نقش پدران در آموزش و درمان کودکان مبتلا به اوتیسم

نقش پدر در آموزش و درمان کودک دارای اوتیسم

نویسنده: دکتر محمد کیانی

در دهه‌های گذشته، مسئولیت اصلی مراقبت، تربیت و آموزش فرزندان در اغلب خانواده‌ها بر دوش مادران قرار داشت. این باور فرهنگی که “مادر، پرورش‌دهنده و پدر، نان‌آور خانه است” سال‌ها در ذهن بسیاری از جوامع از جمله ایرانیان ریشه دوانده است. هرچند در سال‌های اخیر با تغییر ساختار خانواده، افزایش آگاهی و رشد نگرش‌های نوین تربیتی، پدران بیش از گذشته در امور آموزشی و عاطفی فرزندان خود مشارکت می‌کنند، اما هنوز هم در بخش قابل‌توجهی از خانواده‌ها، پدران نقش خود را محدود به تامین مالی می‌دانند و مسئولیت آموزش و یا درمان فرزند، به‌ویژه در کودکان دارای نیازهای ویژه مانند اوتیسم که نیاز به نقش فعال آموزشی مراقبتی دارد، را بر دوش مادر می‌گذارند.

در چنین شرایطی، مادر معمولا به‌تنهایی بار سنگین مراقبت، پیگیری درمان، شرکت در جلسات مشاوره و حتی تصمیم‌گیری‌های کلیدی را به دوش می‌کشد. در حالی‌که پدر، به دلایل مختلفی چون مشغله کاری، ناآگاهی از نیازهای خاص کودک، یا حتی احساس ناتوانی در برقراری ارتباط با کودک، از درگیری فعال در روند درمان و آموزش کناره‌گیری می‌کند. این عدم تعادل، نه‌تنها فشار روانی و جسمی مضاعفی بر مادر وارد می‌کند، بلکه موجب می‌شود کودک از ظرفیت عظیم نقش پدر در رشد عاطفی، زبانی و اجتماعی خود محروم بماند.

در واقع، پدر همان‌قدر که در تامین نیازهای مادی خانواده مسئول است، در زمینه رشد روانی، رفتاری و آموزشی فرزند نیز باید شریک و هم‌قدم مادر باشد. تربیت، مسئولیتی دوطرفه است، نه جنسیتی و در مورد کودکان مبتلا به اوتیسم، این مسئولیت حتی سنگین‌تر می‌شود زیرا این کودکان به حضور هر دو والد به‌ویژه الگوی مردانه‌ای که به آن اعتماد و از آن تقلید می‌کنند بیش از دیگران نیاز دارند. پدران می‌توانند با مشارکت فعال، صبر، و درک متقابل، نه‌تنها مسیر رشد و درمان فرزند خود را هموارتر کنند، بلکه به مادر نیز آرامش و پشتیبانی واقعی ببخشند.

 

اهمیت حضور پدر در زندگی کودک اوتیسم

کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم (ASD) در درک احساسات، ارتباط اجتماعی و تنظیم رفتار خود چالش‌هایی دارند. در این مسیر، پدر می‌تواند منبعی بی‌نظیر از حمایت، ثبات و الگوی رفتاری مثبت باشد.

برخلاف باورهای قدیمی، تحقیقات نشان داده‌ است که درگیری پدران در فرایند درمانی و آموزشی، پیشرفت کودک را تسریع می‌کند و سطح استرس خانواده را کاهش می‌دهد. پدران اغلب رویکردی منطقی‌تر، هدف‌محورتر و گاه فیزیکی‌تر نسبت به مادران دارند و همین تفاوت، فرصت‌های تازه‌ای برای یادگیری ایجاد می‌کند.

به گفته‌ی روان‌پزشک کودک، دکتر ملیسا هندریکس از مرکز فورد:

«وقتی پدران درگیر می‌شوند، کیفیت ارتباط در خانواده به‌طور کلی افزایش می‌یابد و نتایج درمانی نیز بهبود پیدا می‌کند.»

 

قدرت “بازی پدرانه” در رشد اجتماعی و شناختی

پدران معمولا از طریق بازی‌های فیزیکی و فعال مانند توپ‌بازی، دوچرخه‌سواری، شنا یا حتی کشتی‌های دوستانه، با فرزندشان ارتباط برقرار می‌کنند. این نوع تعامل فیزیکی، به کودک کمک می‌کند تا:

  • مرزهای بدنی و اجتماعی را بهتر درک کند
  • اعتمادبه‌نفس خود را تقویت کند
  • احساس امنیت و صمیمیت بیشتری با پدرش داشته باشد.

«بازی‌های بدنی کمی خشن اما کنترل‌شده» مثل کشتی گرفتن نه تنها تخلیه انرژی است، بلکه فرصتی برای یادگیری مهارت‌های اجتماعی و خودتنظیمی به شمار می‌رود. کودک در این لحظات، قواعد تعامل، نوبت‌گیری، احترام و حتی شوخ‌طبعی را تجربه می‌کند. مهارت‌هایی که در آموزش و درمان اوتیسم حیاتی‌است.

 

پدر به‌عنوان تسهیل‌گر یادگیری در خانه

آموزش کودکان دارای اتیسم تنها در کلینیک اتفاق نمی‌افتد. بخش مهمی از یادگیری در محیط خانه شکل می‌گیرد، جایی که پدر می‌تواند نقش مربی و همراه را ایفا کند.

پدران می‌توانند:

  • در فعالیت‌های روزمره مثل پخت‌وپز، پوشیدن لباس، خرید یا تمیز کردن اسباب‌بازی‌ها، آموزش مهارت‌های زندگی را تقویت کنند.
  • در حین انجام کارهای روزانه، از کودک بخواهند مراحل را توصیف کند یا پیش‌بینی کند چه اتفاقی می‌افتد (روشی ساده برای رشد زبان و تفکر.)
  • از علاقه‌های کودک (مثلا قطارها، حیوانات یا اعداد) به‌عنوان پایه‌ای برای آموزش مهارت‌های جدید استفاده کنند.

همان‌طور که متخصص رفتار، سارا پیترسون می‌گوید:

«وقتی کودک در حال لذت بردن است، مغز او در بهترین حالت یادگیری قرار دارد. پس بازی را به کلاس درس تبدیل کنید بی‌آنکه حس رسمی داشته باشد.»

 

نقش پدر در درمان ABA و جلسات آموزشی

می‌دانیم که آموزش و درمان به روش ABA (تحلیل رفتار کاربردی) یکی از موثرترین رویکردها در آموزش کودکان دارای اوتیسم است. پدران می‌توانند با شرکت در دوره‌های آموزش والدین و حضور در جلسات، یاد بگیرند چگونه تکنیک‌های درمانی را در خانه به کار ببرند.

مزایای حضور فعال پدر در برنامه‌های ABA بصورت خلاصه به شرح زیر است

  • درک بهتر از اهداف درمانی و روند پیشرفت کودک
  • هماهنگی میان محیط خانه و کلینیک
  • افزایش پیوستگی رفتاری کودک در موقعیت‌های مختلف
  • تقویت حس اعتماد و همکاری میان اعضای خانواده

در واقع، وقتی پدر و مادر هر دو درگیر روند درمان هستند، پایداری رفتاری و پیشرفت کودک چند برابر می‌شود.

 

رابطه پدر و فرزند: پلی میان احساس و استقلال

پدران با رویکرد قاطع اما حمایتی خود می‌توانند به فرزند کمک کنند تا به‌تدریج احساس استقلال، جسارت و خودباوری را تجربه کند.
این مهارت‌ها برای کودکان اوتیسم، که معمولا در تنظیم احساسات یا شروع تعاملات اجتماعی مشکل دارند، بسیار حیاتی‌اند.

پدران باید یاد بگیرند:

  • کودک را همان‌طور که هست بپذیرند، نه آن‌طور که انتظار دارند باشد.
  • به علایق کودک گوش دهند و از آن برای ارتباط استفاده کنند.
  • صبر و استمرار را در روند یادگیری حفظ کنند.

هر تعامل کوچک از یک لبخند تا یک بازی ساده می‌تواند پیامی از امنیت، محبت و درک متقابل برای کودک باشد.

 

سخن پایانی

پدر بودن برای یک کودک اوتیسم سفری است پر از چالش، اما سرشار از معنا و رشد درونی. این مسیر، مسیری نیست که همیشه آسان یا بی‌دغدغه باشد. گاهی پدر با احساس ناتوانی، سردرگمی یا حتی ترس روبه‌رو می‌شود. ترس از اینکه نتواند به درستی با فرزندش ارتباط بگیرد، یا از اینکه نمی‌داند چگونه باید در درمان و آموزش او نقش داشته باشد. اما درست در همین نقطه است که معنای واقعی پدری آغاز می‌شود. جایی که عشق، صبر و مسئولیت در کنار هم قرار می‌گیرند.

پدرانی که تصمیم می‌گیرند در مسیر رشد و درمان فرزندشان حضوری فعال و آگاهانه داشته باشند، نه‌تنها به کودک خود کمک می‌کنند تا دنیای پیچیده‌ی اطرافش را بهتر درک کند، بلکه خود نیز در این مسیر، انسانی آرام‌تر، عمیق‌تر و دلسوزتر می‌شوند. آنها می‌آموزند که موفقیت همیشه در «درست انجام دادن کارها» نیست، بلکه در حضور داشتن، شنیدن، و ادامه دادن با عشق معنا پیدا می‌کند.

نقش پدر تنها «حمایت از مادر» یا «تامین‌کننده نیازهای مادی» نیست. پدر ستون دوم یادگیری، رشد و امنیت عاطفی کودک است. شریکی واقعی در تربیت، درمان و زندگی. هر لحظه‌ی بازی، هر گفت‌وگوی کوتاه، هر نگاه تشویق‌آمیز و هر لبخند ساده، برای کودک اوتیسم معنایی عمیق دارد چراکه از خلال همین ارتباطات کوچک، دنیای درون او شکل می‌گیرد و آرام آرام به دنیای بیرون پیوند می‌خورد.

در نهایت، پدر بودن برای کودک اوتیسم فقط ایفای یک نقش خانوادگی نیست، بلکه نوعی رشد معنوی و انسانی است. پدری که در این مسیر گام برمی‌دارد، نه تنها جهان کودک خود را غنی‌تر می‌سازد، بلکه دنیای خود را نیز با عشق، درک و انسانیت روشن‌تر خواهد کرد.

 

منبع مورد استفاده در نگارش این مقاله: +


 

فزایش نرخ ابتلا به اوتیسم: واقعا چه چیزی پشت این افزایش است؟

مقاله تازه منتشر شده در نیچر: واقعا چه چیزی پشت افزایش نرخ اوتیسم است؟

نویسنده: دکتر محمد کیانی

مقاله‌ای که در ادامه می‌خوانید، خلاصه‌ای است از گزارشی علمی تازه منتشرشده در نشریه معتبر نیچر در سال ۲۰۲۵ با عنوان “افزایش نرخ ابتلا به اوتیسم: واقعا چه چیزی پشت این افزایش است؟“. این گزارش توسط هلن پیرسون، روزنامه‌نگار علمی باسابقه نشریه و متخصص در حوزه ژنتیک و علوم اعصاب، نوشته شده است. پیرسون با همکاری گروهی از پژوهشگران علوم رفتاری و عصب‌زیست‌شناسی، به بررسی این پرسش پرداخته که چرا در سال‌های اخیر آمار تشخیص اوتیسم در جهان به‌شدت افزایش یافته است و آیا این افزایش واقعا به معنای بیشتر شدن موارد اوتیسم است یا بهبود در روش‌های شناسایی و آگاهی عمومی؟

آنچه در ادامه می‌خوانید، چکیده‌ای ساده از مهم‌ترین نکات علمی و اجتماعی این مقاله است.

 

اخیرا مقامات بهداشت در ایالات متحده از افزایش چشمگیر تشخیص اختلال طیف اوتیسم خبر داده‌اند به گونه‌ای که از تقریبا ۱ در ۱۵۰ کودک ۸ ساله در سال ۲۰۰۰، به حدود ۱ در ۳۱ کودک ۸ ساله در سال ۲۰۲۲ رسیده است. این افزایش توجه عمومی را برانگیخته و باعث مطرح شدن پرسش‌هایی مانند «آیا اوتیسم واقعا در حال گسترش است؟» و «آیا عوامل محیطی مقصرند؟» شده است.

برخی از افراد، از جمله شخصیتی مثل رابرت کندی جونیور، وزیر بهداشت ایالات متحده آمریکا، ادعا کرده‌اند که این افزایش به خاطر وجود سموم محیطی یا عوامل ناشناخته دیگر است و وعده داده‌اند که «عامل مقصر» را کشف خواهند کرد. اما دانشمندان می‌گویند که این طرز تفکر، نادیده گرفتن ده‌ها سال تحقیقات علمی است که نشان داده‌اند وضعیت بسیار پیچیده‌تر است.

محققان معتقدند که افزایش تشخیص اوتیسم ممکن است بیشتر به عوامل غیرواقعی یا سنجشی برگردد تا واقعا رشد بیش از پیش وقوع بیماری. برخی از این عوامل عبارت‌اند از:

  • آگاهی بیشتر و تشخیص زودتر و بهتر
  • تغییر در معیارهای تشخیصی اوتیسم
  • دسترسی بهتر به خدمات تشخیص
  • فشارهای اجتماعی و تمایل والدین برای بررسی دقیق‌تر

همه این عوامل ممکن است باعث شوند تعداد کودکان تشخیص‌داده‌شده افزایش یابد، حتی اگر در واقع نسبت واقعی اوتیسم تغییر چشمگیری نکرده باشد.

مقاله تاکید می‌کند که ژنتیک سهم مهمی در اوتیسم دارد و در بیشتر موارد، عوامل ژنتیکی بنیادین در افزایش خطر اوتیسم دخیل‌اند. در عین حال، نمی‌توان نقش عوامل محیطی را به‌طور کامل حذف کرد. اما شواهد موجود نشان می‌دهد که هیچ عامل واحد محیطی تعیین‌کننده‌ای تاکنون پیدا نشده است که بتواند مسئول افزایش بزرگ تشخیص‌ها باشد.

مقاله هشدار می‌دهد که ساده‌سازی مسئله مثل اینکه گفته شود «اوتیسم به‌دلیل یک سم ناشناخته است» می‌تواند عمومی و رسانه‌ها را گمراه کند و موجب ترس و هیجان‌زدگی شود. چنین ادعاهایی گاه منجر به پروژه‌ها یا مطالعاتی می‌شوند که از نظر علمی ضعیف هستند و حتی می‌توانند منابع مالی را به مسیرهای ناپایدار هدایت کنند.

برای والدینی که نگران افزایش اوتیسم هستند، پیام این است: تشخیص‌های بیشتر لزوما نشانه‌ افزایش واقعی شیوع نیست، بلکه ممکن است نشان‌دهنده بهتر شدن آگاهی، تشخیص و دسترسی باشد. این مهم است که به منابع علمی معتبر توجه شود، ادعاهای ساده‌انگارانه را نقد کنیم و هنگام شنیدن خبرهایی درباره «عامل کشف نشده» با دید نقادانه بنگریم.

پژوهش‌های ژنتیکی بزرگ در سال‌های اخیر نشان داده‌اند که اوتیسم تا حد زیادی ریشه در ژن‌ها دارد. بررسی ژنوم ده‌ها هزار نفر نشان می‌دهد که بیش از هزار ژن مختلف می‌توانند در افزایش احتمال اوتیسم نقش داشته باشند. بیشتر این ژن‌ها در فرایندهایی مثل تشکیل سیناپس‌ها (ارتباط بین نورون‌ها) و انتقال پیام‌های عصبی نقش دارند. به بیان ساده‌تر، ژن‌های مرتبط با اوتیسم اغلب در شکل‌گیری و تنظیم ارتباطات مغزی دست دارند. اما نکته جالب این است که هیچ ژنی به‌تنهایی «عامل اوتیسم» نیست؛ بلکه ترکیب خاصی از ژن‌ها و نحوه تعاملشان با محیط تعیین می‌کند که آیا ویژگی‌های اتیسم بروز خواهند کرد یا نه. در واقع، اوتیسم یک اختلال «چندژنی» است، نه تک‌علتی.

گرچه ژنتیک نقش اصلی را دارد، پژوهش‌ها نشان می‌دهند عوامل محیطی نیز می‌توانند اثرگذار باشد. اما نه به شکل علت مستقیم. عواملی مثل آلودگی هوا، تغذیه مادر، عفونت‌های دوران بارداری یا سن والدین ممکن است به‌صورت جزئی روی رشد مغز اثر بگذارند، به‌ویژه اگر کودک زمینه ژنتیکی خاصی داشته باشد.

به‌عنوان مثال، بعضی مطالعات کوچک نشان داده‌ است که قرار گرفتن مادر در معرض آلودگی شدید هوا در دوران بارداری، می‌تواند با افزایش اندک خطر اوتیسم همراه باشد، اما این اثر در مقایسه با تاثیر ژن‌ها بسیار ناچیز است. به همین دلیل، دانشمندان می‌گویند که اوتیسم نتیجه تعامل پیچیده بین ژن و محیط است، نه حاصل یک عامل خارجی یا «سم خاص» که بتوان آن را شناسایی و حذف کرد.

 

منبع: +

 


ویدئوهای آموزشی درباره موسیقی درمانی و اختلال اوتیسم مرکز تهران اتیسم

ویدئوی آموزشی درباره موسیقی درمانی و اوتیسم

موسیقی‌درمانی به عنوان روشی پویا و خلاقانه در کار با کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم مورد توجه قرار گرفته است. در این رویکرد، موسیقی به‌عنوان ابزاری آموزشی-درمانی برای تقویت ارتباطات، تنظیم هیجانی و افزایش انعطاف‌پذیری رفتاری استفاده می‌شود. شرکت در فعالیت‌های موسیقایی، مانند نواختن ساز یا همخوانی با آهنگ، می‌تواند مسیرهای جدیدی برای یادگیری ایجاد کند و به بهبود هماهنگی حسی و حرکتی کمک نماید.

از منظر روانشناختی، موسیقی محیطی ایمن و ساختارمند فراهم می‌کند که در آن کودک می‌تواند بدون نیاز به زبان گفتاری، احساسات و نیازهای خود را بیان کند. این تجربه به مرور موجب کاهش استرس، ارتقای تعامل اجتماعی و تقویت احساس تعلق می‌شود. همچنین پژوهش‌ها حاکی از آن است که جلسات منظم موسیقی‌درمانی می‌توانند انگیزه درونی کودکان را افزایش داده و زمینه رشد مهارت‌های شناختی و اجتماعی آن‌ها را هموار سازند.

در ویدئوی پیش رو، توضیحاتی درباره نقش موسیقی‌درمانی در بهبود مهارت‌های کودکان دارای اوتیسم ارائه شده است. در مرکز تهران اتیسم نیز مجموعه‌ای از خدمات تخصصی موسیقی‌درمانی با هدف تقویت ارتباط، کاهش اضطراب و افزایش توانمندی‌های شناختی و اجتماعی کودکان فراهم شده تا بتوانند در محیطی امن و خلاقانه رشد و شکوفایی بیشتری تجربه کنند.

 

 


داستان خلق روش ABA توسط اولی ایوار لواس lovas در تهران اتیسم

روایت خلق روش ABA توسط لواس، روانشناس برجسته نروژی-آمریکایی

نویسندگان: رسول رحمتی، دکتر محمد کیانی

در دهه ۱۹۶۰، اوتیسم هنوز اختلالی مرموز و ناشناخته‌ بود. کودکان اغلب در کلاس‌های ویژه و جدا از همسالانشان آموزش می‌دیدند و بسیاری تصور می‌کردند که توانایی یادگیری آن‌ها محدود است. در این شرایط، آیوار لواس روانشناس بالینی دانشگاه UCLA ، کنجکاوی و دغدغه‌ای علمی پیدا کرد: آیا می‌توان با روش علمی و دقیق رفتار کودکان دارای اتیسم را تغییر داد و آن‌ها را در مسیر یادگیری عادی قرار داد؟ با تهران اتیسم همراه باشید تا مروری کنیم بر شکل گیری روش ABA.

داستان خلق روش ABA توسط اولی ایوار لواس lovas در تهران اتیسم
ایوار لوواس (۲۰۱۰-۱۹۲۷) نزدیک به نیم قرن از زندگی خود را صرف پژوهش‌ و اقدامات پیشگامانه‌ای کرد که با هدف بهبود زندگی کودکان دارای اتیسم و خانواده‌هایشان انجام می‌داد. او در دهه‌ی ۱۹۶۰، مداخلات تحلیل رفتار کاربردی (ABA) را پایه‌گذاری کرد.

لواس و تیمش با الهام از اصول رفتارگرایی به این نتیجه رسیدند که رفتارها می‌توانند با تقویت مثبت شکل بگیرند. بنابراین آن‌ها شروع کردند به ایجاد برنامه‌های آموزشی ساختارمند:

  • هر مهارت کوچک به قطعات ساده تقسیم شد.
  • هر موفقیت کودک با تشویق یا جایزه تقویت می‌شد.
  • تمرین‌ها بارها و بارها تکرار می‌شد تا مهارت تثبیت شود

در سال ۱۹۶۵، لواس اولین برنامه درمان شدید و فشرده را آغاز کرد: کودکان به مدت ۴۰ ساعت در هفته تحت آموزش رفتاری قرار گرفتند، در محیط خانه و مدرسه، با حمایت والدین و تیم درمانی.

نتایج شگفت‌انگیز بودند: بسیاری از کودکان نه تنها مهارت‌های تحصیلی و اجتماعی را یاد گرفتند، بلکه توانستند وارد کلاس‌های عادی شوند و زندگی نزدیک به کودکان همسال خود داشته باشند.

این موفقیت‌ها در ادامه روش ABA را شکل داد و باعث شد این رویکرد به مرور در سراسر جهان به عنوان روش استاندارد و اثربخش آموزشی-درمان اوتیسم شناخته شود.

در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، ABA به شهرت زیادی رسیده بود و نتایج مثبت آن باعث شده بود والدین و متخصصان بسیاری به این روش روی بیاورند. اما در همان زمان انتقادها نیز بالا گرفت. در روش لواس در آن سال‌ها از تنبیه هم استفاده می‌شد. بسیاری می‌گفتند کودکان مثل “ربات” آموزش داده می‌شوند، فرصت بازی و خلاقیت ندارند و گاهی فشار زیادی تحمل می‌کنند. این انتقادها نقطه عطفی شد برای تغییر چهره ABA. در واقع چیزی که داریم درمورد آن صحبت می‌کنیم روش ABA کلاسیک است که دیگر کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

امروزه وقتی از ABA صحبت می‌کنیم، صحبت از ABA مدرنی است که به دنبال ارتقای کیفیت زندگی است، نه فقط کاهش رفتارهای مشکل دار. جلسات اغلب در بستر بازی، تعامل خانوادگی و موقعیت‌های طبیعی برگزار می‌شوند. به جای تمرکز وسواس‌گونه بر حذف رفتارهای خاص اتیسم، تلاش می‌شود معنای آن رفتارها فهمیده شود نه صرفا رفتاری که باید سرکوب شود. امروزه اخلاق درمان و احترام به هویت کودک در مرکز توجه قرار دارد و خانواده‌ها نقش اصلی در فرایند درمان پیدا کرده‌اند.

تغییرات عمده ABA از دهه ۱۹۶۰ تا به امروز را می‌توان بصورت زیر خلاصه کرد:

  • حذف کامل تنبیه
  • تاکید بیشتر روی تقویت مثبت به جای فشار مستقیم
  • توجه به خودمختاری کودک و تلاش برای مشارکت دادن او در انتخاب فعالیت‌ها
  • حساسیت به موضوع رفتارهای خودتنظیمی و پرهیز از سرکوب کامل آن‌ها

 

مرکز تهران اتیسم همراه با به روز ترین متدهای ABA

ما در مرکز تهران اتیسم مفتخریم که برنامه‌های ABA بر پایه‌ی یافته‌های علمی روز و در هماهنگی با آخرین رویکردهای دانشگاهی در جهان طراحی و اجرا می‌شود. هدف از این برنامه‌ها، ارائه‌ی مداخلاتی است که نه‌تنها بر اساس شواهد پژوهشی معتبر شکل گرفته‌ است، بلکه با نیازها و شرایط فرهنگی و آموزشی ایران نیز هم‌خوانی دارد.

اجرای این خدمات با همکاری متخصصان آموزش‌دیده و اساتید دانشگاهی صورت می‌گیرد که هر یک تجربه‌ای ارزشمند در حوزه تحلیل رفتار و کار با کودکان دارای اتیسم دارند. در این چارچوب، تلاش می‌شود فرایند درمان صرفا به آموزش مهارت‌های پایه محدود نشود، بلکه ارتقای کیفیت زندگی، تقویت ارتباطات اجتماعی و حمایت از خانواده‌ها نیز مدنظر قرار گیرد.

بدین ترتیب، کودکان فرصت می‌یابند تا در بستری علمی، امن و همدلانه مهارت‌های خود را پرورش دهند و خانواده‌ها نیز با بهره‌مندی از راهنمایی‌های تخصصی، نقش فعال و سازنده‌ای در این مسیر ایفا کنند.

 


 

دلایل برخی از رفتارهای کودکان اوتیسم به زبان ساده در یک انیمیشن کوتاه

در این انیمیشن به زبان ساده، دلایل برخی رفتارهای رایج در کودکان دارای اوتیسم، مانند پرهیز از تماس چشمی، تکان دادن دست‌ها یا حرکات تکراری، توضیح داده می‌شود. این محتوا کمک می‌کند تا علت این رفتارها را بهتر درک کرده و ارتباط موثرتری با کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم برقرار کنید‌.


>

دوبله شده توسط آقای آرمین ناصری برای تهران اتیسم

منبع ویدئوی اصلی: https://youtu.be/koMcqawOtLI?feature=shared


مطالعه‌ای بزرگ درباره اوتیسم، زیرگونه‌های زیستی متمایزی را کشف کرده و راه را برای تشخیص و مراقبت دقیق هموار می‌سازد - دکتر محمد کیانی

مطالعه‌ای گسترده درباره اوتیسم زیرگونه‌های زیستی متمایزی را شناسایی کرده و راه را برای تشخیص و مراقبت دقیق هموار ساخته است

ترجمه: دکتر محمد کیانی

به تازگی نتایج یک پژوهش مهم در حوزه اتیسم در مجله معتبر نیچر به چاپ رسیده است. این مطالعه حاصل بیش از یک دهه تحقیق در زمینه ژنومیک اوتیسم به رهبری ترویانسکایا و همکارانش است که توسط بنیاد سایمونز، موسسه ملی سلامت ایالات متحده و اخیرا مرکز سلامت پرینستون پشتیبانی شده است. این پروژه با همکاری میان‌رشته‌ای در ژنومیک، روان‌شناسی بالینی، زیست‌شناسی مولکولی، علوم کامپیوتر، مدل‌سازی و زیست‌شناسی محاسباتی امکان‌پذیر شده (با مشارکت متخصصانی از مرکز سلامت دقیق پرینستون، موسسه فلت‌آیرون و SFARI).

این پژوهش گسترده چهار زیرگونه از اتیسم را معرفی می‌کند که با داده‌های بالینی و ژنومیک همخوانی دارد، به بسیاری از ابهامات گذشته در باره تاثیر وراثت در اتیسم پاسخ می‌دهد و مسیر جدیدی را برای ادامه پژوهش‌ها درباره شناخت اتیسم هموار می‌سازد. با تهران اتیسم همراه باشید تا این مقاله را مرور کنیم.

 

پژوهشگران دانشگاه پرینستون و بنیاد سایمونز موفق به شناسایی چهار زیرگونه بالینی و زیستی متمایز از اوتیسم شده‌اند. کشفی که گامی تحول‌آفرین در درک بنیان‌های ژنتیکی این اختلال و امکان مراقبت‌های شخصی‌سازی‌شده به شمار می‌رود.

این تیم اخیرا با تحلیل داده‌های بیش از ۵٬۰۰۰ کودک در مطالعه SPARK (پروژه‌ای درباره اوتیسم که توسط بنیاد سایمونز تامین مالی می‌شود)، از یک مدل محاسباتی برای گروه‌بندی افراد بر اساس ترکیب ویژگی‌های آن‌ها استفاده کرد. آن‌ها از رویکردی «فردمحور» بهره گرفتند که طیف وسیعی از بیش از ۲۳۰ ویژگی را در هر فرد در نظر می‌گرفت. ویژگی‌هایی از تعاملات اجتماعی گرفته تا رفتارهای تکراری و نقاط عطف رشد و نه صرفا ارتباط ژنتیکی با یک ویژگی خاص.

این رویکرد، کشف زیرگونه‌های بالینی مرتبط با اوتیسم را ممکن ساخت. زیرگونه‌هایی که پژوهشگران آن‌ها را به پروفایل‌های ژنتیکی متمایز و مسیرهای رشدی متفاوت مرتبط کردند و بدین ترتیب بینش‌های تازه‌ای درباره زیست‌شناسی زمینه‌ای اوتیسم به دست آمد. نتایج این مطالعه در جولای ۲۰۲۵ در مجله Nature Genetics منتشر شد.

اولگا ترویانسکایا، نویسنده ارشد مقاله، مدیر مرکز سلامت دقیق پرینستون، استاد علوم کامپیوتر و عضو موسسه لوئیس-سیگلر برای ژنومیک تلفیقی در پرینستون و همچنین معاون مدیر ژنومیک در مرکز زیست‌شناسی محاسباتی موسسه فلت‌آیرون در بنیاد سایمونز است. او می‌گوید: «درک ژنتیک اوتیسم برای آشکار ساختن سازوکارهای زیستی دخیل در این وضعیت، امکان تشخیص زودهنگام‌تر، دقیق‌تر و راهنمایی مراقبت‌های شخصی‌سازی‌شده حیاتی است».

چهار زیرگونه از اوتیسم

مطالعه چهار زیرگونه از اتیسم را تعریف می‌کند: چالش‌های اجتماعی و رفتاری، اوتیسم ترکیبی با تاخیر رشدی، چالش‌های متوسط و اتیسم تحت تاثیر گسترده. هر زیرگونه دارای ویژگی‌های رشدی، پزشکی، رفتاری و روان‌پزشکی متمایز و مهم‌تر از آن، الگوهای متفاوتی از تغییرات ژنتیکی است.

  • افراد در گروه چالش‌های اجتماعی و رفتاری ویژگی‌های هسته‌ای اوتیسم مانند چالش‌های اجتماعی و رفتارهای تکراری را نشان می‌دهند، اما معمولا نقاط عطف رشدی را با سرعتی مشابه کودکان بدون اتیسم طی می‌کنند. این افراد اغلب با شرایط همراه مانند ADHD (اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی)، اضطراب، افسردگی یا اختلال وسواس-اجبار نیز مواجه هستند. این گروه تقریبا ۳۷٪ شرکت‌کنندگان را شامل می‌شود.
  • گروه اوتیسم ترکیبی با تاخیر رشدی معمولا نقاط عطف رشدی مانند راه رفتن و صحبت کردن را دیرتر از کودکان بدون اوتیسم تجربه می‌کنند، اما معمولا نشانه‌ای از اضطراب، افسردگی یا رفتارهای مخرب ندارند. واژه “ترکیبی” به تفاوت‌های درون‌گروهی در رفتارهای تکراری و چالش‌های اجتماعی اشاره دارد. این گروه حدود ۱۹٪ از شرکت‌کنندگان را در بر می‌گیرد.
  • گروه افراد دارای چالش‌های متوسط رفتارهای مرتبط با اوتیسم را نشان می‌دهند، اما این رفتارها نسبت به سایر گروه‌ها خفیف‌تر هستند و رشد آن‌ها مشابه افراد بدون اوتیسم است. آن‌ها معمولا شرایط روان‌پزشکی هم‌زمان ندارند. تقریبا ۳۴٪ شرکت‌کنندگان در این دسته قرار می‌گیرند.
  • گروه تحت تاثیر گسترده اوتیسم با چالش‌های شدید و فراگیرتری مواجه هستند، از جمله تاخیرهای رشدی، دشواری در ارتباطات اجتماعی، رفتارهای تکراری و شرایط روان‌پزشکی همراه مانند اضطراب، افسردگی و اختلال در تنظیم خلق‌وخو. این گروه کوچک‌ترین گروه است و حدود ۱۰٪ شرکت‌کنندگان را شامل می‌شود.

 

تفاوت‌های ژنتیکی زیرگونه‌ها

برای دهه‌ها، پژوهشگران و متخصصان بالینی به دنبال تعاریف قوی از زیرگونه‌های اوتیسم بوده‌اند تا در تشخیص و مراقبت موثر باشد. اوتیسم به‌طور گسترده‌ای ارث‌پذیر شناخته شده است، با دخالت ژن‌های متعدد.

جنیفر فاس-فایگ، روان‌شناس بالینی در مرکز تحقیق و درمان اوتیسم سیور در مدرسه پزشکی آیکان در مانت ساینای و معاون علمی ارشد بنیاد سایمونز در طرح تحقیقاتی اوتیسم (SFARI)، می‌گوید: «اگرچه تست ژنتیکی هم‌اکنون بخشی از مراقبت استاندارد در اوتیسم است، با اینحال تاکنون این آزمایش‌ها برای حدود ۲۰٪ از افراد دارای اتیسم توجیه ژنتیکی ارائه داده‌است.» این مطالعه رویکردی متفاوت از تلاش‌های سنتی کشف ژن در پیش گرفته است، با شناسایی زیرگونه‌های قوی اوتیسم که با انواع خاصی از جهش‌های ژنتیکی و مسیرهای زیستی مرتبط هستند.

به عنوان مثال، کودکان در گروه چهارم (گروه تحت تاثیر گسترده) بیشترین نسبت جهش‌های نوپدید آسیب‌زا را نشان دادند (یعنی جهش‌هایی که از هیچ‌یک از والدین به ارث نرسیده‌اند) در حالی که گروه اوتیسم ترکیبی با تاخیر رشدی بیشتر حامل تغییرات ژنتیکی نادر ارث‌برده‌شده بودند. هرچند هر دو گروه در برخی ویژگی‌های مهم مانند تاخیر رشدی و ناتوانی ذهنی مشترک هستند، اما این تفاوت‌های ژنتیکی، سازوکارهای متفاوتی را در پس ارائه‌های کلینیکی مشابه سطحی نشان می‌دهد.

لیتمن می‌گوید: «این یافته‌ها به فرضیه‌های خاصی اشاره دارند که مسیرهای زیستی متفاوت را به ارائه‌های مختلف اوتیسم پیوند می‌دهند.»

علاوه بر این، پژوهشگران فرآیندهای زیستی متفاوتی را در هر زیرگونه شناسایی کردند. ناتالی زاوروالد، پژوهشگر موسسه فلت‌آیرون و دیگر نویسنده اصلی گفت: «ما تنها با یک داستان زیستی درباره اوتیسم روبه‌رو نیستیم، بلکه با چندین روایت متمایز سروکار داریم. این موضوع توضیح می‌دهد چرا مطالعات ژنتیکی پیشین غالبا ناکام بودند. مثل این بود که می‌خواستیم یک پازل را حل کنیم، در حالی‌که نمی‌دانستیم در واقع چندین پازل مختلف با هم مخلوط شده‌اند. ما نمی‌توانستیم الگوی ژنتیکی کامل را ببینیم تا زمانی که ابتدا افراد را بر اساس زیرگونه‌ها تفکیک نکرده بودیم.»

 

زیست‌شناسی اوتیسم در زمان‌بندی‌های متفاوتی رخ می‌دهد

تیم پژوهشی همچنین دریافت که زیرگونه‌های اوتیسم از نظر زمان تاثیر اختلالات ژنتیکی بر رشد مغز تفاوت دارند. ژن‌ها در زمان‌های خاصی فعال یا غیرفعال می‌شوند تا مراحل مختلف رشد را هدایت کنند. در حالی که پیش‌تر تصور می‌شد بخش اعظم تاثیرات ژنتیکی اوتیسم پیش از تولد رخ می‌دهد، در زیرگونه چالش‌های اجتماعی و رفتاری (که معمولا دارای چالش‌های اجتماعی و روانی هستند) بدون تاخیرهای رشدی و با تشخیص دیرهنگام جهش‌هایی در ژن‌هایی دیده شد که در دوران کودکی فعال می‌شوند. این موضوع نشان می‌دهد که در این کودکان، سازوکارهای زیستی اوتیسم ممکن است پس از تولد ظاهر شوند، که با الگوی کلینیکی دیرهنگام آن‌ها همخوانی دارد.

چاندرا تیسفلد، مدیر پژوهش آکادمیک موسسه لوئیس-سیگلر و مرکز سلامت دقیق پرینستون و نویسنده دیگر مقاله می‌گوید: «با ادغام داده‌های ژنتیکی و بالینی در مقیاس وسیع، اکنون می‌توانیم مسیر اوتیسم را از سازوکارهای زیستی تا ارائه بالینی ترسیم کنیم.»

تغییری بنیادین در پژوهش اوتیسم

تیسفلد می‌گوید: «این یک الگوی کاملا جدید است که این گروه‌ها را به‌عنوان نقطه شروعی برای بررسی ژنتیک اوتیسم معرفی می‌کند.» به‌جای جستجوی یک توضیح زیستی واحد برای همه افراد دارای اوتیسم، اکنون پژوهشگران می‌توانند فرآیندهای ژنتیکی و زیستی خاص هر زیرگونه را بررسی کنند.

این تغییر می‌تواند هم پژوهش و هم مراقبت‌های بالینی درباره اوتیسم را دگرگون کند (از طریق کمک به پزشکان برای پیش‌بینی مسیرهای متفاوت در تشخیص، رشد و درمان). زاوروالد می‌گوید: «توانایی تعریف زیرگونه‌های زیستی معنادار برای اوتیسم، پایه‌گذار تحقق چشم‌انداز پزشکی دقیق برای شرایط عصبی-رشدی است.»

اگرچه این مطالعه چهار زیرگونه را تعریف می‌کند، لیتمن تاکید می‌کند: «این بدان معنا نیست که فقط چهار گروه وجود دارد. بلکه یعنی اکنون ما یک چارچوب داده‌محور داریم که نشان می‌دهد حداقل چهار گروه وجود دارند و این گروه‌ها هم در کلینیک و هم در ژنوم معنا دارند.»

 

نگاهی به آینده

برای خانواده‌هایی که با اوتیسم مواجه‌اند، دانستن زیرگونه اوتیسم فرزندشان می‌تواند وضوح بیشتری به همراه داشته باشد و مراقبت، پشتیبانی و جامعه هدفمندی را فراهم کند. فاس-فایگ گفت: «درک علل ژنتیکی برای تعداد بیشتری از افراد دارای اوتیسم می‌تواند به نظارت رشدی هدفمندتر، درمان‌های دقیق‌تر و حمایت‌ها و سازگاری‌های متناسب در مدرسه یا محیط کار منجر شود. این اطلاعات می‌تواند به خانواده‌ها، زمانی که فرزندانشان هنوز خردسال هستند، تصویری روشن‌تر از علائمی که ممکن است تجربه کنند یا نه، آنچه باید در طول عمر مراقبش باشند، درمان‌هایی که باید پیگیری کنند، و نحوه برنامه‌ریزی برای آینده ارائه دهد.»

فراتر از سهم این مطالعه در درک زیرگونه‌های اوتیسم و زیست‌شناسی زمینه‌ای آن، این پژوهش چارچوب قدرتمندی برای شناسایی سایر بیماری‌های پیچیده و ناهمگون و یافتن زیرگونه‌های بالینی مرتبط فراهم می‌کند. تیسفلد می‌گوید: «این یافته‌ها دروازه‌ای به سوی کشفیات علمی و بالینی بی‌شمار می‌گشایند.»

 

منابع: + و +


نگاهی به دنیای درونی یک کودک با اتیسم خفیف

اتیسم فقط یک وضعیت یا اختلال نیست؛ طیفی گسترده از ویژگی‌های رفتاری، شناختی و احساسی است که می‌تواند در هر فرد به‌شکلی متفاوت بروز کند. برخی افراد با اتیسم ممکن است به‌سختی صحبت کنند یا نیاز به حمایت دائمی داشته باشند، در حالی‌که برخی دیگر، مانند کودکان با اتیسم خفیف، ممکن است در نگاه اول کاملا «عادی» به‌نظر برسند.

اما این عادی بودن در ظاهر، لزوما به‌معنای درک و تجربه یکسان از دنیا نیست.

کودکان دارای اتیسم خفیف اغلب در برقراری ارتباط اجتماعی، درک ظرافت‌های گفتار یا مدیریت محرک‌های محیطی با چالش‌هایی پنهان روبه‌رو هستند. چون این چالش‌ها همیشه قابل مشاهده نیستند، اغلب نادیده گرفته می‌شوند یا اشتباه تفسیر می‌شوند.

در این انیمیشن، به درون ذهن یک کودک با اتیسم خفیف سفر می‌کنید. 

دوبله شده توسط آقای آرمین ناصری برای تهران اتیسم

منبع ویدئوی اصلی: https://youtu.be/koMcqawOtLI?feature=shared


انیمیشی درباره اوتیسم و پردازش اطلاعات اشباع حسی اورلود حسی

وقتی دنیا بیش از حد شلوغ می‌شود

هر روز، بدون آن‌که متوجه شویم، با انبوهی از محرک‌های دیداری، شنیداری، بویایی، لمسی، احساسی و… روبه‌رو هستیم. کافی‌ است لحظه‌ای خود را در واگن شلوغ مترو تصور کنید: صداهای درهم، گفت‌وگوهای اطراف، بوهای مختلف، تصویرهای متنوع و بی‌وقفه و…

برای بسیاری از ما، مغز این حجم از اطلاعات را به‌سادگی پردازش و فیلتر می‌کند. اما برای فردی که با اتیسم زندگی می‌کند، همین تجربه می‌تواند طاقت‌فرسا و گاهی فلج‌کننده باشد.

در این انیمیشن، ببینید دنیای روزمره از دریچه ذهن یک فرد دارای اتیسم چگونه می‌گذرد.

دوبله شده توسط آقای آرمین ناصری برای تهران اتیسم

منبع ویدئوی اصلی: https://m.youtube.com/watch?v=rP1S8ip4VVE


بررسی مشکل عدم توانایی بازداری پاسخ در کودکان دارای اوتیسم

بازداری پاسخ و اهمیت آن در اوتیسم

نویسنده مقاله: رسول رحمتی

بازبینی و ویرایش: دکتر محمد کیانی

 

بازداری پاسخ (Response Inhibition) یکی از توانایی‌های کلیدی مغز در کنترل رفتار است که به فرد امکان می‌دهد در برابر تمایلات یا واکنش‌های فوری خود مقاومت کند و رفتار مناسب‌تری را جایگزین کند. این مهارت، بخش مهمی از عملکردهای اجرایی مغز به شمار می‌رود و نقش مهمی در زندگی روزمره، به‌ویژه در تعاملات اجتماعی و تنظیم هیجانی، ایفا می‌کند. در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم، ضعف در بازداری پاسخ می‌تواند به شکل‌هایی چون دشواری در توقف رفتارهای تکراری، واکنش‌های ناگهانی یا ناتوانی در پیروی از دستورالعمل‌ها بروز کند. در این مقاله، به بررسی دقیق‌تر مفهوم بازداری پاسخ، نحوه تاثیر آن در کودکان دارای اوتیسم و راهکارهای توان‌بخشی و درمانی خواهیم پرداخت. با تهران اتیسم همراه باشید.

بازداری پاسخ دقیقا چیست؟

بازداری پاسخ به توانایی فرد در متوقف‌کردن یک رفتار خودکار، ناپسند یا نامناسب در موقعیتی خاص گفته می‌شود. این مهارت بخشی از عملکردهای اجرایی مغز است و به فرد امکان می‌دهد که در برابر تکانه‌ها، عادات یا پاسخ‌های قبلی مقاومت کند و پاسخی متناسب با موقعیت را انتخاب کند. بازداری پاسخ معمولا با فعالیت در نواحی پیش‌پیشانی مغز در ارتباط است و برای سازگاری با محیط‌های پیچیده، رعایت قوانین، و انجام وظایف چندمرحله‌ای ضروری است.

مثال‌هایی از بازداری پاسخ در کودکان

منتظر ماندن برای نوبت: وقتی کودکی در حال بازی با گروهی دیگر است و باید صبر کند تا نوبتش برسد، بازداری پاسخ به او کمک می‌کند که بدون پریدن وسط بازی یا قطع کردن دیگران، نوبت خود را رعایت کند.

نخندیدن در موقعیت نامناسب: کودک ممکن است در موقعیتی قرار بگیرد که چیزی خنده‌دار برایش اتفاق بیفتد (مثلا افتادن کسی)، اما بازداری پاسخ به او کمک می‌کند که بفهمد خندیدن در آن لحظه ممکن است بی‌احترامی تلقی شود.

پرهیز از خوردن خوراکی ممنوعه: وقتی یک خوراکی جذاب جلوی کودک گذاشته شده ولی به او گفته شده که باید تا بعد از غذا صبر کند، توانایی بازداری پاسخ به او کمک می‌کند که وسوسه را کنترل کند و منتظر بماند.

در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم، این مهارت ممکن است دچار نقص باشد، که می‌تواند منجر به بروز رفتارهای ناگهانی، بی‌تناسب یا تکراری شود.

این چند مثال را مرور کنیم

قطع کردن صحبت دیگران: کودک دارای اتیسم ممکن است نتواند صبر کند تا صحبت دیگران تمام شود و پیوسته وسط صحبت والدین، معلم یا همسالان صحبت کند، حتی وقتی بارها به او گفته شده که باید منتظر بماند.

رفتارهای تکراری حرکتی (مانند تکان دادن دست‌ها یا پریدن): حتی وقتی در موقعیت‌هایی قرار دارد که چنین رفتارهایی نامناسب هستند (مثلا در کلاس یا مهمانی)، کودک دارای اتیسم ممکن است نتواند آن‌ها را متوقف کند، چون بازداری پاسخ ضعیف است.

پاسخ‌های هیجانی شدید و ناگهانی: در مواجهه با ناکامی‌های کوچک (مثلا خراب شدن یک اسباب‌بازی یا تغییر در برنامه روزمره)، کودک دارای اتیسم ممکن است فورا فریاد بزند، جیغ بکشد یا اشیایی را پرت کند، چون نمی‌تواند واکنش هیجانی خود را کنترل یا مهار کند.

پافشاری بر انجام یک فعالیت خاص: مثلا وقتی والدین می‌خواهند کودک از تبلت جدا شود، او ممکن است بارها مخالفت کند، گریه کند یا مقاومت شدید نشان دهد، چون نمی‌تواند میل درونی‌اش به ادامه فعالیت را متوقف کند.

ضعف بازداری در کودکان مبتلا به اتیسم

تحقیقات متعدد نشان داده‌اند که ضعف در مهارت بازداری یکی از مشکلات شایع در کودکان اوتیسم است که می‌تواند زمینه‌ساز مشکلات رفتاری متعددی شود از جمله

  • رفتارهای تکانشی و پرخاشگرانه: ضعف در بازداری باعث می‌شود کودک نتواند هیجانات و انگیزه‌های ناگهانی خود را کنترل کند، که منجر به بروز رفتارهای ناگهانی مثل جیغ زدن، پرتاب اشیا یا ضربه زدن می‌شود.
  • مشکل در پیروی از دستورالعمل‌ها و قوانین: کودکان با ضعف بازداری ممکن است نتوانند دستوراتی که نیاز به صبر یا تاخیر در واکنش دارد را به خوبی اجرا کنند.
  • کاهش توانایی تنظیم توجه و تمرکز: بازداری ضعیف می‌تواند باعث حواس‌پرتی و دشواری در حفظ تمرکز روی یک کار یا فعالیت شود.
  • تاثیر بر مهارت‌های اجتماعی: عدم کنترل تکانه‌ها می‌تواند باعث بروز رفتارهای نامناسب در تعاملات اجتماعی شده و بر روابط کودک با همسالان و بزرگسالان اثر منفی بگذارد.
  • ضعف در زبان مجاز (مثل کنایه، ضرب المثل، استعاره و سایر موارد): عدم کنترل معنای ظاهری جملات که در مرحله اول به ذهن خطور می‌کند سبب می‌شود که کودک در فهم زبان مجاز دچار مشکل شود (مثلا مادر به کودک می‌گوید “مواظب باش زمین نخوری“، و کودک دارای اتیسم تحت اللفظی برداشت می‌کند و فکر می‌کند منظور مادر نخوردن زمین است (شبیه یک خوراکی!).

دلایل و پایه‌های عصبی ضعف بازداری در اتیسم

اختلال در عملکرد قشر پیش‌پیشانی (Prefrontal Cortex): این بخش از مغز نقش کلیدی در مهارت‌های اجرایی و بازداری دارد. مطالعات تصویربرداری عصبی نشان داده‌اند که عملکرد و اتصال عصبی این ناحیه در کودکان دارای اتیسم نسبت به کودکان معمولی دچار نارسایی است.

اختلال در مسیرهای نوروشیمیایی: کاهش سطح انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند دوپامین و نوراپی‌نفرین که در تنظیم توجه و بازداری نقش دارند.

اختلال در مهار پاسخ‌های عاطفی: ضعف بازداری تنها در مهار پاسخ‌های رفتاری نیست بلکه شامل مهار پاسخ‌های هیجانی نیز می‌شود، که می‌تواند باعث رفتارهای هیجانی ناگهانی شود.

اهمیت تمرین و مداخلات برای تقویت بازداری

به این چند نکته در مورد اهمیت اجرای برنامه‌های آموزشی و درمانی برای بهبود بازداری پاسخ در کودکان دارای اتیسم توجه کنید.

  • بازداری مهارتی است که می‌توان با تمرین‌های هدفمند و منظم بهبود بخشید.
  • مداخلات باید مبتنی بر بازی و فعالیت‌های جذاب و قابل تکرار باشند تا انگیزه کودک حفظ شود.
  • بازداری تقویت شده می‌تواند به بهبود کلی مهارت‌های اجرایی و تنظیم هیجانی کمک کند و باعث کاهش رفتارهای مشکل‌ساز شود.

بازی‌هایی برای افزایش مهارت بازداری پاسخ در کودکان اتیسم

  • صبر با شمارش: محرکی قوی در دسترس کودک قرار دهید و سپس به او بگویید تا زمانی که شمارشم تموم نشد نمیتونی ازش استفاده کنی!
  • بازی استپ: هرموقع صدایی را شنید فعالیت را متوقف کند.
  • بازی حرکات آهسته: کودک باید از حرکات آهسته شما تقلید کند.
  • چراغ سبز: حرکت به سمت محرک مورد علاقه هر زمان که چراغ سبز شد.
  • صندلی بازی

سخن پایانی

بازداری پاسخ یکی از مهارت‌های اساسی برای رشد شناختی، رفتاری و اجتماعی کودکان است و در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم، توجه ویژه به این حوزه می‌تواند تغییرات قابل توجهی در کیفیت زندگی کودک و خانواده ایجاد کند. شناخت دقیق این مهارت و درک چالش‌هایی که ضعف آن ایجاد می‌کند، نخستین گام برای انتخاب مداخلات موثر و هدفمند است.

مرکز تهران اتیسم مجموعه‌ای متنوع از برنامه‌های آموزشی و درمانی مبتنی بر شواهد علمی و تجربی را در قالب یک رویکرد جامع آموزشی-درمانی برای ارتقاء مهارت‌های بازداری پاسخ در کودکان دارای اتیسم ارائه می‌کند. این برنامه‌ها با تمرکز بر بازی، تعامل و یادگیری تدریجی، به خانواده‌ها کمک می‌کند تا مهارت‌های اجرایی فرزندان خود را گام‌به‌گام تقویت کنند.

منابع

Miyake, A., Friedman, N. P., Emerson, M. J., Witzki, A. H., Howerter, A., & Wager, T. D. (2000).
"The unity and diversity of executive functions and their contributions to complex “frontal lobe” tasks: A latent variable analysis." Cognitive Psychology, 41(1), 49–۱۰۰.
 Ozonoff, S., Pennington, B. F., & Rogers, S. J. (1991).
"Executive function deficits in high-functioning autistic individuals: relationship to theory of mind." Journal of Child Psychology and Psychiatry, 32(7), 1081-1105.

Christ, S. E., Holt, D. D., White, D. A., & Green, L. (2007).
"Inhibitory control in children with autism spectrum disorder." Journal of Autism and Developmental Disorders, 37(6), 1155-1165.

Kenworthy, L., Yerys, B. E., Anthony, L. G., & Wallace, G. L. (2008).
"Understanding executive control in autism spectrum disorders in the lab and in the real world." Neuropsychology Review, 18(4), 320-338.

Di Martino, A., Ross, K., Uddin, L. Q., Sklar, A. B., Castellanos, F. X., & Milham, M. P. (2009). "Functional brain correlates of response inhibition in children and adults with autism spectrum disorders." Human Brain Mapping, 30(10), 3329-3340.

Kenworthy, L., Yerys, B. E., Anthony, L. G., & Wallace, G. L. (2014).
"Improving executive, emotional, and social functioning in autism spectrum disorder with the Unstuck and On Target! Program." Autism, 18(8), 890-906.


تاثیر عناصر تغذیه‌ای مانند روی، منیزیم و ویتامین د بر کاهش رفتارهای تکراری در کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم

تاثیر عناصر تغذیه‌ای مانند روی، منیزیم و ویتامین د بر کاهش رفتارهای تکراری در کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم

نویسنده: رسول رحمتی

بازبینی و ویرایش: دکتر محمد کیانی

کودکان دارای اوتیسم گاهی رفتارهایی رو بارها و بارها تکرار می‌کنند. این رفتارها میتواند به خاطر کمبود بعضی ویتامین‌ها و مواد معدنی باشد (مثل روی، منیزیم و ویتامین دی) که برای کارکرد صحیح مغز بسیار حیاتی هستند. وقتی این مواد ناکافی باشد، مغز عملکرد درستی نخواهد داشت و رفتارهای تکراری زیاد می‌شود. تحقیقات جدید نشان داده است که بررسی تامین کافی این مواد منجر به بهبود رفتار می‌شود. در ادامه این با تهران اتیسم همراه باشید تا یافته‌های علمی جدید را بررسی کنیم.

رفتارهای تکراری یکی از نشانه‌های اصلی در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم است که شامل حرکت‌های مکرر، تمرکز بیش از حد روی اشیاء یا نظم خاصی در کارها می‌شود. این رفتارها گاهی می‌توانند مانع یادگیری، بازی با دیگران یا داشتن تعاملات اجتماعی مؤثر شوند. در سال‌های اخیر، پژوهش‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که وضعیت تغذیه‌ای کودکان ممکن است نقش مهمی در بروز یا کاهش این رفتارها داشته باشد. برخی ریزمغذی‌ها مانند روی، منیزیم و ویتامین د، برای رشد و عملکرد مناسب مغز بسیار حیاتی هستند.

نقش ریزمغذی‌ها در عملکرد مغز

روی و منیزیم به مغز کمک می‌کنند تا انتقال پیام‌های عصبی به‌درستی انجام شود. نبودن مقدار کافی این مواد در بدن می‌تواند باعث بی‌قراری، اضطراب و رفتارهای تکراری شود. ویتامین د نیز به رشد مغز، عملکرد سیستم ایمنی و تنظیم خلق‌وخو کمک می‌کند. کمبود این مواد در خون کودکان دارای اتیسم بیشتر از کودکان دیگر مشاهده شده است و این مسئله ممکن است بر شدت علائم رفتاری آن‌ها تاثیر بگذارد.

یافته‌های پژوهشی جدید

در یک پژوهش معتبر در سال ۲۰۲۳، محققان به ۶۰ کودک دارای اتیسم، به مدت ۳ ماه مکمل‌های روی و منیزیم دادند. نتایج نشان داد که رفتارهای تکراری این کودکان کمتر شد و سطح بی‌قراری‌شان نیز کاهش یافت. همچنین مطالعه‌ای دیگر در سال ۲۰۲۴ نشان داد کودکانی که سطح ویتامین D خونشان بالاتر بود، رفتارهای تکراری کمتری داشتند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که مصرف درست و علمی ریزمغذی‌ها می‌تواند بخشی از برنامه درمانی موثر باشد.

تفاوت‌های فردی و عوامل زمینه‌ای در پاسخ به ریزمغذی‌ها

یکی از نکات مهمی که در استفاده از مکمل‌های تغذیه‌ای باید در نظر گرفته شود، تفاوت‌های فردی در پاسخ به آن‌هاست. ژنتیک، سطح متابولیسم، وضعیت گوارشی و وجود سایر مشکلات پزشکی می‌تواند تعیین‌کننده باشد که یک کودک تا چه حد از مصرف این ریزمغذی‌ها سود می‌برد. برای مثال، برخی از کودکان دارای اتیسم دچار مشکلات جذب در دستگاه گوارش هستند که باعث می‌شود حتی با مصرف مکمل‌ها، سطح مواد مغذی در خون بالا نرود. همچنین، عواملی مانند نوع رژیم غذایی، میزان قرارگیری در معرض نور خورشید (برای ویتامین D)، یا مصرف داروهای خاص می‌تواند در اثربخشی مکمل‌ها نقش داشته باشد. بنابراین، بررسی جامع وضعیت بدنی هر کودک قبل از آغاز مداخله تغذیه‌ای، ضروری است.

تغذیه در کنار سبک زندگی روزمره

برای اینکه تاثیر ریزمغذی‌ها در کاهش رفتارهای تکراری به‌درستی ظاهر شود، لازم است تغذیه بخشی از یک رویکرد جامع به سبک زندگی کودک باشد. خواب کافی، فعالیت بدنی منظم و کاهش استرس‌های محیطی نیز بر عملکرد مغز و تنظیم رفتاری تاثیر دارند. مثلا کمبود خواب می‌تواند اثر مثبت ویتامین D یا منیزیم را خنثی کند، یا تغذیه سالم در کنار زمان‌بندی منظم وعده‌های غذایی می‌تواند به ثبات خلق‌وخوی کودک کمک کند. بنابراین، بهبود وضعیت تغذیه‌ای نباید به‌صورت جداگانه دیده شود، بلکه باید در چارچوب یک سبک زندگی حمایتگر و منظم قرار بگیرد که نیازهای جسمی و روانی کودک را هم‌زمان در نظر می‌گیرد.

کاربرد درمانی و احتیاط‌ها

مصرف مکمل‌های تغذیه‌ای باید حتما با تجویز پزشک و بعد از انجام آزمایش خون انجام شود. هر کودکی ممکن است واکنش متفاوتی نشان دهد، به‌ویژه اگر شدت علائم یا شرایط بدنی خاصی داشته باشد. این روش درمانی به‌تنهایی کافی نیست، اما اگر همراه با روش‌های تخصصی مانند تحلیل رفتار کاربردی باشد، اثربخشی آن بیشتر خواهد شد.

سخن پایانی

تحقیقات نشان می‌دهند که تامین مناسب مواد مغذی مانند روی، منیزیم و ویتامین D، می‌تواند نقش مهمی در کاهش رفتارهای تکراری در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم داشته باشد. این یافته‌ها به ما کمک می‌کند تا درمان‌های تلفیقی و هدفمندتری برای این کودکان طراحی کنیم.

اگر در این زمینه برای کودک خود نیاز به مشاوره دارید می‌توانید از متخصصان مرکز تهران اتیسم راهنمایی بگیرید.

منابع

Yasuda, H., & Tsutsui, T. (2023).
Effects of zinc and magnesium supplementation on repetitive behaviors in children with autism spectrum disorder: A double-blind randomized trial.
Nutrients, 15(6), 1189.
https://doi.org/10.3390/nu15061189

Saad, K., Abdel-Rahman, A. A., Elserogy, Y. M., Al-Atram, A. A., & Bjørklund, G. (2024).
Vitamin D status in autistic children and the impact of vitamin D supplementation on behavioral symptoms: A randomized clinical trial.
Child Neurology Open, 11, 1–۹.
https://doi.org/10.1177/2329048X241171235

Adams, J. B., Audhya, T., McDonough-Means, S., Rubin, R. A., Quig, D., & Geis, E. (2023).
Nutritional and metabolic status of children with autism vs. neurotypical children, and the association with autism severity.
Autism Research and Treatment, 2023, Article ID 5840934.
https://doi.org/10.1155/2023/5840934