله‌ای است که در برخی موارد منجر به بهبود چشمگیر علائم اتیسم تا حدی می‌شود که کودک دیگر معیارهای تشخیصی اختلال طیف اتیسم را برآورده نمی‌کند. وضعیتی که در ادبیات علمی با عنوان “از دست رفتن تشخیص” (lost diagnosis) یا “بهبودی عملکردی” شناخته می‌شود. اگرچه این نتیجه برای همه کودکان حاصل نمی‌شود، اما در درصدی از موارد—به‌ویژه زمانی که مداخله ABA از سنین بسیار پایین و با شدت و کیفیت بالا آغاز شود—چنین تحول قابل توجهی مشاهده شده است. این ویژگی ABA را در میان سایر رویکردهای درمانی برای اتیسم، به یک گزینه منحصر به‌فرد و مبتنی بر شواهد قوی تبدیل کرده است.

فرایند آموزش و درمان به روش ABA به زبان ساده: مراحل ای بی ای

نوشتن و سپس اجرای یک برنامه ABA یک فرایند دقیق و مرحله‌بندی‌شده است که با هدف کمک به رشد مهارت‌های کودک و کاهش رفتارهای چالش‌برانگیز انجام می‌شود. نخستین گام، ارزیابی جامع از توانایی‌ها، نیازها و رفتارهای فعلی کودک است.

در مرحله نخست متخصص تحلیلگر رفتار با مشاهده مستقیم کودک، مصاحبه با والدین و استفاده از ابزارهای ارزیابی استاندارد، اطلاعات لازم را جمع‌آوری می‌کند. سپس بر اساس این داده‌ها، اهداف مشخص، قابل اندازه‌گیری و واقع‌بینانه‌ای را ویژه آن کودک تنظیم می‌کند؛ مثل یادگیری مهارت‌های ارتباطی، افزایش مهارت‌های اجتماعی، کاهش رفتارهای مخرب و…

بعد از تعیین اهداف، در مرحله دوم، برنامه آموزشی فردی (Individualized Education Plan یا IEP) نوشته می‌شود. در این برنامه جزئیات فراوانی مشخص می‌شود از جمله اینکه: چه مهارت‌هایی در طی یک برنامه به کودک آموزش داده خواهد شد، این آموزش‌ها چگونه باید مرحله‌بندی شوند، چه نوع تقویت‌کننده‌هایی برای آن کودک موثر است و چه معیارهایی برای ارزیابی پیشرفت استفاده خواهد شد.

حالا به مرحله آموزش رسیدیم. در این مرحله مربی ABA، آموزش کودک را بر اساس برنامه آموزشی که از متخصص دریافت کرده، با گام‌های کوچک و ساده آغاز می‌کند. او هر موفقیت کوچک را با استفاده از روش‌هایی مانند تقویت مثبت، تثبیت و… ارتقاء می‌دهد.

ناگفته نماند که در روش ABA روش‌های آموزشی تخصصی و متنوعی وجود دارد و یک مربی ABA باید علم و توانایی به کارگیری همه این روش‌ها را داشته باشد (اینجاست که اهمیت وجود یک مربی ABA خوب و دارای صلاحیت مشخص می‌شود.)

در مرحله بعد باید بر عملکرد کودک و مربی ABA نظارت شود. اجرای برنامه‌های ABA نیاز به نظارت مداوم و ثبت دقیق داده‌ها دارد. رفتاردرمانگرها در هر جلسه داده‌هایی درباره عملکرد کودک جمع‌آوری می‌کنند تا ببینند آیا پیشرفت رخ داده یا نیاز به تغییر در شیوه آموزش وجود دارد یا خیر. اگر رفتار یا مهارتی به خوبی تثبیت نشود، برنامه ABA مجدد تنظیم می‌شود و روش‌های جدید امتحان می‌شوند. 

توجه به این نکته مهم است که نوشتن برنامه‎‌های ABA، اجرای برنامه‌های ABA و نظارت بر عملکرد کودک و مربی، یک فرایند پیچیده و یک کار گروهی است که نیازمند حضور متخصصان مختلف در حوزه ABA است و لازم است که حتما توسط مرجعی علمی و درمانی ارائه شود.

 

آیا روش ABA کودکان را شرطی می‌کند؟

این سوال را بسیاری از والدین با نگرانی می‌پرسند، چون وقتی در جمع‌های خانوادگی یا با والدین دیگر صحبت از «شرطی شدن» کودک می‌شود، معمولا منظور حالتی منفی است؛ مثلا اینکه “فلان کار رو نکن، بچه شرطی میشه!” — حالتی که در آن کودک رفتاری سطحی، وابسته به تشویق یا بدون درک واقعی را یاد می‌گیرد.

 

اما مهم است بدانید که شرطی‌سازی‌ای که در روش ABA استفاده می‌شود، با آن چیزی که در ذهن بیشتر والدین به عنوان یک مفهوم منفی جا افتاده، تفاوت دارد.

 

در ABA، شرطی‌سازی یک اصل علمی و دقیق از روان‌شناسی رفتاری است که به‌طور هدفمند برای آموزش مهارت‌های ضروری زندگی استفاده می‌شود. این تکنیک‌ها کمک می‌کنند کودک قدم‌به‌قدم رفتارهای مفید و موثر را یاد بگیرد—مثل توجه کردن، برقراری ارتباط، یا کنترل هیجان‌ها.

 

نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که رفتارها در آموزش و درمان به روش ABA به‌تدریج از حالت وابسته به پاداش خارج می‌شود و به محیط طبیعی زندگی تعمیم پیدا می‌کند. بعلاوه مشوق‌ها بعد از اینکه کودک آن مهارت را کسب کرد، حذف می‌شوند.

 

شرطی‌سازی که در ABA نوین اتفاق می‌افتد، علمی، حساب‌شده و متناسب با سن، فرهنگ خانواده و نیازهای هر کودک است، نه شرطی‌سازی سطحی یا مکانیکی که برخی والدین از آن می‌ترسند. این فرآیند مشابه روش‌های یادگیری طبیعی است که همه انسان‌ها در طول زندگی خود تجربه می‌کنند.

به عنوان آخرین نکته در پاسخ به این سوال باید گفت والدین لازم است بسیار دقت کنند که روند آموزش و درمان کودکشان توسط یک متخصص دارای صلاحیت در زمینه آموزش با رویکرد ABA به کار گرفته شود.

آیا ABA به نیازهای فردی کودکان توجه می‌کند؟

بله، روش ABA یک روش انعطاف‌پذیر است که بر اساس نیازهای هر کودک طراحی می‌شود. برنامه‌های ABA به صورت فردی و بر اساس ارزیابی دقیق از نقاط قوت و چالش‌های هر کودک تنظیم می‌شوند. پژوهش‌های علمی و نتایج تجربی تاکید دارند که ABA باید به صورت شخصی‌سازی شده اجرا شود تا بهترین نتایج را به همراه داشته باشد. این رویکرد به درمانگران اجازه می‌دهد تا برنامه‌ها را با توجه به علایق، توانایی‌ها و اهداف هر کودک تنظیم کنند.

وجود برنامه شخصی‌سازی شده نکته بسیار مهمی است که متاسفانه توسط برخی از والدین و در اثر ناآگاهی مورد غفلت قرار می‌گیرد. برخی از افراد سودجو در قالب مربی کودک یا روانشناس اقدام به نسخه برداری از برنامه‌های نوشته شده برای کودکان دیگر می‌کنند و آن را برای هر کودکی به کار می‌گیرند. باید توجه داشت که هر کودک دارای اتیسم یا اختلال دیگر دارای ویژگی‌ها و نیازهای متفاوتی است و نیاز است که برنامه ABA توسط متخصصین این حوزه نوشته شود. توجه داشته باشید که نوشتن برنامه ABA تخصصی جدا از اجرای برنامه ABA است و هر فردی که توانایی اجرای برنامه ABA و کار با کودک را دارد دارای تخصص نوشتن برنامه ABA نیست!

آیا روش ABA برای کودکان با سن پایین مناسب است؟

بله. پژوهش‌های متعددی نشان داده‌اند که اتفاقا مداخله زودهنگام، به‌ویژه در سنین پایین، تاثیر قابل‌توجهی در بهبود مهارت‌های ارتباطی، زبانی، شناختی و اجتماعی کودکان اتیسم دارد. ای‌بی‌ای با بهره‌گیری از اصول یادگیری، رفتارهای مطلوب را تقویت کرده و رفتارهای نامطلوب را کاهش می‌دهد.

رویکرد ABA در صورت اجرای درست و علمی می‌تواند رشد مهارت‌های پایه را به شیوه‌ای حمایتگرانه تسهیل کنند. بنابراین، کیفیت اجرای برنامه، تخصص درمانگر، و انطباق با نیازهای فردی کودک از عوامل کلیدی در اثربخشی و مناسب بودن ABA در سنین پایین محسوب می‌شوند.

 

آیا روش ABA می‌تواند باعث استرس یا آسیب روانی در کودکان شود؟

خیر، پژوهش‌ها نشان داده است که وقتی روش ABA به درستی و توسط درمانگران آموزش‌دیده اجرا شود، می‌تواند تجربه بسیار مثبتی برای کودکان ایجاد کند. استفاده از تقویت مثبت و ایجاد محیطی حمایت‌گرانه از جمله اصول کلیدی ABA است که باید توسط مربی ABA به درستی اجرا شود.

البته، اجرای نادرست یا استفاده از روش‌های قدیمی‌تر ABA ممکن است باعث ناراحتی شود. به همین دلیل، امروزه تاکید در روش ABA بر استفاده از روش‌های مبتنی بر شواهد و اخلاق‌محور است.

خانواده‌ها لازم است به این نکته توجه داشته باشند که حتما از مربیان ABA زیر نظر مراکز علمی و درمانی با صلاحیت و شاخص‌های علمی بالا بهره بگیرند.

آیا ABA تنها بر رفتارهای سطحی تمرکز می‌کند؟

خیر. ABA تنها به رفتارهای سطحی و قابل مشاهده محدود نمی‌شود، بلکه به بررسی دقیق عوامل زیربنایی، محیطی و عملکردی که منجر به بروز یک رفتار خاص می‌شوند نیز می‌پردازد.

ای بی ای علاوه بر تمرکز بر رفتارهای قابل مشاهده، به تقویت مهارت‌های شناختی، اجتماعی و هیجانی نیز کمک می‌کند. مطالعه‌ای توسط کوپر، هرون و هیوارد (Cooper, Heron & Heward, 2020) نشان داد که مداخلات مبتنی بر ABA می‌تواند منجر به بهبود مهارت‌های ارتباطی، خودتنظیمی و حل مسئله در کودکان، به‌ویژه کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، شود. این پیشرفت‌ها در توانایی‌های ذهنی و عاطفی اغلب با کاهش رفتارهای چالش‌برانگیز همراه هستند، زیرا کودک ابزارهای موثرتری برای تعامل با محیط اطراف خود به دست می‌آورد.

بنابراین، ABA نه تنها به تغییر رفتارهای سطحی می‌پردازد، بلکه با نگاهی عمیق‌تر به ساختار رفتار، به رشد همه‌جانبه فرد کمک می‌کند.

نقش حیاتی والدین در اجرای ABA

نقش والدین در موفقیت درمان ABA بسیار حیاتی و غیرقابل‌انکار است. در حقیقت، والدین به عنوان نخستین و مهم‌ترین افراد زندگی کودک، می‌توانند با همکاری نزدیک با تیم درمانی، فرآیند یادگیری را به محیط خانه و زندگی روزمره گسترش دهند. درمان ABA تنها محدود به جلسات درمانی در مرکز یا کلینیک نیست، بلکه تداوم تمرین‌ها، پاداش‌دهی به رفتارهای مثبت و پیگیری برنامه‌های درمانی در خانه نیز بخش مهمی از فرآیند درمان را تشکیل می‌دهد. به همین دلیل، آموزش والدین برای اجرای اصول پایه ABA و آشنایی با تکنیک‌های تقویت مثبت، ثبت داده‌ها و تعامل صحیح با کودک، از اولویت‌های اصلی در بسیاری از برنامه‌های حرفه‌ای ABA است.

از طرفی، حضور والدین در جلسات مشاوره، ارزیابی‌ها و بازخورد درمانگران باعث می‌شود که برنامه ABA دقیق‌تر و شخصی‌سازی‌شده‌تر طراحی شود. والدین با ارائه اطلاعات دقیق درباره رفتار کودک در خانه، می‌توانند دیدگاه جامع‌تری به تحلیلگران رفتار بدهند. همچنین، کودکانی که والدین‌شان به صورت فعال در فرآیند درمان مشارکت دارند، معمولا پیشرفت سریع‌تر و پایدارتری را تجربه می‌کنند. بنابراین، تقویت نقش والدین در کنار تیم درمانی نه‌تنها باعث افزایش اثربخشی مداخلات می‌شود، بلکه به ایجاد یک محیط حمایتی و منسجم برای رشد و یادگیری کودک کمک می‌کند.

 

تاکید بر اهمیت استمرار و صبر در روند درمان

درمان به روش ABA، هرچند علمی و اثربخش است، اما نیازمند زمان، تداوم و پشتکار فراوان است. بسیاری از مهارت‌هایی که کودکان در طیف اوتیسم باید یاد بگیرند، به دلیل ساختار متفاوت مغز و سبک یادگیری خاص آن‌ها، نیازمند تمرین‌های تکرارشونده و گام‌به‌گام است. نباید انتظار داشت که تغییرات رفتاری یا یادگیری مهارت‌های جدید در مدت کوتاه یا به‌صورت فوری رخ دهد. والدین و خانواده‌ها باید بدانند که ABA مانند ساختن یک بناست؛ آجر به آجر، با دقت و حوصله باید ساخته شود تا به نتیجه مطلوب برسد.

همچنین ممکن است در مسیر درمان، کودک دچار پسرفت‌هایی شود یا به برخی آموزش‌ها مقاومت نشان دهد؛ این بخشی طبیعی از فرایند یادگیری است. در چنین مواقعی، حفظ آرامش، حفظ انگیزه و تداوم اجرای برنامه‌ها بسیار مهم است. تیم درمان ABA به صورت مستمر داده‌ها را تحلیل و برنامه‌ها را اصلاح می‌کند تا بهترین نتیجه حاصل شود، اما پایداری در اجرای توصیه‌ها در خانه نیز نقش کلیدی دارد. والدینی که با صبر، اعتماد به فرآیند درمان و امیدواری مسیر را ادامه می‌دهند، در نهایت شاهد پیشرفت‌هایی ماندگار و عمیق در کودک خود خواهند بود.

مرکز تهران اتیسم پیشگام در ارائه خدمات آموزشی و درمانی ABA برای اوتیسم

مرکز تهران اتیسم اولین و یکی از معدود مراکز علمی معتبر کشور است که خدمات تحلیل رفتار کاربردی (ABA) را با بالاترین استانداردهای بین‌المللی و مبتنی بر جدیدترین یافته‌های علمی دنیا ارائه می‌دهد. در این مرکز، تمام فرایندهای ارزیابی، طراحی، اجرا و نظارت بر برنامه‌های ABA تحت نظر مستقیم تیمی از متخصصان مجرب انجام می‌شود.

در مرکز تهران اتیسم هر برنامه درمانی-آموزشی ABA به‌صورت کاملا فردمحور و اختصاصی ویژه هر کودک طراحی شده و با دقت، طی جلسات منظم توسط ناظران علمی و تیم تخصصی بازبینی و به‌روزرسانی می‌شود. در این مرکز اطمینان حاصل خواهد شد که هر کودک بهترین و اثربخش‌ترین خدمات ممکن را دریافت می‌کند. این نظارت مستمر و توجه به کیفیت اجرا، مرکز تهران اتیسم را به یکی از پیشگامان ارائه خدمات حرفه‌ای ABA در کشور تبدیل کرده است.

مرکز تهران اتیسم با بهره‌مندی از جایگاه علمی-پژوهشی بین‌المللی خود و حضور اساتید برجسته دانشگاه‌های معتبر کشور و متخصصان حوزه اتیسم، همواره در تعامل مستمر با جدیدترین مقالات، پایان‌نامه‌ها و دستاوردهای علمی روز دنیا قرار دارد. این مرکز با رویکردی پژوهش‌محور، برنامه‌های ABA را به‌طور مداوم مورد بازنگری، تحلیل و به‌روزرسانی قرار می‌دهد تا اطمینان حاصل شود که تمامی مداخلات درمانی مطابق با نوین‌ترین رویکردها و پیشرفت‌های علمی جهان طراحی و اجرا می‌شوند. این پیوستگی علمی، یکی از ویژگی‌های متمایز مرکز تهران اتیسم در ارائه خدمات تخصصی و پیشرفته محسوب می‌شود.

 

 

 

سخن پایانی

درمان ABA، بسیار فراتر از یک روش صرفا آموزشی است. ای‌بی‌ای یک رویکرد علمی، ساختارمند و فردمحور است که با تمرکز بر توانمندسازی افراد، به ویژه کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم، مسیر رشد، یادگیری و تعامل موثر با محیط را هموار می‌کند.

اثربخشی ای‌بی‌ای تنها در تغییر رفتارهای قابل مشاهده خلاصه نمی‌شود، بلکه در پرورش مهارت‌های شناختی، اجتماعی و هیجانی نیز تاثیرگذار است. باید به یاد داشته باشید که موفقیت ABA در گرو اجرای دقیق، اخلاق‌محور و شخصی‌سازی‌شده آن توسط تیمی متخصص و همدل است. 

 

 

منابع علمی

- Lovaas, O. I. (1987). Behavioral treatment and normal educational and intellectual functioning in young autistic children. *Journal of Consulting and Clinical Psychology*, 55(1), 3-9.
- Virués-Ortega, J. (2010). Applied behavior analytic intervention for autism in early childhood: Meta-analysis, meta-regression and dose-response meta-analysis of multiple outcomes. *Clinical Psychology Review*, 30(4), 387-399.
- Eldevik, S., Hastings, R. P., Hughes, J. C., Jahr, E., Eikeseth, S., & Cross, S. (2009). Meta-analysis of early intensive behavioral intervention for children with autism. *Journal of Clinical Child & Adolescent Psychology*, 38(3), 439-450.
- Cooper, J. O., Heron, T. E., & Heward, W. L. (2020). *Applied Behavior Analysis*. Pearson.
- Leaf, J. B., Leaf, R., McEachin, J., Taubman, M., Ala’i-Rosales, S., Ross, R. K., ... & Weiss, M. J. (2016). Applied behavior analysis is a science and, therefore, progressive. *Journal of Autism and Developmental Disorders*, 46(2), 720-731.



۱. Virués-Ortega, J. (2010). *Applied Behavior Analytic Intervention for Autism in Early Childhood: Meta-Analysis, Meta-Regression, and Dose-Response Meta-Analysis of Multiple Outcomes*. Clinical Psychology Review, 30(4), 387-399.
۲. Cooper, J. O., Heron, T. E., & Heward, W. L. (2020). *Applied Behavior Analysis* (3rd ed.). Pearson.
۳. Smith, T., & Eikeseth, S. (2011). *O. Ivar Lovaas: Pioneer of Applied Behavior Analysis and Intervention for Children with Autism*. Journal of Autism and Developmental Disorders, 41(3), 375-378.
۴. Baer, D. M., Wolf, M. M., & Risley, T. R. (1968). *Some Current Dimensions of Applied Behavior Analysis*. Journal of Applied Behavior Analysis, 1(1), 91-97.

   Virués-Ortega, J. (2010). *Applied Behavior Analytic Intervention for Autism in Early Childhood: Meta-Analysis, Meta-Regression, and Dose-Response Meta-Analysis of Multiple Outcomes*. Clinical Psychology Review, 30(4), 387-399.
 Duhon, G. J., Mesmer, E. M., & Atkins, M. E. (2009). *The Impact of Applied Behavior Analysis on Academic Achievement: A Meta-Analysis*. Journal of Behavioral Education, 18(1), 1-15.

 Reichow, B., & Volkmar, F. R. (2010). *Social Skills Interventions for Individuals with Autism: Evaluation for Evidence-Based Practices within a Best Evidence Synthesis Framework*. Journal of Autism and Developmental Disorders, 40(2), 149-166.

Cooper, J. O., Heron, T. E., & Heward, W. L. (2020). *Applied Behavior Analysis (3rd ed.). Pearson.

Smith, T., & Eikeseth, S. (2011). *O. Ivar Lovaas: Pioneer of Applied Behavior Analysis and Intervention for Children with Autism*. Journal of Autism and Developmental Disorders, 41(3), 375-378.

 Leaf, R. B., & McEachin, J. J. (1999). *A Work in Progress: Behavior Management Strategies and a Curriculum for Intensive Behavioral Treatment of Autism*. DRL Books.
Baer, D. M., Wolf, M. M., & Risley, T. R. (1968). *Some Current Dimensions of Applied Behavior Analysis*. Journal of Applied Behavior Analysis, 1(1), 91-97.

Schreibman, L., Dawson, G., & Stahmer, A. C. (2015). *Naturalistic Developmental Behavioral Interventions: Empirically Validated Treatments for Autism Spectrum Disorder*. Journal of Autism and Developmental Disorders, 45(8), 2411-2428.

Lovaas, O. I. (1987). Behavioral Treatment and Normal Educational and Intellectual Functioning in Young Autistic Children. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 55(1), 3-9.

Leaf, R. B., & McEachin, J. J. (1999). A Work in Progress: Behavior Management Strategies and a Curriculum for Intensive Behavioral Treatment of Autism. DRL Books.



نورون های آینه ای و اختلال اوتیسم

نورون‌های آینه‌ای و ارتباط آن با اختلال اوتیسم

نویسندگان: رسول رحمتی، دکتر محمد کیانی

نورون‌های آینه‌ای (سلول‌های عصبی آینه‌ای) یکی از جذاب‌ترین کشفیات در علوم اعصاب معاصر است؛ سلول‌هایی که هنگام مشاهده یا انجام یک عمل خاص در مغز فعال می‌شوند. این نورون‌ها نقش مهمی در درک احساسات دیگران، یادگیری از طریق تقلید و توسعه مهارت‌های اجتماعی ایفا می‌کنند. در سال‌های اخیر، پژوهشگران فرض کرده‌اند که اختلال در عملکرد سیستم نورون‌های آینه‌ای ممکن است یکی از عوامل زمینه‌ساز در بروز برخی ویژگی‌های اتیسم باشد، از جمله دشواری در همدلی، برقراری ارتباط اجتماعی و تقلید رفتار. در این مطلب، به بررسی این فرضیه و نتایج تحقیقات مرتبط خواهیم پرداخت. با تهران اتیسم همراه باشید.

 

نورون‌های آینه‌ای برای اولین بار در دهه ۱۹۹۰ توسط تیمی از محققان ایتالیایی به رهبری جاکومو ریزولاتی در دانشگاه پارما و در مغز میمون‌ها کشف شد. این نورون‌ها که عمدتا در قشر پیشانی-آهیانه‌ای مغز قرار دارند، هنگام انجام یک عمل و همچنین هنگام مشاهده همان عمل توسط دیگران فعال می‌شوند. این کشف، انقلابی در درک ما از مکانیسم‌های عصبی پایه‌ای رفتارهای اجتماعی ایجاد کرد.

این مثال نشان می‌دهد نورون‌های آینه‌ای در مغز میمون زمانی که خودش موز را بالا می‌برد و همچنین زمانی که بالابردن موز توسط فرد را مشاهده می‌کند، در مغزش فعال می‌شود.
این مثال نشان می‌دهد نورون‌های آینه‌ای در مغز میمون زمانی که خودش موز را بالا می‌برد و همچنین زمانی که بالابردن موز توسط فرد را مشاهده می‌کند، فعال می‌شود.

برای اینکه بیشتر با نورون‌های آیینه‌ای آشنا شوید به این دو مثال توجه کنید:

فرض کنید کودکی تماشا می‌کند که یک نفر در حال برداشتن یک شیء از روی زمین است. در مغز کودک در همان زمان نورون‌های آینه‌ای فعال می‌شوند، درست شبیه زمانی که خودش این عمل را انجام می‌دهد. این فرایند باعث می‌شود کودک بتواند به صورت غیرکلامی و بدون آموزش مستقیم، مهارت‌های حرکتی مانند خم شدن، گرفتن و بلند کردن اشیا را یاد بگیرد. این نوع یادگیری از طریق مشاهده و تقلید، نقش مهمی در رشد مهارت‌های پایه‌ای در دوران کودکی دارد.

یا مثلا فرض کنید کودکی می‌بیند که مادرش لبخند می‌زند. در همان لحظه، در مغز کودک، نورون‌های آینه‌ای فعال می‌شوند، به طوری که گویی خودش دارد لبخند می‌زند. این فعال شدن، احتمالا به کودک کمک می‌کند احساس مادر را درک کند (مثلا شادی) و حتی ممکن است باعث شود خودش هم ناخودآگاه لبخند بزند. این فرایند، پایه‌ای برای یادگیری رفتارهای اجتماعی، تقلید حرکات و همدلی با دیگران است.

نورون‌های آینه‌ای از دلفین تا انسان

نورون‌های آینه‌ای اولین بار در مغز میمون‌های رزوس کشف شدند. از آن زمان، پژوهش‌ها نشان داده است که این نورون‌ها علاوه بر مغز انسان در مغز چندین گونه از حیوانات هم وجود دارد. در مغز میمون‌ها، پرندگان، دلفین‌ها، نهنگ‌ها، فیل‌ها و… به صورت مستقیم یا غیر مستقیم وجود نورون‌های آینه‌ای تایید شده است. نکته جالب این است که وجود نورون‌های آینه‌ای معمولا در گونه‌هایی یافت می‌شود که مهارت‌های اجتماعی، تقلیدی یا یادگیری پیچیده دارند.

تا اینجای مطلب شاید به ارتباط میان نورون‌های آینه‌ای و اختلال اتیسم پی برده باشید.

یافته‌های علمی اخیر درباره نورون‌های آینه‌ای و اتیسم چه می‌گوید؟

در دو دهه اخیر، تحقیقات گسترده‌ای ارتباط بین عملکرد نورون‌های آینه‌ای و اختلالات عصبی-رشدی به ویژه اتیسم را بررسی کرده‌اند. نظریه “سیستم نورون‌های آینه‌ای معیوب” که توسط راماچاندران و اوبرمن در سال ۲۰۰۰ مطرح شد، پیشنهاد می‌کند که نقص در این سیستم ممکن است مسئول بسیاری از علائم اصلی اوتیسم باشد.

مطالعات تصویربرداری عصبی با استفاده از روش fMRI نشان داده‌است که مغز افراد مبتلا به اوتیسم فعالیت کمتری در مناطق حاوی نورون‌های آینه‌ای (به ویژه در بخش قشر پیشانی تحتانی و لب فوقانی گیجگاهی) هنگام مشاهده اعمال یا حالات عاطفی دیگران دارد. یک پژوهش متاآنالیز مهم که در سال ۲۰۲۱ در ژورنال Nature Reviews Neuroscience منتشر شد، نشان داد که کاهش فعالیت قابل توجهی در مناطق نورون‌های آینه‌ای در مغز افراد دارای اوتیسم مشاهده می‌شود.

تحقیقات الکتروفیزیولوژیک نیز نشان داده‌ که فعالیت نورون‌های آینه‌ای، در مغز افراد دارای اتیسم ضعیف‌تر است. این یافته‌ها به ویژه در موقعیت‌هایی که نیاز به درک نیات دیگران دارد، بارزتر می‌شود.

مکانیسم‌های احتمالی عملکرد متفاوت نورون‌های آینه‌ای در اوتیسم چیست؟

چندین مکانیسم ممکن برای ارتباط بین نورون‌های آینه‌ای و اختلال اتیسم پیشنهاد شده است. از جمله می‌توان به نظریه “شبکه‌های عصبی نامتصل یا گسسته” اشاره کرد. این نظریه می‌گوید که ممکن است ارتباط ناکافی بین مناطق حاوی نورون‌های آینه‌ای و سایر مناطق مغزی وجود داشته باشد.

نظریه‌ای دیگر نظریه “تعدیل حسی” است که می‌گوید مشکلات پردازش حسی در اتیسم ممکن است ورودی‌های لازم برای فعال‌سازی مناسب نورون‌های آینه‌ای را مختل کند. همچنین نظریه “توسعه عصبی متفاوت” پیشنهاد می‌کند که مسیرهای رشد این نورون‌ها در افراد دارای اوتیسم ممکن است منحصر به فرد باشد.

بررسی علمی نورون‌های آینه‌ای و ارتباط آن با اوتیسم چه مزیت‌هایی می‌تواند داشته باشد؟

یکی از پژوهش‌های علمی اخیر که در سال ۲۰۲۳ در ژورنال Nature Neuroscience به چاپ رسید، نکات ارزشمندی را در رابطه با نورون‌های آینه‌ای و اتیسم آشکار می‌کند. این مطالعه که به مدت ۵ سال روی ۱۲۰ نوزاد انجام شده است، نشان داد که:

  • تفاوت‌های فعالیت نورون‌های آینه‌ای از ۶ ماهگی قابل تشخیص است.
  • الگوی غیرعادی رشد این سیستم تا ۲۴ ماهگی پیش‌بینی‌کننده قوی اتیسم است.
  • مداخله زودهنگام (قبل از ۱۸ ماهگی) می‌تواند مسیر رشد عصبی را تغییر دهد.

هرچند این مطالعه انقلابی، نویدبخش امکان تشخیص اتیسم، قبل از ظهور علائم بالینی است. اما بررسی نورون‌های آینه‌ای با ابزارهای پیشرفته‌ای همچون fMRI اکنون قابل دسترسی برای عموم نیست.

اما از دیدگاه بالینی بررسی و ادامه پژوهش درباره نورون‌های آینه‌ای و ارتباط آن با اختلال اتیسم، به توسعه روش‌های درمانی جدید منجر می‌شود. به عنوان مثال، در درمان‌های مبتنی بر بازخورد عصبی که هدفشان تقویت فعالیت مناطق حاوی نورون‌های آینه‌ای است، نتایج امیدوارکننده‌ای مشاهده شده است. یا به عنوان مثالی دیگر در روش‌های رفتاردرمانی که بر تقلید هدفمند تمرکز دارند، این نقص بطور نسبی جبران می‌شود.

سخن پایانی

نورون‌های آینه‌ای به عنوان یکی از پایه‌های اساسی درک رفتار اجتماعی و تقلید، نقشی کلیدی در رشد طبیعی مغز ایفا می‌کنند. اختلال در عملکرد این سیستم می‌تواند بخشی از پیچیدگی‌های اختلال اتیسم را توضیح دهد و مسیرهای جدیدی برای تشخیص زودهنگام و مداخلات درمانی ارائه کند. هرچند تحقیقات در این زمینه همچنان در حال پیشرفت است، نتایج به دست آمده تا به امروز امیدبخش‌اند و بر اهمیت شناخت دقیق‌تر مکانیسم‌های عصبی و توسعه رویکردهای مبتنی بر علم برای حمایت از افراد دارای اتیسم تاکید دارند.

باید توجه داشت که نورون‌های آینه‌ای تنها بخشی از یک تصویر بسیار پیچیده‌تر هستند و نباید به عنوان تنها عامل ایجاد اتیسم در نظر گرفته شوند. تحقیقات آینده باید به بررسی تعامل بین سیستم نورون‌های آینه‌ای و سایر سیستم‌های عصبی در اختلال اتیسم ادامه دهند. تداوم پژوهش‌های علمی در این حوزه، افق‌های تازه‌ای را برای بهبود کیفیت زندگی افراد دارای اوتیسم خواهد گشود.

منابع


Rizzolatti, G., & Craighero, L. (2004). The mirror-neuron system. Annual Review of Neuroscience, 27, 169-192.
Ramachandran, V. S., & Oberman, L. M. (2006). Broken mirrors: a theory of autism. Scientific American, 295(5), 62-69.
Hamilton, A. F. (2013). Reflecting on the mirror neuron system in autism: A systematic review of current theories. Developmental Cognitive Neuroscience, 3, 91-105.
Perkins, T., et al. (2023). Mirror Neuron Dysfunction in Autism Spectrum Disorder. Nature Neuroscience, 26(4), 512-520.
Wang, Y., et al. (2021). Meta-analysis of mirror system activity in autism spectrum disorders. Nature Reviews Neuroscience, 22(6), 346-358.

Varcin, K. et al. (2023). "Developmental trajectories of mirror neuron system in infants". Nature Neuroscience, 26(9), 1567-1579.

 

 

بررسی گزارش جدید CDC از نرخ اوتیسم با دکتر محمد کیانی از مرکز تهران اتیسم

نرخ اوتیسم به ۱ در ۳۱ نفر افزایش یافته است: بررسی گزارش تازه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها در آمریکا

نویسنده مقاله: دکتر محمد کیانی

مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها (CDC) یکی از نهادهای بهداشتی اصلی ایالات متحده آمریکا است که وظیفه نظارت، پیشگیری و کنترل بیماری‌ها و شرایط سلامت عمومی را بر عهده دارد. یکی از مهم‌ترین برنامه‌های این مرکز، شبکه نظارت بر اوتیسم و ناتوانی‌های رشدی (ADDM) است که هر دو سال یک بار گزارشی جامع از شیوع و ویژگی‌های اختلال طیف اتیسم در میان کودکان ارائه می‌دهد. این گزارش‌ها بر اساس بررسی سوابق پزشکی و آموزشی کودکان ۴ و ۸ ساله در ایالت‌های مختلف آمریکا تهیه می‌شود و به درک بهتر روندهای شیوع، تفاوت‌های جنسیتی و نژادی و تغییرات در معیارهای تشخیص اوتیسم کمک می‌کند. آمارهای منتشرشده از سوی CDC نقش مهمی در سیاست‌گذاری‌های بهداشتی و آموزشی ایفا می‌کند. با تهران اتیسم همراه باشید تا نگاهی به گزارش اخیر این مرکز در سال ۲۰۲۵ بیاندازیم.

۱ از هر ۳۱ کودک آمریکایی به اتیسم مبتلا است.

گزارش جدید CDC در سال ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که از هر ۳۱ کودک در ایالات متحده، یک نفر تا سن ۸ سالگی مبتلا به اختلال طیف اوتیسم تشخیص داده می‌شود. این گزارش از سوی شبکه نظارت بر اوتیسم و ناتوانی‌های رشدی CDC تهیه شده است، که برنامه‌ای دوسالانه برای نظارت بر شیوع و ویژگی‌های نحوه تشخیص اوتیسم در کودکان ۴ و ۸ ساله است.

در این گزارش جدید، شیوع اوتیسم در میان کودکان ۴ ساله ۱ در ۳۴ برآورد شده است. همچنین این گزارش می‌گوید که پسران سه برابر بیشتر از دختران با اوتیسم تشخیص داده می‌شوند.

این یافته که بر اساس تحلیل پرونده‌های پزشکی مربوط به سال ۲۰۲۲ به‌دست آمده، افزایش چشمگیر شیوع اوتیسم طی دو دهه گذشته را نشان می‌دهد. گزارش‌های قبلی CDC نشان می‌هد که همواره نرخ تشخیص اتیسم رو به افزایش بوده است. 

 

  • گزارش سال ۲۰۲۰ (بر اساس داده‌های سال ۲۰۱۶): شیوع اوتیسم ۱ در ۵۴ کودک. ​
  • گزارش سال ۲۰۲۱ (بر اساس داده‌های داده‌های سال ۲۰۱۸): شیوع اوتیسم ۱ در ۴۴ کودک. ​
  • گزارش سال ۲۰۲۳ (بر اساس داده‌های داده‌های سال ۲۰۲۰): شیوع اوتیسم ۱ در ۳۶ کودک. ​
  • گزارش سال ۲۰۲۵ (بر اساس داده‌های داده‌های سال ۲۰۲۲): شیوع اوتیسم ۱ در ۳۱ کودک. ​

زکری وارن، یکی از نویسندگان این گزارش جدید می‌گوید:
«قابل‌توجه‌ترین نکته گزارش این است که بروز اوتیسم چقدر شایع شده است.»

وارن، که همچنین مدیر اجرایی مرکز کندی واندربیلت و موسسه درمان و پژوهش اوتیسم (TRIAD) در تنسی آمریکا است، افزایش موارد تشخیص را عمدتا به بهبود در شناسایی این اختلال رشدی نسبت می‌دهد.

او می‌گوید: «پزشکان اکنون بهتر از همیشه اوتیسم را شناسایی می‌کنند و آگاهی عمومی در بالاترین سطح خود قرار دارد. بدون شک، ما در این کار نظارتی به طرز شگفت‌انگیزی کارآمد شده‌ایم.»

با این حال روز سه‌شنبه، رابرت اف. کندی جونیور، وزیر بهداشت آمریکا گفت:
«هم‌اکنون همه‌گیری اوتیسم به مقیاسی بی‌سابقه در تاریخ بشر رسیده است.»

اما عبارت «همه‌گیری اوتیسم» برای دکتر الکس کولوزون، که بیش از دو دهه با افراد دارای اتیسم کار کرده، خوشایند نیست.

کولوزون که روانپزشک کودک و نوجوان و مدیر بالینی مرکز اوتیسم سیور در بیمارستان مانت ساینای نیویورک است، با این دیدگاه موافق است که افزایش آمار احتمالا ناشی از افزایش آگاهی و تغییر در معیارهای تشخیص اختلال طیف اوتیسم است. او در تهیه این گزارش جدید مشارکت نداشته است.

او می‌گوید: «والدین نباید وحشت‌زده شوند. ما شاهد یک همه‌گیری واقعی اوتیسم نیستیم.»

چه عوامل دیگری می‌تواند در افزایش آمار اوتیسم نقش داشته باشد؟

پاسخ‌ها هم نامشخص و هم بسیار پیچیده‌اند. علل احتمالی اوتیسم طی دهه‌ها مورد بررسی قرار گرفته‌ و هنوز هم مورد بررسی است. در حال حاضر به نظر نمی‌رسد که یک علت مشخص و قطعی وجود داشته باشد. مهم‌ترین نظریه موجود به ژنتیک مربوط می‌شود.

وارن می‌گوید: «ما داده‌های بسیار قانع‌کننده‌ای داریم که نشان می‌دهند اوتیسم علت‌های متعددی دارد، نه یک علت واحد. ممکن است صدها یا حتی هزاران عامل نورژنتیکی مختلف وجود داشته باشند که در بروز اوتیسم نقش دارند.»

ادعای این موضوع که واکسن‌ها ممکن است عامل اتیسم باشند به‌طور گسترده‌ای در پژوهش‌های علمی رد شده است، اما این دیدگاه در میان برخی از مردم وجود دارد و همین موضوع باعث کاهش نرخ تزریق واکسن در سراسر آمریکا شده است — حتی در شرایطی که اخیرا شیوع بیماری سرخک افزایش یافته و صدها نفر را بیمار کرده و جان دو کودک را در تگزاس گرفته است.

کولوزون می‌گوید: «چیزهای زیادی وجود دارند که ما هنوز درباره اوتیسم نمی‌دانیم، اما یک نکته کاملا روشن است: واکسن‌ها باعث اوتیسم نمی‌شوند
«این موضوع در قاره‌های مختلف بارها مورد مطالعه قرار گرفته و در جامعه علمی کاملا ثابت شده است.»

سخن پایانی

در نهایت، افزایش آمار تشخیص اختلال طیف اوتیسم در سال‌های اخیر، سوالات و نگرانی‌هایی را در جامعه به وجود آورده است. با این حال، آنچه که باید بیشتر از همه مورد توجه قرار گیرد، پیشرفت‌های چشمگیر در شناسایی و تشخیص زودهنگام این اختلال است. با توجه به اینکه اطلاعات دقیق‌تری در دسترس است و آگاهی عمومی افزایش یافته است، پزشکان و متخصصان می‌توانند به راحتی و با دقت بیشتری به شناسایی اوتیسم بپردازند. در عین حال، این افزایش آمار نمی‌تواند به معنای “همه‌گیری” به شکل سنتی باشد، بلکه باید به آن به چشم یک تغییر مثبت در توانایی‌های تشخیص و شناخت بیماری نگاه کرد.

در کنار نقش ژنتیک به‌عنوان عامل اصلی، برخی پژوهش‌ها عوامل محیطی مانند مواجهه با آفت‌کش‌ها، فلزات سنگین (مانند جیوه و سرب) و برخی ترکیبات شیمیایی صنعتی را نیز در افزایش خطر اوتیسم دخیل می‌دانند. همچنین، برخی مطالعات از تاثیر تغذیه در دوران بارداری—مانند کمبود فولات، یا مصرف بیش از حد مواد غذایی دارای افزودنی‌های شیمیایی—بر رشد عصبی جنین سخن گفته‌اند. با این حال، این عوامل محیطی در مقایسه با شواهد قوی مربوط به نقش ژنتیک، هنوز در مراحل اولیه بررسی هستند و نیاز به تحقیقات گسترده‌تر دارند.

ادامه تحقیقات علمی، آگاهی‌رسانی عمومی و حمایت ساختاری از افراد دارای اتیسم و خانواده‌هایشان، کلید حرکت به سوی جامعه‌ای آگاه‌تر و حمایت‌گرتر خواهد بود.

 

منابع

https://www.cdc.gov/mmwr/volumes/74/ss/ss7402a1.htm
https://www.nbcnews.com/health/health-news/autism-rates-up-cdc-report-2025-rfk-jr-rcna201305
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC6406684/
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/21610500/

 

 

 


 

رژیم غذایی بدون گلوتن و کازئین برای کودکان دارای اوتیسم

رژیم غذایی بدون گلوتن و کازئین برای کودکان اوتیسم: یک راهنمای ساده و کاربردی

رژیم غذایی بدون گلوتن و کازئین (GFCF) یکی از رویکردهای مورد توجه برخی خانواده‌ها و درمانگران در مدیریت علائم اختلال طیف اوتیسم است. گرچه این رژیم درمان اتیسم نیست، ولی برخی گزارش‌ها حاکی از بهبودهایی در زمینه‌های رفتاری، ارتباطی و گوارشی در تعدادی از کودکان است. در این مقاله کوتاه تلاش کرده‌ایم تا با زبانی ساده و بر پایه شواهد موجود، این رژیم، دلایل پیشنهاد آن، تجربه خانواده‌ها، چالش‌های اجرایی و نکات مهم پیش از شروع را بررسی کنیم. اگرچه شواهد علمی همچنان در حال تکامل‌اند، آگاهی والدین و اجرای آگاهانه تحت نظارت متخصصان می‌تواند نقشی مثبت در فرآیند مراقبت از کودکان با اتیسم داشته باشد. با تهران اتیسم همراه باشید.

رژیم بدون گلوتن و کازئین دقیقا چیست؟

این رژیم شامل حذف دو نوع پروتئین از برنامه غذایی کودک می‌شود:

  • گلوتن: پروتئینی که در گندم، جو و چاودار وجود دارد. یعنی نان، پاستا، بیسکویت، کیک و هر چیزی که با آرد گندم تهیه شده باشد باید حذف شود.
  • کازئین: پروتئین اصلی موجود در شیر و فراورده‌های لبنی. بنابراین محصولاتی مانند شیر، پنیر، ماست، خامه و بستنی باید از رژیم حذف شوند.

شاید در نگاه اول حذف این مواد بسیار سخت به نظر برسد، اما در این رژیم غذایی سعی می‌شود تا از جایگزین‌های بدون گلوتن (مثل آرد برنج، آرد بادام، کینوآ و…) و شیرهای گیاهی (مثل شیر بادام، شیر نارگیل یا شیر سویا) استفاده شود.

 

چرا رژیم غذایی بدون گلوتن و کازئین گاهی از اوقات برای کودکان دارای اوتیسم پیشنهاد می‌شود؟

برخی پزشکان و خانواده‌ها بر این باورند که:

  • این پروتئین‌ها (یعنی گلوتن و کازئین) ممکن است در دستگاه گوارش برخی از کودکان دارای اتیسم به خوبی تجزیه نشوند. در نتیجه، پپتیدهایی شبه-مخدر تولید می‌شود که می‌تواند از سد خونی-مغزی عبور کرده و مانند مواد مخدر طبیعی بر عملکرد مغز اثر بگذارد و در نتیجه بر شدت برخی از علایم اتیسم بیافزاید. بنابراین این با حذف این دو پروتئین از مواد غذایی در برخی از کودکان علایم اوتیسم کاهش پیدا می‌کند.
  • همچنین، برخی از کودکان دارای اوتیسم که دچار مشکلات گوارشی مزمن مانند نفخ، یبوست، اسهال و دل‌درد هستند با حذف این مواد مشکلات گوارشی آن‌ها کاهش پیدا می‌کند.

آیا رژیم فاقد گلوتن و کازئین برای کودکان اوتیسم واقعا جواب می‌دهد؟

تجربه خانواده‌ها متفاوت است و پژوهش‌های علمی نیز هنوز به نتایج قطعی نرسیده‌اند:

  • برخی کودکان پس از شروع این رژیم بهبودهایی در رفتار، خواب، تمرکز و ارتباط چشمی نشان می‌دهند.
  • در بعضی موارد، کاهش علائم گوارشی، مانند نفخ و یبوست مشهود است.
  • اما در تعدادی دیگر از کودکان نیز تغییری مشاهده نمی‌شود یا حتی ممکن است کودک دچار کمبود مواد مغذی یا مشکلات تغذیه‌ای ثانویه شود.

تحقیقات علمی چه می‌گویند؟
مروری بر مطالعات علمی نشان می‌دهد که برخی پژوهش‌ها تاثیر مثبت رژیم را گزارش کرده‌اند، اما اکثرا به محدودیت‌هایی مانند حجم نمونه کم یا نبود گروه کنترل اشاره دارند. بنابراین، نیاز به مطالعات جامع‌تری وجود دارد که تاثیر این رژیم را در زیرگروه‌های خاص‌تری از کودکان بررسی کند.

 

چالش‌های اصلی رژیم غذایی بدون گلوتن و کازیین چیست؟

  • وسوسه‌انگیز بودن غذاهای ممنوعه: پیتزا، بستنی، شیرینی‌ها و خوراکی‌هایی که سایر کودکان می‌خورند، ممکن است کودک را دچار احساس طرد یا ناکامی کند.
  • مهمانی‌ها، مدرسه و تعاملات اجتماعی: در این محیط‌ها نیاز به آموزش معلمان، مراقبین و آگاهی اطرافیان وجود دارد.
  • هزینه‌های بالا: غذاهای بدون گلوتن یا لبنیات فاقد کازئین معمولا گران‌تر هستند و ممکن است برای برخی خانواده‌ها مقرون‌به‌صرفه نباشد.
  • ریسک سوءتغذیه: اگر رژیم به درستی تنظیم نشود، ممکن است کودک دچار کمبودهایی مانند پروتئین، ویتامین B12، کلسیم یا ویتامین D شود.

نکات مهم پیش از اجرای رژیم غذایی بدون گلوتن و کازیین چیست؟

اگر تصمیم دارید این رژیم غذایی را برای کودک خود امتحان کنید حتما موارد زیر را در نظر داشته باشید.

  • ارزیابی کامل قبل از شروع: باید بررسی دقیق گوارشی و تغذیه‌ای توسط پزشک و متخصص تغذیه صورت گیرد.
  • اجرا با نظارت تخصصی: رژیم غذایی باید توسط تیمی متشکل از متخصص گوارش اطفال، متخصص تغذیه و روانپزشک کودک اجرا و پیگیری شود.
  • آمادگی روانی خانواده: پذیرش چالش‌ها و تطبیق خانواده با شرایط جدید نقش مهمی در موفقیت رژیم دارد.
  • توجه به نیازهای هیجانی کودک: محروم کردن کودک از غذاهای موردعلاقه‌اش می‌تواند به فشار روانی منجر شود. باید جایگزین‌های جذاب و خوشمزه به او معرفی شود.

 

کلام آخر

تغذیه تنها بخشی از مداخله‌های چندوجهی برای کودکان دارای اوتیسم است. رفتاردرمانی، گفتاردرمانی، کاردرمانی، آموزش‌های ساختارمند و حمایت روانی از خانواده بخش‌های ضروری دیگری هستند که نباید نادیده گرفته شوند.

هر کودک دارای اتیسم، دنیایی منحصر به فرد دارد. آنچه برای یک کودک مفید است، ممکن است برای دیگری بی‌اثر یا حتی مضر باشد. اگر شما از والدین، درمانگران یا فعالان این حوزه هستید، رعایت اصول اخلاقی، پرهیز از تعمیم و ترویج راهکارهای بدون پشتوانه علمی و حفظ شان خانواده‌ها و کودکان باید همواره در اولویت باشد.

منابع علمی این مقاله

۱.	American Psychiatric Association. (2013). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (5th ed.).
۲.	Cade, R., et al. (2000). Nutritional Neuroscience, 3(1), 57-72.
۳.	Chaidez, V., et al. (2014). Journal of Autism and Developmental Disorders, 44(5), 1117-1127.
۴.	Hyman, S. L., et al. (2016). Pediatrics, 137(Supplement 2), S181-S188.
۵.	Reichelt, K. L., et al. (1991). Peptides, 12(6), 1323-1325.
۶.	Whiteley, P., et al. (2010). Nutritional Neuroscience, 13(2), 87-100.

نویسنده مقاله: رسول رحمتی
بازبینی و ویرایش: دکتر محمد کیانی


 

 

تاریخچه اوتیسم را در وبسایت مرکز تهران اتیسم مطالعه کنید

داستان اوتیسم: از سایه‌ها تا روشنایی

در روزگاران قدیم، زمانی که دانش روانشناسی و پزشکی هنوز به بلوغ امروزی نرسیده بود، کودکانی بودند که رفتارشان برای دیگران عجیب و غریب به نظر می‌رسید. این کودکان با دنیای اطراف خود به شکلی متفاوت ارتباط برقرار می‌کردند. بعضی از آن‌ها ساکت و درون‌گرا بودند، برخی دیگر حرکات تکراری انجام می‌دادند یا به چیزهای خاصی علاقه شدیدی نشان می‌دادند. در آن زمان، کسی دقیقا نمی‌دانست این رفتارها از کجا می‌آیند. برخی فکر می‌کردند این کودکان تحت تاثیر ارواح شیطانی هستند، برخی دیگر آن‌ها را “عقب‌مانده ذهنی” می‌نامیدند و بعضی حتی والدین را مقصر می‌دانستند.

با تهران اتیسم همراه باشید تا ببینیم اوتیسم (اتیسم) چگونه از یک مفهوم ناشناخته به یک اختلال شناخته‌شده تبدیل شد و چگونه درک ما از آن در طول زمان تکامل یافت.

 

ظهور یک نام: “اوتیسم”

در سال ۱۹۱۱، یک روانپزشک سوئیسی به نام یوجین بلولر (Eugen Bleuler) برای توصیف بیماران اسکیزوفرنی که از دنیای بیرون فاصله گرفته بودند، واژه “اتیسم” (autism) را به کار برد. این کلمه از واژه یونانی “autos” به معنای “خود” گرفته شده بود. اما اتیسم هنوز به عنوان یک اختلال مجزا شناخته نشده بود.

لئو کانر و اولین توصیف علمی اوتیسم

سال ۱۹۴۳ بود که داستان اتیسم وارد فصل جدیدی شد. لئو کانر (Leo Kanner)، یک روانپزشک اتریشی-آمریکایی، متوجه ویژگی‌ها و نشانه‌ها در برخی از کودکان شد که رفتارهای مشابهی داشتند: آن‌ها در برقراری ارتباط با دیگران مشکل داشتند، به تغییرات حساس بودند و حرکات تکراری انجام می‌دادند. کانر این شرایط را “اوتیسم دوران کودکی” نامید و آن را از اسکیزوفرنی متمایز کرد. او اولین کسی بود که اتیسم را به عنوان یک اختلال مستقل معرفی کرد.

لئو کار در سال 1943 برای اولین بار اتیسم را توصیف کرد و آن را با همین نام معرفی کرد.
لئو کار در سال ۱۹۴۳ برای اولین بار اتیسم را توصیف کرد و آن را با همین نام معرفی کرد.

توصیف نوعی از اتیسم خفیف به نام “آسپرگر”

در همان سال‌ها، یک پزشک اتریشی به نام هانس آسپرگر (Hans Asperger) نیز گروهی از کودکان را مشاهده کرد که در تعاملات اجتماعی مشکل داشتند اما از نظر زبانی و شناختی باهوش بودند. او این شرایط را “روان‌پریشی اتیستیک” نامید.

 بعدها لرنا وینگ (Lorna Wing)، روانپزشک بریتانیایی در مقاله‌ای درباره یک گروه از کودکان با ویژگی‌هایی شبیه به آنچه هانس آسپرگر توصیف کرده بود و به احترام او، از اصطلاح سندورم آسپرگر استفاده کرد و با گذشت زمان، این نام در جامعه علمی رایج شد.

هانس آسپرگر پزشکی بود که برای اولین بار انتهای طیف اتیسم را توصیف و به نام خود نام گذاری کرد.
هانس آسپرگر پزشکی بود که برای اولین بار نوعی از اتیسم خفیف که بعدها به سندرم آسپرگر شناخته شد توصیف کرد.

داستان فرضیه اشتباه مادران یخچالی!

در دهه‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰، برخی روانشناسان فکر می‌کردند اتیسم نتیجه رفتار سرد و بی‌عاطفه والدین، به ویژه مادران، است. آن‌ها این نظریه را “مادران یخچالی” نامیدند. این نظریه به دلیل محبوبیت روانکاوی در آن زمان، به اشتباه مورد قبول بسیاری از متخصصان قرار گرفت و اصطلاح “مادران یخچالی” به نمادی از علت احتمالی اوتیسم تبدیل شد.

با گذشت زمان و انجام تحقیقات علمی گسترده، مشخص شد که اوتیسم یک اختلال عصبی-رشدی با ریشه‌های ژنتیکی و بیولوژیکی است و هیچ ارتباطی با سبک فرزندپروری ندارد.

نظریه نادرست مادران یخچالی نه‌تنها باعث سردرگمی در حوزه علم شد، بلکه در آن زمان مادران را تحت فشار شدید اجتماعی و روانی قرار داد؛ بسیاری از آن‌ها احساس گناه و سرزنش را تجربه کردند و حتی در مواردی از کودکان خود جدا شدند تا تحت درمان‌های جایگزین قرار بگیرند.

در سالهای بعد با پیشرفت دانش در مورد اوتیسم، این دیدگاه کاملا رد شد و جای خود را به نظریه‌های مبتنی بر عوامل ژنتیکی و عصبی داد، اما اثرات مخرب آن برای سال‌ها بر زندگی مادران و خانواده‌های درگیر باقی ماند.

ادامه پیشرفت‌ها در دهه‌های اخیر

تقریبا از ۱۹۸۰ دانشمندان شروع به بررسی نقش ژنتیک و مغز در اتیسم کردند. در همین دوران، اتیسم به طور رسمی در کتاب‌های مرجع تشخیصی پزشکی مانند DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) گنجانده شد. سندرم آسپرگر نیز در سال ۱۹۹۴ به عنوان یکی از انواع اتیسم به این کتاب اضافه شد.

در سال ۲۰۱۳، نسخه شماره ۵ راهنمای DSM یعنی DSM-5 منتشر شد. در این راهنما با نظر جمعی متخصصان و دانشمندان تغییراتی اساسی پیرامون نام‌گذاری و توصیف اختلال اتیسم انجام شد.

در این نسخه تغییرات مهمی در طبقه‌بندی اتیسم ایجاد شد. برخلاف نسخه پیشین DSM یعنی DSM-4 که اتیسم را به چند زیرگروه مانند اتیسم کلاسیک، سندرم آسپرگر، اختلال فروپاشی کودکی و اختلال نافذ رشد (NOS) تقسیم می‌کرد، در DSM-5 این دسته‌بندی حذف شد و همه این شرایط تحت یک تشخیص واحد به نام “اختلال طیف اتیسم” (Autism Spectrum DisorderASD) قرار گرفت.

 

همچنین در نسخه جدید برای مشخص کردن میزان نیاز به حمایت افراد دارای اتیسم، این اختلال در سه سطح دسته‌بندی شده است:

  • سطح ۱: نیاز به حمایت کم
  • سطح ۲: نیاز به حمایت متوسط
  • سطح ۳: نیاز به حمایت زیاد
در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) انواع اتیسم حذف شد و اتیسم بصورت یک طیف از علایم و نشانه‌ها توصیف شد. همچنین برای توصیف میزان حمایت افراد دارای اتیسم سه سطح حمایتی در نظر گرفته شد.
در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) انواع اتیسم حذف شد و اتیسم بصورت یک طیف از علایم و نشانه‌ها توصیف شد. همچنین برای توصیف میزان حمایت افراد دارای اتیسم سه سطح حمایتی در نظر گرفته شد.

امروزه، دانشمندان سراسر دنیا در حال مطالعه اتیسم هستند تا بفهمند چه عواملی باعث آن می‌شود و چگونه می‌توان به افراد دارای اتیسم در سطوح مختلف کمک کرد. داستان اتیسم هنوز ادامه دارد، اما حالا دیگر این کودکان و بزرگسالان در سایه نیستند. آن‌ها در مرکز توجه قرار گرفته‌اند و نه تنها جامعه می‌کوشد تا دنیایی فراگیرتر و دوست‌داشتنی‌تر برای آنان مهیا کند بلکه بسیاری از افراد دارای اتیسم نیز در حال مشارکت در امور مختلف جامعه و ساخت جهانی بهتر هستند.

اگر تمایل دارید بیشتر در مورد اختلال طیف اتیسم بدانید. علایم و نشانه‌های آن را درک کنید و با روش‌های آموزشی-درمانی روز دنیا آشنا شوید، پیشنهاد می‌کنیم که مقاله اتیسم چیست؟ راهنمای جامع از تشخیص تا درمان را مطالعه کنید.

 

نویسنده: رسول رحمتی

بازبینی، ویرایش و بخش‌های جدید: دکتر محمد کیانی

 


 

امیددرمانی در اوتیسم و تاثیر آن بر مادر و کودک دارای اوتیسم

نیروی جادویی امید در درمان اوتیسم (امیددرمانی)

امید درمانی (Hope Therapy) به عنوان یکی از روش‌های نوین روان‌شناختی، نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی خانواده‌های کودکان دارای اوتیسم دارد. والدینی که با چالش‌های ناشی از این اختلال روبه‌رو هستند، اغلب با استرس، اضطراب و احساس ناامیدی مواجه می‌شوند. اما تحقیقات نشان داده‌اند که افزایش امیدواری در والدین، به‌ویژه مادران، نه تنها می‌تواند باعث کاهش استرس آن‌ها شود، بلکه به بهبود عملکرد اجتماعی و شناختی کودکان نیز کمک کند. در ادامه با تهران اتیسم همراه باشید تا تاثیر امیددرمانی بر والدین و کودکان دارای اتیسم را بررسی کنیم و نقش حمایت اجتماعی، آموزش مهارت‌های امیدواری و تاثیر آن بر روابط خانوادگی را با هم مرور کنیم.

تاثیر امید درمانی بر کاهش استرس والدین و بهبود عملکرد کودکان دارای اتیسم

مطالعات نشان می‌دهند که امید درمانی می‌تواند به کاهش استرس و اضطراب والدین کودکان دارای اتیسم کمک کند. این کاهش استرس به نوبه خود تاثیر مثبتی بر بهبود عملکرد کودکان دارد. والدینی که در جلسات امید درمانی شرکت می‌کنند، گزارش داده‌اند که احساس کنترل بیشتری بر شرایط داشته و بهتر می‌توانند با چالش‌های روزمره کنار بیایند.

علاوه بر این، امید درمانی می‌تواند مهارت‌های مقابله‌ای والدین را تقویت کرده و به آن‌ها کمک کند تا راهکارهای موثرتری برای مدیریت رفتارهای چالش‌برانگیز کودکان خود بیابند. این رویکرد نه‌تنها استرس و فرسودگی والدین را کاهش می‌دهد، بلکه محیط خانوادگی آرام‌تری ایجاد می‌کند که در آن کودکان دارای اتیسم فرصت بیشتری برای یادگیری و رشد دارند. همچنین، ایجاد یک نگرش مثبت در والدین می‌تواند الگوی مثبتی برای کودکان باشد و به بهبود تعاملات اجتماعی و عاطفی آن‌ها کمک کند.

نقش حمایت اجتماعی و امیدواری در بهبود کیفیت زندگی خانواده‌های دارای کودکان اتیسم

حمایت اجتماعی و امیدواری به عنوان یکی از عوامل کلیدی در بهبود کیفیت زندگی خانواده‌های دارای کودکان اتیسم شناسایی شده‌ است. والدینی که از شبکه‌های حمایتی قوی‌تری برخوردار هستند و امید بیشتری به آینده دارند، بهتر می‌توانند با چالش‌های مرتبط با اتیسم کنار بیایند و این امر به بهبود عملکرد کودکان نیز کمک می‌کند.

علاوه بر این، حمایت اجتماعی می‌تواند به والدین احساس تعلق و درک شدن بدهد و در نتیجه از تنهایی و فرسودگی آن‌ها بکاهد. گروه‌های حمایتی، دوستان، خانواده و متخصصان می‌توانند نقش مهمی در ارائه اطلاعات، راهنمایی و حمایت عاطفی ایفا کنند. همچنین، امیدواری والدین باعث افزایش انگیزه آن‌ها در جستجوی راهکارهای آموزشی و درمانی مناسب برای کودکانشان می‌شود، که در نهایت می‌تواند تاثیر مثبتی بر رشد مهارت‌های شناختی، ارتباطی و اجتماعی کودکان دارای اتیسم داشته باشد.

تاثیر آموزش مهارت‌های امیدواری به والدین بر بهبود رفتار کودکان دارای اتیسم

آموزش مهارت‌های امیدواری به والدین کودکان دارای اتیسم می‌تواند به بهبود رفتارهای اجتماعی و ارتباطی کودکان کمک کند. این آموزش‌ها شامل تکنیک‌هایی برای افزایش خوش‌بینی، تعیین اهداف واقع‌گرایانه و تقویت انگیزه برای دستیابی به این اهداف است. والدینی که این مهارت‌ها را فرا گرفته‌اند، گزارش داده‌اند که کودکانشان پیشرفت‌های قابل توجهی در تعاملات اجتماعی و ارتباطات نشان داده‌اند.

امید درمانی و بهبود روابط خانوادگی در خانواده‌های دارای کودکان اتیسم

امید درمانی نه تنها بر کودکان دارای اتیسم تاثیر مثبت دارد، بلکه می‌تواند روابط خانوادگی را نیز بهبود بخشد. والدینی که در جلسات امید درمانی شرکت می‌کنند، گزارش داده‌اند که ارتباط بهتری با همسران و سایر فرزندان خود دارند و این بهبود روابط به نوبه خود محیطی حمایتی‌تر برای کودک دارای اتیسم فراهم می‌کند.

تاثیر امیدواری بر مشارکت والدین در درمان کودکان اتیسم

امیدواری والدین به بهبودی کودکانشان می‌تواند مشارکت آن‌ها در برنامه‌های درمانی را افزایش دهد. والدینی که امید بیشتری به آینده دارند، تمایل بیشتری به مشارکت فعال در جلسات درمانی و پیگیری توصیه‌های درمانگران نشان می‌دهند. این مشارکت فعال به نوبه خود می‌تواند به بهبود نتایج درمانی کودکان کمک کند.

امید مادران همسو با بهبود کودکان دارای اتیسم

مطالعات نشان داده‌ است که امیدواری مادران کودکان دارای اتیسم، تاثیر بسزایی در بهبود وضعیت فرزندانشان دارد. تحقیقات علمی متعددی به بررسی این موضوع پرداخته است و نتایج نشان می‌دهد که مادران امیدوار، انگیزه بیشتری برای پیگیری درمان‌ها و آموزش‌های لازم برای فرزندان خود دارند. این امر منجر به پیشرفت بیشتر در مهارت‌های ارتباطی، اجتماعی و شناختی کودکان می‌شود.

یکی از مطالعات انجام شده در دانشگاه علوم پزشکی تهران نشان می‌دهد که مادران امیدوار، استرس کمتری را تجربه می‌کنند و در نتیجه، تعامل مثبت‌تری با فرزندان خود دارند. این تعامل مثبت، به نوبه خود، باعث افزایش اعتماد به نفس و بهبود رفتار کودکان دارای اتیسم می‌شود.

مطالعه دیگری که در مجله “Journal of Autism and Developmental Disorders” منتشر شده است، نشان می‌دهد که امیدواری مادران، نه تنها بر کودکان، بلکه بر خود آنها نیز تاثیر مثبت دارد. مادران امیدوار، احساس رضایت بیشتری از زندگی دارند و از سلامت روانی بهتری برخوردارند.

سخن پایانی

امید، نیرویی قدرتمند در مسیر رشد و بهبودی است که می‌تواند والدین را به مشارکت فعال‌تر در درمان کودکانشان ترغیب کند و به آن‌ها کمک کند تا با چالش‌های اتیسم بهتر کنار بیایند. آموزش مهارت‌های امیدواری و بهره‌گیری از حمایت‌های اجتماعی، نه تنها به کاهش استرس والدین می‌انجامد، بلکه موجب پیشرفت چشمگیر کودکان در مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی می‌شود. ازاین‌رو، سرمایه‌گذاری بر روش‌های امیددرمانی و تقویت امید در خانواده‌های دارای کودک اتیسم، گامی ارزشمند در جهت ارتقای کیفیت زندگی آن‌ها خواهد بود.

این نکته لازم به ذکر است که امیدواری، یک احساس قابل یادگیری است. مادران می‌توانند با شرکت در گروه‌های حمایتی، مطالعه کتاب‌ها و مقالات مرتبط و مشاوره با متخصصان، امیدواری خود را تقویت کنند و به فرزندان خود در مسیر بهبود و پیشرفت، یاری رسانند.

ما در مرکز تهران اتیسم مجموعه خدمات متنوعی را ویژه والدین کودکان دارای اتیسم ارائه می‌دهیم. برای آشنایی بیشتر می‌توانید به صفحه خدمات مرکز مراجعه بفرمایید.

نویسندگان: سید رسول رحمتی، زهرا راستگو

بازبینی و ویرایش: دکتر محمد کیانی

منابع:

Snyder, C. R. (2002). Hope theory: Rainbows in the mind. *Psychological Inquiry*, 13(4), 249-275.
Benson, P. R. (2010). Coping, distress, and well-being in mothers of children with autism. *Research in Autism Spectrum Disorders*, 4(2), 217-228.
Cheavens, J. S., & Gum, A. (2000). The science of hope. *The Journal of Positive Psychology*, 5(6), 462-467.
Lloyd, T. J., & Hastings, R. P. (2009). Hope as a psychological resilience factor in mothers and fathers of children with intellectual disabilities. *Journal of Intellectual Disability Research*, 53(12), 957-968.
Karst, J. S., & Van Hecke, A. V. (2012). Parent and family impact of autism spectrum disorders: A review and proposed model for intervention evaluation. *Clinical Child and Family Psychology Review*, 15(3), 247-277.
تاثیرآموزش مثبت نگری بر شفقت به خود و امید به‌زندگی مادران کودکان اتیسم (https://jpe.atu.ac.ir/article_10016.html)

 


تاثر روش آموزشی Seaver-NETT در بهبود مهارت های اجتماعی در کودکان دارای اتیسم

تاثیر روش آموزشی Seaver-NETT در بهبود مهارت‌های اجتماعی در کودکان دارای اتیسم

در این مطلب درباره روش آموزشی Seaver-NETT و تاثیر آن در بهبود مهارت‌های اجتماعی در کودکان دارای اتیسم صحبت خواهیم کرد. با تهران اتیسم همراه باشید.

در ابتدا باید مروری بر روش Seaver-NETT داشته باشیم.

روش Seaver-NETT مخفف (Nonverbal communication, Emotion recognition, and Theory of mind Training) است. این برنامه یک روش آموزشی و درمانی است که برای بهبود مهارت‌های اجتماعی در افرادی طراحی شده که در درک و پردازش سیگنال‌های اجتماعی، مانند ارتباط غیرکلامی و تشخیص احساسات مشکل دارند. این مشکلات به‌ویژه در افرادی با اختلالات طیف اتیسم، اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی (ADHD) و برخی از اختلالات روان‌شناختی دیگر مشاهده می‌شود.

اجزای اصلی Seaver-NETT

  1. ارتباط غیرکلامی: این بخش روی آموزش نحوه استفاده و درک زبان بدن، حالات چهره و اشارات دست تمرکز دارد. افراد یاد می‌گیرند چگونه سیگنال‌های غیرکلامی را تفسیر کرده و به طور موثر به آن‌ها پاسخ دهند.
  2. تشخیص احساسات: هدف این بخش کمک به افراد در تشخیص و تفکیک احساسات مختلف از طریق مشاهده حالات چهره و رفتار دیگران است. این مهارت به بهبود روابط اجتماعی کمک می‌کند و باعث می‌شود افراد در تعاملات خود همدلی بیشتری نشان دهند.
  3. نظریه ذهن: نظریه ذهن به توانایی درک و پیش‌بینی افکار، احساسات و نیات دیگران اشاره دارد. این مهارت در تعاملات اجتماعی بسیار حیاتی است و به افراد کمک می‌کند دیدگاه دیگران را در نظر گرفته و پاسخ‌های مناسب‌تری ارائه دهند.

کاربردها

  • بهبود توانایی‌های اجتماعی در کودکان و بزرگسالان دارای اتیسم
  • ارتقای مهارت‌های شناخت اجتماعی در افراد مبتلا به اختلالات یادگیری یا مشکلات رفتاری
  • تقویت همدلی و درک بین‌فردی در افراد با مشکلات ارتباطی

این روش می‌تواند به شکل کارگاه‌های آموزشی یا جلسات درمانی فردی یا گروهی اجرا شود و معمولا از روش‌های مبتنی بر بازی و تمرینات عملی برای آموزش استفاده می‌کند.

پژوهش سوریا و همکاران به بررسی تاثیر آموزش گروهی مهارت‌های اجتماعی کودکان دارای اتیسم پرداختند. هدف این مطالعه ارزیابی کارایی یک گروه آموزشی مهارتهای اجتماعی هدفمند در کودکان سنین مدرسه و مبتلا به اختلال طیف اتیسم بود. در این پژوهش مداخله‌ی Seaver-NETT دوازده جلسه‌ای (CBI) برای کودکان با هدف مهارت‌های رفتاری اجتماعی کودکان اتیسم انجام شد.

شرکت کنندگان این مطالعه ۶۹ کودک دارای اتیسم که به سن ۸ تا ۱۱ سال و دارای هوش کلامی بیش از ۷۰ بودند، برای بررسی کارایی NETT نسبت به گروه بازی (کنترل) شرکت کردند.

نتایج درمان شامل گزارشات مربی در زمینه ارزیابی‌های رفتار اجتماعی و عصب روانشناختی شناخت اجتماعی بود. نتایج در ابتدای تحقیقات، در انتهای تحقیقات و سه ماه بعد از مرحله درمان جمع آوری گردید.

بهبودهای معنی داری در زمینه نتایج رفتار اجتماعی مانند تبادلات غیرکلامی، پاسخ تلقینی و روابط اجتماعی در این کودکان مشاهده شد. این داده‌ها نشان داد که مداخله‌ی شناختی ـ رفتاری NET باعث بهبود نواقص ارتباطات-اجتماعی در کودکان کلامی به سن مدرسه دارای اتیسم می‌شود.

 

منبع: +

جمع آوری و ترجمه: مهسا حسینی

بازبینی و ویرایش: دکتر محمد کیانی


 

راز یادگیری و شبکه بندی مغز با تاکید به نقش آن در اختلال طیف اتیسم

راز یادگیری: شبکه بندی مغز و تاکید بر نقش آن در اختلال طیف اتیسم

مغز انسان، به‌ویژه در سال‌های اولیه زندگی، شگفت‌انگیزترین ظرفیت‌ها را برای رشد و تغییر نشان می‌دهد. از لحظه تولد، این عضو بی‌نظیر با سرعتی باورنکردنی شروع به شکل‌گیری اتصالات عصبی می‌کند و زیرساخت‌هایی را فراهم می‌آورد که تمامی جنبه‌های یادگیری، حرکت و احساسات ما را ممکن می‌سازد. با این حال، رشد مغز وابسته به محرک‌های محیطی است که از طریق حواس به آن منتقل می‌شود.

این مقاله به بررسی فرآیند شبکه‌بندی مغز از دوران جنینی تا کودکی می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه تحریک مناسب از طریق نور، صدا، لمس و حرکت، می‌تواند شکل‌گیری سیناپس‌ها و رشد عصبی را تقویت کند. همچنین، به نقش حیاتی این تحریکات در رشد کودکان، به‌ویژه کودکانی که با چالش‌هایی نظیر اتیسم مواجه هستند، پرداخته می‌شود. هدف این مقاله ارائه بینشی جامع درباره اهمیت تحریک حسی در پرورش توانمندی‌های شناختی و رفتاری کودکان است. با تهران اتیسم همراه باشید.

 

راز یادگیری و شبکه بندی مغز با تاکید به نقش آن در اختلال طیف اتیسم

سلول‌های عصبی مغز نوزاد

با توجه به اینکه نوزاد با حدود ۱۰۰ میلیارد سلول مغزی متولد می‌شود، فرض عجیبی نیست که تصور کنیم تعداد اتصالات این سلول‌های مغزی در یک سر کوچک نسبت به ستاره‌های کهکشان بیشتر است! ممکن است درک این تصویر برای شما سخت باشد، به خصوص وقتی در نظر بگیرید که وزن مغز نوزاد در هنگام تولد چیزی حدود ۳۴۰ گرم است، یعنی حدود ۲۵ درصد از اندازه کامل آن، البته که لازم به ذکر است که تعداد سلول‌های مغز مانند فرد بالغ است اما یک توضیح منطقی برای این وجود دارد: سلول‌های مغز، درست مانند خود مغز، هنوز رشد نکرده‌اند. سلول‌های مغزی که نورون نامیده می‌شوند، بزرگ‌تر و قوی‌تر می‌شوند و شاخه‌های شاخک مانندی (آکسون و دندریت) را تشکیل می‌دهند تا با سایر نورون‌ها ارتباط برقرار کنند و زمینه را برای چگونگی بقا و شکوفایی ما در زندگی فراهم کنند، مغز ما با یادگیری ارتباطات عصبی را تشکیل می‌دهد.

مغز در بدو تولد

بیشتر مردم فکر می کنند که ما با مغزی کاملا شکل گرفته به دنیا می‌آییم، مثلا ما با تمام بافت حیاتی که باعث تپش قلب می‌شود متولد می‌شویم اما در مورد مغز اینطور نیست. در واقع مغز تنها عضوی است که در بدو تولد به طور کامل تشکیل نشده است (تعداد نورون ها افزایش پیدا نمی‌کند)، بلکه شبکه بندی است که تغییر می‌کند.

رشد مغز در واقع حدود ۴۰ روز پس از لقاح شروع می‌شود، زمانی که قشر مغز، ماده خاکستری که شبیه چین و چروک یا شیارهای عمیق است، شروع به تشکیل می‌کند. گاها نورون‌ها با سرعت یک چهارم میلیون در دقیقه در حال رشد و تجمع هستند. در ۱۲۵ روز، نورون‌های جدید به طور مداوم مانند آتش نشان از اعماق نئوکورتکس به وجود می‌آیند. اما این اتفاق به صورت تصادفی رخ نخواهد داد. مهاجرت آن‌ها به مکان‌های خاص تا حد زیادی توسط کد ژنتیکی به دقت سازمان‌دهی می‌شود. برخی از این نورون‌ها به سمت ساختن خود مغز هدایت می‌شوند و شش لایه تشکیل دهنده قشر مغز را تشکیل می‌دهند. تا پایان دو ماهگی، قشر مغز انسان در جنین سالم و قابل شناسایی خواهد بود. با این حال، مهاجرت سلولی به رشد خود ادامه خواهد داد و تا پایان ماه پنجم متوقف نخواهد شد.

 

در همین حال، یکی دیگر از جنبه های مهم رشد مغز در حال وقوع است. غلاف‌های چربی به نام سلول‌های گلیال نیز با سرعت بیشتری جوانه زده و رشد می‌کنند. سلول‌های گلیال یا گلیا مانند چسب در سیستم عصبی مرکزی (مغز) هستند. آن‌ها برای نورون‌های سالم ضروری هستند، زیرا جرقه‌های فعالیت الکتریکی و ارتباط از سلولی به سلول دیگر را می‌دهند – چیزی که دانشمندان سیناپس‌ها یا اتصالات سیناپسی می‌نامند.

مراحل رشد مغز از مرحله جنینی تا تولد
مراحل رشد مغز از مرحله جنینی تا تولد

در طول زندگی، سلول های گلیال نقش مهمی در فعال و زنده نگه داشتن مغز و سیستم عصبی دارند. آنها مسئول تامین اکسیژن و گلوکز حیاتی برای نورون‌ها هستند. آنها به تولید آکسون‌ها و دندریت‌ها، ساختارهای شاخک مانند که فرستنده (آکسون) و گیرنده (دندریت) سیستم ارتباطی عظیم مغز هستند، کمک می‌کنند. گلیا همچنین مسئول خلاص شدن از شر نورون هایی است که چروکیده می‌شوند و می‌میرند. اما وظیفه اصلی آنها تقویت رشد مغز با تشکیل مسیرهای عصبی است که تقریبا بر هر کاری که ما انجام می‌دهیم، از تنفس و یادگیری گرفته تا تفکر و احساس را کنترل می‌کند. ژن‌ها نیز در تولید گلیال نقش دارند، اما فقط به میزان محدودی. رشد عمدتا به بازخورد بدن مادر از طریق تغذیه و تحریک بستگی دارد.

سیناپس‌ها اکنون با سرعتی خیره کننده در حال توسعه هستند. در هنگام تولد، تعداد کمی از اتصالات سیناپسی وجود دارد – فقط برای تنظیم تنفس، ضربان قلب، فشار خون، متابولیسم و سایر عملکردهای حیاتی کافی است. اندازه مغز تا دو سالگی، تقریبا ۸۰ درصد مغز سالم است. در سن شش سالگی، مغز تقریبا ۹۰ درصد اندازه بزرگسالان است و تقریبا ۱۰۰۰ تریلیون سیناپس دارد، که این میزان بیشتر از میزان استفاده باهوش ترین فرد جهان از مغز خود است. این به مغز قدرت پردازش تقریبا نامحدودی می‌دهد.

ارتباطات سیناپسی کلیدی است که یادگیری را امکان پذیر می‌کند – چیزی که اکثر مردم به عنوان رشد مغز فکر می‌کنند. آنها کلید رشد فیزیکی نیز هستند. زمانی دانشمندان معتقد بودند که رشد ذهنی و جسمی موازی از هم هستند. اما اصلا اینطور نیست. یکی بدون دیگری نمی‌تواند وجود داشته باشد. هر رویداد مهم بیولوژیکی، از تشخیص لبخند مادر یا صدای پدر گرفته تا نشستن، خزیدن، راه رفتن و صحبت کردن، نتیجه اتصالات جدید است که باعث تحریک الکتریکی بین نورون ها در حلقه سیناپسی می‌شود.

حتی اگر سلول های مغز قبل از تولد با سرعت نور جمع شوند، اتصالات سیناپسی به صورت جادویی اتفاق نمی‌افتد. سیناپس‌ها برای شکل گیری و رشد به دو چیز وابسته هستند: سوخت، به شکل اکسیژن و گلوکز، و تحریک.

وقتی دو نورون با هم برانگیخته می‌شوند، از نظر عملکردی به هم مرتبط می‌شوند. تحریک سلول‌ها را طنین‌انداز می‌کند و آنها را قادر می‌سازد حتی پس از پایان احساس به مونتاژ ادامه دهند. با این حال، مونتاژ سلولی باید بارها و بارها فعال و تحریک شود تا اتصالات سیناپسی ایجاد شود. آنچه اکنون می‌دانیم – و هسته اصلی موفقیت این است که سوخت به تنهایی باعث رشد سلول های مغز نمی‌شود. این فرآیند نیز به تحریک بستگی دارد و این با استمرار میسر است.

 

به بیان ساده اتصالات سیناپسی (اتصال میان نورون‌ها و تشکیل شبکه‌ای از نورون‌ها که با الگویی هماهنگ فعالیت می‌کنند، کلید یادگیری است. در مغز یک کودک یا بزرگسال هر زمان که او چیزی را فرا می‌گیرد، اتصالاتی میان نورون‌های مغزی شکل می‌گیرد و شبکه‌هایی از فعالی مغزی فعال می‌شود.
به بیان ساده اتصالات سیناپسی (اتصال میان نورون‌ها و تشکیل شبکه‌ای از نورون‌ها که با الگویی هماهنگ فعالیت می‌کنند) کلید یادگیری است. در مغز یک کودک یا بزرگسال هر زمان که او چیزی را فرا می‌گیرد، اتصالاتی میان نورون‌های مغزی شکل می‌گیرد و شبکه‌هایی از فعالیت مغزی فعال می‌شود.

همانطور که اندازه مغز بزرگ می‌شود، برای حفظ حجم کار فزاینده به سوخت بیشتر و بیشتری نیاز دارد. اما تمام سوخت موجود در جهان نمی‌تواند سلول‌ها را در غیاب تحریک تکثیر کند. بدون تحریک، مغز رشد نخواهد کرد. سلول‌های مغز تحلیل می‌روند و می‌میرند. در سن ده سالگی، بطور متوسط مغز کودک نیمی از تریلیون سیناپسی را که در بدو تولد وجود داشت از دست می‌دهد (به نوعی هرس می‌شوند که این فعالیتی لازم و ضروری است)، به اصطلاح می‌گویند استفاده کنید یا از دست بدهید!

چیزی که ممکن است جالب باشد این است که دو طرف مختلف مغز به طور هماهنگ رشد نمی کنند و این اصل مهمی است.

ژن‌های سازنده مغز به‌ویژه در بدو تولد آسیب‌پذیر هستند، زیرا باید دقیقا در زمان مناسب وارد عمل شوند تا مسیرهای عصبی را همانطور که طبیعت در نظر گرفته است بسازند. نورون‌ها باید بین نیمکره چپ و راست با سرعت نور تعامل داشته باشند تا حتی ساده‌ترین حرکت یا کوچک‌ترین فکر را ایجاد کنند. این چیزی است که مغز انسان را به یکی از پیچیده ترین ساختارهای جهان تبدیل می‌کند.

در حالی که در رحم و درست پس از تولد، سمت راست مغز – بخشی که معمولا به عنوان سمت شهودی در نظر گرفته می شود – ابتدا شروع به رشد می‌کند. تقریبا این تاکید را برای چند سال اول زندگی حفظ می‌کند و به کودک کمک می‌کند تا دنیای اطراف خود را تفسیر کند و اولین قدم‌های خود را بردارد. این پایه و اساس مهارت‌هایی را تشکیل می‌دهد که نیمکره راست برای زندگی کنترل می‌کند. وقتی گریه می‌کند و به همه چیز نه می‌گوید، حتی وقتی منظورش بله است، مغز راستش حرف می‌زند.

 

بعدا، در حدود سه سالگی، تاکید به سمت چپ مغز تغییر می‌کند، سمتی که اغلب به عنوان سمت منطقی شناخته می‌شود. مغز چپ اکنون از مهارت‌های آموخته شده از مغز راست استفاده می‌کند تا به کودک شما کمک کند تا جزئیات دنیای اطراف خود را کشف کند، انگشتان کوچک خود را دور مداد رنگی بپیچد، صداهای دقیق را بشنود و با وضوح زیادی چهره کسانی را که دوستش دارند ببیند. او شیفته دنیای خود است. ذهن او از خود می‌پرسد، آنها کیستند؟ چرا آن‌ها آن کار را می‌کنند؟ چگونه این اتفاق می‌افتد؟ این مغز چپ در حال رشد است و تا چند سال آینده به همین منوال ادامه خواهد داشت.

مغز رفتار جدید را تنظیم می‌کند اتصال به وجود می‌آورد و در این حال رفتارهای ناکارآمد را هرس می‌کند و اتصالات آنان را از بین می برد.

 

به بیان ساده نیم کره راست مغز کودک در دوران رحمی و پس از تولد زودتر رشد می‌کند و پایه بخش اعظم یادگیری‌های کودک است. از سه سالگی به بعد نیم کره چپ نقش پر رنگ تری پیدا می‌کند. پایه و اساس منطق شکل می‌گیرد و کودک پیرامون محیط از خود سوال می‌پرسد و در پی یادگیری علتها است.
به بیان ساده نیم کره راست مغز کودک در دوران رحمی و پس از تولد زودتر رشد می‌کند و پایه بخش اعظم یادگیری‌های کودک است. از سه سالگی به بعد نیم کره چپ نقش پر رنگ تری پیدا می‌کند. پایه و اساس منطق شکل می‌گیرد و کودک درباره محیط پیرامون از خود سوال می‌پرسد و در پی یادگیری علتها است.

بدن و مغز به هم وابسته هستند

زمانی دانشمندان معتقد بودند که هیچ رابطه‌ای بین مغز در حال رشد و بدن در حال رشد وجود ندارد. اکنون می‌دانیم که اینطور نیست. بدن و ذهن به هم وابسته هستند. مغز برای ایجاد تحریک لازم برای رشد به بدن وابسته است، همانطور که بدن برای ارسال انتقال دهنده‌های عصبی که به ماهیچه‌ها سیگنال حرکت می‌دهند، به مغز وابسته است.

دکتر فیلیپ تیتلبام، متخصص الگوهای حرکتی انسان در دانشگاه فلوریدا در گینزویل، زمانی که رشد فیزیکی کودکانی را که بعدا تشخیص اتیسم گرفتند، مطالعه کرد و به وابستگی متقابل بدن و مغز پی برد. او دریافت که در دوران نوزادی و نوپا، بعضی ازکودکان دارای اتیسم از راهبردهای غیرعادی برای حرکت استفاده می‌کنند. آنها غلت نمی‌زنند، نمی‌نشینند، می‌خزد یا راه رفتن را مانند بچه‌های معمولی یاد نمی‌گیرند. گویی قسمت هایی از مغز که حرکت را کنترل می‌کنند به درستی به هم متصل نیستند.

دکتر تیتلبام در مصاحبه ای با نیویورک تایمز گفت: «ما تمایل داریم فکر کنیم که [اتیسم] مشکلی در ذهن است. اکنون که ما واقعا شروع به دیدن نحوه عملکرد مغز می‌کنیم، می‌دانیم که بدن بخشی از ذهن است و هیچ راهی برای جدا کردن آنها وجود ندارد.»

 

تحریک کردن: برانگیختن به فعالیت یا رشد یا فعالیت بیشتر

این تعریف از فرهنگ لغت وبستر، جوهره رشد مغز است. مطالعات نشان داده اند که بدون تحریک مناسب، مغز کودک آسیب می‌بیند. به عنوان مثال، محققان کالج پزشکی بیلور دریافتند که مغز کودکانی که زیاد بازی نمی‌کنند یا به ندرت لمس می‌شوند، ۲۰ تا ۳۰ درصد کمتر از حد طبیعی رشد می‌کنند.

نمایش غم انگیزی از آنچه که فقدان تحریک می‌تواند با مغز در حال رشد انجام دهد، چندین سال پیش در یتیم خانه‌های رومانی به تصویر کشیده شد که در آن نوزادان رها شده، در گهواره‌ها نگهداری می‌شدند بدون اینکه در آغوش گرفته شوند، کسی به آن‌ها لبخند بزند، یا هرگز صدایی دوست داشتنی را بشنوند. این زندگی‌ای بود که آن‌ها در دوران نوزادی تجربه می‌کردند. مغز این کودکان تقریبا به نقطه عقب ماندگی رسید. این کودکان به دلیل محرومیت از دنیای حسی خود، رشد مغزی خود را متوقف کرده بود.

حواس وسیله نقلیه‌ای است که تحریک را به سمت مغز هدایت می‌کند. در واقع، حواس و فرآیندهایی که مغز را تحریک می‌کند، از نزدیک در هم تنیده شده‌اند..

اگرچه مغز به تنهایی قادر به ارائه مقدار مشخصی از تحریک است (رویاپردازی بهترین مثال است) اما بیشتر به منابع بیرونی برای تحریک رشد عصبی وابسته است. منابع بیرونی محرک‌های محیطی طبیعی که مغز به آنها وابسته است عبارتند از:

  • نور
  • صدا یا ارتعاش
  • بو
  • طعم
  • درجه حرارت
  • دست زدن به چیزی یا کسی
  • فشار یا گرانش

انعکاس نور خورشید در ساحل، صدای برخورد امواج به ساحل، عطر هوای دریا، طعم آب شور، گرمای نسیم دریا، صدای دویدن پاها در خط ساحلی و حرکت بازی در شن، همه اینها می‌تواند حواس را برای تحریک ذهن فعال کند.

انواع محرک‌های بیرونی مثبت از در آغوش گرفته شدن توسط مادر تا لمس کردن، دیدن، چشیدن مزه‌های مختلف، بوییدن و... همه و همه به تحریک سیستم عصبی کودک کمک می‌کند تا بیشتر و بهتر رشد کند و توسعه یابد.
انواع محرک‌های بیرونی مثبت از در آغوش گرفته شدن توسط مادر تا لمس کردن، دیدن، چشیدن مزه‌های مختلف، بوییدن و… همه و همه به تحریک سیستم عصبی کودک کمک می‌کند تا بیشتر و بهتر رشد کند و توسعه یابد.

سیستم حسی مجهز به گیرنده‌هایی است که مانند یک کلید برای شروع جریان تحریکی که مغز را فعال می‌کند، عمل می‌کند، درست همانطور که با فشردن یک کلید، جریان الکتریکی که یک لامپ را روشن می‌کند، فعال می‌شود. شبکیه چشم دارای میله‌ها و مخروط هایی است که به عنوان گیرنده‌های نور عمل می‌کند. گوش‌ها دارای مژک یا سلول‌های مویی هستند که صدا را حمل می‌کنند. مفاصل و ماهیچه‌ها گیرنده‌هایی دارند که حرکت و گرانش را حس می‌کنند. این گیرنده‌ها تنها با هدف جمع آوری اطلاعات از محیط و ارسال آن به مغز وجود دارند. مانند یک کلید چراغ، این گیرنده‌ها دارای مداری مشخص در سراسر سیستم عصبی هستند. تحریک سیم را از گیرنده‌ها به اعصاب در ستون فقرات، سپس از طریق ساقه مغز به بالا و در سراسر مغز منتقل می‌کند، جایی که یک انفجار در سلول ها ایجاد می‌شود. هرچه یک سلول مغزی بیشتر تحریک شود، اندازه و سرعت پردازش آن بیشتر می‌شود، اتصالات آن تقویت می‌شود و سیناپس‌های جدید تشکیل می‌شود. موفقیت بر اساس سه عامل است:

  • فرکانس تحریک
  • مدت زمان تحریک
  • شدت تحریک

تکانه‌هایی که سلول‌ها را اغلب، برای طولانی‌ترین مدت و با بیشترین شدت تحریک می‌کنند، بیشترین تاثیر را بر رشد سلول‌ها و سرعت کلی پردازش مغز خواهند داشت.

به کودکی فکر کنید که در حال یادگیری دوچرخه سواری است. او ابتدا در یک سه چرخه تلاش می‌کند که هدایت آن را فرا بگیرد. با تلاش مکرر کودک حرکت با دوچرخ را تمرین می‌کند و بر مهارت تعادل تسلط پیدا می‌کند. مثال دیگر حفظ کردن است. به دفعات زیادی فکر کنید که قبل از اینکه بتوانید شعری را حفظی بخوانید، مجبور به خواندن سطرهای شعر شده اید.

پس مغز برای سلامت رشد خود به تحریک از طریق حواس، حرکت، آموزش با استمرار و شدت مناسب لازم دارد.

اهمیت تحریک حواس و تعامل در کودکان دارای اتیسم

مغز انسان ساختاری پیچیده و بی‌نظیر است که رشد آن به شدت به تحریک محیطی وابسته است. همان‌طور که بررسی شد، هر محرک از نور و صدا گرفته تا لمس و حرکت، می‌تواند جرقه‌ای باشد برای شکل‌گیری اتصالات عصبی جدید و تقویت سیناپس‌ها. این موضوع برای تمامی کودکان صدق می‌کند، اما در مورد کودکان دارای اتیسم اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

اختلالات طیف اتیسم اغلب با نقص در پردازش حسی و ارتباطات عصبی همراه است. این کودکان ممکن است به تحریک‌های محیطی به شیوه‌ای غیرمعمول واکنش نشان دهند یا حتی از آن اجتناب کنند. بنابراین، ایجاد یک محیط غنی از تحریک حسی، متناسب با نیازهای فردی آنان، نقش کلیدی در بهبود رشد عصبی و توانمندی‌های شناختی و رفتاری آنها ایفا می‌کند.

فعالیت‌هایی نظیر بازی‌های حرکتی، استفاده از اسباب‌بازی‌های حسی، شنیدن موسیقی آرامش‌بخش،‌ تعاملات اجتماعی، و حتی فعالیت‌های ساده‌ای مانند قدم زدن در طبیعت می‌تواند به تحریک موثر مغز کمک کند. این فرآیند نه‌تنها توانایی‌های شناختی و حسی را تقویت می‌کند، بلکه در بهبود مهارت‌های اجتماعی و عاطفی این کودکان نیز موثر است.

 

فعالیت‌های حسی و حرکتی و بازی‌های ارتباطی و تعاملی در ساعات بیداری کودک برای رشد صحیح مغز او حیاتی است.
فعالیت‌های حسی و حرکتی و بازی‌های ارتباطی و تعاملی در ساعات بیداری کودک برای رشد صحیح مغز او حیاتی است.

در نهایت، موفقیت در بهبود عملکرد مغز و رفتار کودکان دارای اتیسم در گرو تداوم و تعادل در ارائه تحریکات مناسب در ساعات بیداری کودک است. هر بار که یک کودک به چیزی نگاه می‌کند، چیزی را لمس می‌کند، صدایی را می‌شنود یا حرکتی را انجام می‌دهد، فرصت‌های جدیدی برای رشد مغز او ایجاد می‌شود. با ارائه یک محیط حمایتگر و غنی از تحریک حسی،‌ عاطفی و اجتماعی، می‌توان گام‌های موثری در جهت شکوفایی پتانسیل‌های کودکان اتیسم برداشت و به آنان کمک کرد تا به بهترین نسخه خود تبدیل شوند.

 

گرد آوری و ترجمه: رسول رحمتی، ارزیاب تهران اتیسم

بازبینی، ویرایش و بخش‌های تکمیلی: دکتر محمد کیانی


 

خودتنظیمی چیست و در اتیسم چگونه باید مدیریت شود

اتیسم و موضوع خودتنظیمی

همه‌ ما در زمان استرس و اضطراب راه‌‌هایی برای آرام کردن خود داریم، به طور مثال ممکن است ورزش کنیم، شکلات بخوریم و یا با دوستی صمیمی صحبت کنیم. اینها رفتارهایی است که به ما کمک می‌کند که ورودی‌های تشدید شده حسی یا نیازهای بیرونی خود را مدیریت کنیم. خودتنظیمی به این رفتارهای خود آرام کننده می‌گویند.

افراد دارای اتیسم برای خودتنظیمی ممکن است بال بال بزنند، دورخود بچرخند، عقب جلو کنند، تکرار جملات و یا سایر موارد داشته باشند.

حالا تصور کنید که فرایند خودتنظیمی برای بچه‌های دارای اتیسم که کلیشه‌هایشان مورد قبول جامعه نیست، تا چه اندازه دشوار است.

تمپل گراندین یکی از مشهوترین افراد دارای اتیسم خودتنظیمی را به عنوان “مهارت مدیریت احساسات به گونه‌ای که به سطوح طاقت‌فرسا نرسد و در یادگیری و رشد تداخل پیدا نکند” تعریف می‌کند.

افراد دارای رشد عادی گاها از کلمات برای بیان علت و چگونگی رخداد این بی‌نظمی استفاده می‌کنند، اما افراد دارای اتیسم معمولا به قدری دچار بی‌نظمی می‌شوند که بیان برایشان دشوار می‌شود و این را نیز در نظر داشته باشید که افراد دارای اتیسم از لحاظ ارتباطی نسبت به گروه همسالان دارای نقایصی هستند.

بنابراین چه کاری می توان انجام داد؟!

مهم است که به بافت محیطی نگاه کنید تا بفهمید چه اتفاقی در حال وقوع است. آیا محیط جدیدی است؟ آیا این محیطی است که قبلا در آن بوده است؟ آخرین باری که آنجا بود تجربه‌اش چگونه بود؟ این سوالات می‌تواند سرنخ‌ها و راهنمایی‌هایی را برای کمک به شما در حمایت از فرد دارای اتیسم ارائه دهد.

گاهی اوقات، یک محیط ممکن است اضطراب آور یا پر از ورودی‌های حسی زیادی باشد. این می‌تواند هم خوب باشد و هم بد. گاهی ممکن است فرد حسی‌طلب باشد و به دنبال تحریکات حسی زیادی از محیط باشد. در موارد دیگر، ممکن است از تحریک حسی اجتناب کند و سعی کند از محرک‌ها دور شود. مشاهده رفتار فرد در زمینه محیط می‌تواند سرنخ‌هایی در مورد آنچه که آنها تجربه می‌کنند به شما بدهد بنابراین حواستان به مسائل حسی کودک خود باشد.

چگونه والدین و مراقبان می‌توانند به کودکان دارای اتیسم خود بیاموزند که احساسات خود را بهتر تنظیم کنند؟

قبل از اینکه بتوانید خودتنظیمی کنید، مهم است که درک پایه‌ای از احساسات وجود داشته باشد. کودک نه تنها باید بتواند عواطف خود را تشخیص دهد، بلکه باید تشخیص دهد که این احساس چگونه به نظر می‌رسد و چه احساسی دارد. مثلا چه چیزی او را خوشحال می‌کند؟ چه چیزی او را مضطرب می‌کند؟

شناسایی این موارد در ابتدا به ایجاد بلوک‌های سازنده خودآگاهی عاطفی کمک می‌کند و درک نحوه مدیریت تحریک بیش از حد یا کم‌تحریکی در محیط را آسان‌تر می‌کند.

اگر مطمئن نیستید که از کجا شروع کنید و چگونه به کودک عزیزتان آموزش دهید تا احساساتش را شناسایی و درک کند، از تیم مراقبت یا درمانگر و مربی او راهنمایی بخواهید. گاهی هم نیازمند آن است که تحت نظر یک تیم متخصص رشدی باشید.

اگر برای کودک دارای اتیسم خود نیاز به ارزیابی و یا آموزش تکنیک‌های خودتنظیمی دارید می‌توانید از خدمات مرکز تهران اتیسم کمک بگیرید.

 

گرد آوری و ترجمه: رسول رحمتی، ارزیاب تهران اتیسم

بازبینی و ویرایش: دکتر محمد کیانی

منبع: www.autismspeaks.org