نویسنده: دکتر سعید صادقی، هیئت علمی دانشگاه شهیدبهشتی تهران
در سالهای اخیر اختلال طیف اتیسم در بین تمام اختلالات روانی دیگر که در آخرین ویرایش کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM5) گزارش شدهاند، بیشترین میزان افزایش شیوع را داشته است. طوری که این اختلال از سال ۱۹۹۲ تا سال ۲۰۱۳، ۵۰۰ درصد افزایش داشته است (کرک، گالاگر و رومت کولمن، ۲۰۱۳).
شاید اگر به بیست سال پیش بر میگشتیم و در مجامع مختلف علمی در مورد اُتیسم و ساماندهی درمان آن در کشور دم میزدیم، بسیاری از افراد یا جبهه میگرفتند که منطقی نیست که وقت و هزینه محدودمان را صرف اختلالی کنیم که شیوع آن ۱ در هر ۵۰۰۰ تولد است؛ و یا در بهترین حالت ممکن بی توجهی میکردند. در چنین شرایطی، بارقههای امیدی با تلاشهای شبانهروزی متخصصانی در حال سوسو زدن بود. در سال ۱۳۷۹ برای نخستین بار در کشور، پژوهشی بالینی- دانشگاهی، تحت عنوان “طرح رفتار درمانی ساختدار ویژه اُتیسم- لوواس” به صورت رسمی و سیستماتیک توسط دکتر حمیدرضا پوراعتماد انجام شد. ثمره این طرح که شامل ۱۲۰۰۰ ساعت مداخله بالینی بر روی گروهی از کودکان با اختلال طیف اُتیسم بود، انطباقسازی موفق رویکرد جامع ABA در درمان اختلال اُتیسم بود. پس از این پیریزی مهم پژوهشی- بالینی، برای نخستین بار، آیین نامه تاسیس مراکز تخصصی درمان اختلال اُتیسم در کشور توسط دکتر پوراعتماد به مسئولان وقت سازمان بهزیستی کشور ارائه شد و مرکز ساماندهی درمان و توانبخشی اختلالات اُتیستیک (مرکز تهران اُتیسم کنونی) به عنوان نخستین مرکز اُتیسم کشور توسط ایشان تاسیس شد. همچنین، برای نخسین در ایران، در ۲۱ خرداد ۱۳۸۰ تربیت مربی تخصصی اتیسم به ورش ABA توسط دکتر پوراعتماد آغاز شد و پس از آن، صدها مربی با این روش آموزش دیده و توانستهاند تعدادی بیشماری از کودکان با اختلال طیف اتیسم را احیاء کنند.
به پاس این خدمات ارزشمند و بیشماری که دکتر پوراعتماد در ساماندهی تشخیص، درمان و توانبخشی اختلال طیف اُتیسم انجام دادهاند و تلاشهای پیشرو علمی در این حوزه (از جمله تاسیس پژوهشکده علوم شناختی و مغز دانشگاه شهیدبهشتی با ماموریت علمی متمرکز بر اختلالات عصب-تحولی و تالیف و ترجمه دهها مقاله، طرح پژوهشی و کتاب در زمینه اختلال طیف اُتیسم)، ایشان به عنوان “پدر اُتیسم ایران” شناخته میشوند که به حق زیبندهشان است.
دکتر پوراعتماد در بین اهل قلم و دانشگاهیان نیز به عنوان شخصیتی علمی و جریانساز، روانشناسی اخلاقمدار و متعهد به حرفه، استادی وارسته و همکاری پرتلاش شناخته میشود که الگوی موفق و نمونه بارزی از مدل بالینگر- دانشمند در روانشناسی است.
وجود عزیز استاد پوراعتماد درختی برومند است که در سایۀ آن، نسل جوان روانشناسان و مشاوران کشور میتوانند ژرف نگری علمی و پژوهش مسئلهمحور، تلاش برای اعتلای حرفه و منفعت جمعی آن، اخلاقمداری و خِرد مبتنی بر دانش ایشان را سرلوحه خود قرار دهند.
منتشر شده در پنجاه و سومین خبرنامه الکترونیکی انجمن روانشناسی ایران – زمستان ۱۳۹۹