در مقاله پیش رو تاثیر نوروفیدبک در اتیسم مورد توجه قرار گرفته است. برای شروع لازم است که توضیح مختصری در مورد فناوری نوروفیدبک ارائه شود.
نوروفیدبک به معنی آموزش دادن مغز توسط خود مغز است. در حقیقت نوروفیدبک یک فناوری پیچیده کامپیوتری است که افراد به واسطه آن یاد میگیرند به صورت داوطلبانه امواج مغزی خود را کنترل کنند که در نتیجه آن فعالیتها و کارکردهای مغز به شیوه مطلوب تنظیم شوند.
در نوروفیدبک، سنسورهایی که به آن الکترود گفته میشود بر روی نقاط مشخصی از سر قرار میگیرند. این سنسورها، فعالیت امواج مغزی را ثبت کرده و اطلاعات به رایانهای داده میشود. رایانه این اطلاعات را به نمایشگرهایی شبیه بازی تبدیل میکند که میتوانند شنیداری، دیداری یا هر دو باشند. در نتیجه مراجع پخش یک فیلم یا انجام یک بازی کامپیوتری را بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزی خود انجام میدهد. افراد با مشاهدهی بازخوردهای دیداری یا شنیداری، با دیدن روند پیشرفت یا توقف بازی و همچنین با از دست دادن امتیاز و یا تغییراتی که دراندازه صفحه نمایش و یا صدا ایجاد میشود، از شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود آگاه میشوند و یاد می گیرند که عملکرد امواج مغزی خود را بهبود بخشند. تنها راه موفقیت در چنین بازیهایی این است که کودکان الگوهای امواج مغزی خود را کنترل و بهبود بخشند.
نوروفیدبک برای شماری از اختلالات نظیر میگرن، صرع، افسردگی، اضطراب، آسیبهای مغزی و اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) استفاده شدهاست و اثرات مطلوبی نیز داشته است. نتایج استفاده از نوروفیدبک برای افراد دارای ADHD حاکی از بهبود توجه، تکانشگری، بیش فعالی و حتی افزایش هوش است، که حتی با قطع درمانهای دیگر، نظیر دارودرمانی نیز علائم بازگشت مجدد نداشتهاند.
این موفقیت پایه و اساس ظهور استفاده از نوروفیدبک برای کودکان دارای اتیسم بود. در افراد دارای اتیسم نیز مطالعات متعددی صورت گرفتهاست، در این مطالعات تلاش کردهاند از این روش جدید به عنوان یک درمان چندوجهی برای کودکان دارای اتیسم استفاده کنند. برخی از این مطالعات نشان دادهاند که استفاده از نوروفیدبک در افراد دارای اتیسم میتواند طیف وسیعی از فرآیندهای شناختی را پس از آموزش خودتنظیمی بهبود ببخشد. این مطالعات همچنین نشان دادند که افراد دارای اتیسم پس از مداخله با نوروفیدبک بهبود معناداری در تعاملات اجتماعی، تفکر، ارتباطات کلامی، سطح توجه، بهبود در عملکردهای اجرایی و شناختی نظیر انعطاف پذیری فکری از خود نشان دادند. این یافتهها شواهدی ارائه میدهند که نشان میدهد نوروفیدبک ممکن است به عنوان یک روش مداخله کمکی برای کودکان دارای اتیسم در نظر گرفته شود.
نکته حائز اهمیت این است که با وجود مطالعاتی که نشان دهنده تاثیر نوروفیدبک در اتیسم است، همچنان از نوروفیدبک نمیتوان به عنوان یک روش اصلی برای مداخله کودکان دارای اتیسم بهره برد چرا که شواهد متناقضی از اثربخشی این روش برای مداخله این کودکان مشاهده شدهاست. در نتیجه رویکردهای رفتاری نظیر تحلیل رفتار کاربردی (ABA) همچنان به عنوان خط اول مداخله برای کودکان دارای اتیسم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین شواهد را در مداخله این دسته از کودکان شامل میشود.
منبع: +
ترجمه و خلاصه: حانیه صیادی