تکنیکهایی که مشکلات رفتاری کودک دارای اوتیسم من را کاهش داد

استفاده از «زمان» برای کاهش قشقرق‌های ناشی از تغییر فعالیت در کودکان اوتیسم

ترجمه: دکتر محمد کیانی

مقاله‌ای که می‌خوانید ترجمه مقاله‌ای است از کریس کِلی، نویسنده، فعال حوزه اتیسم و مادر دو کودک دارای اوتیسم. در این مقاله ۵ تکنیک بسیار مفید برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان دارای اتیسم ارائه شده است. با تهران اتیسم همراه باشید.

 

خانه‌ی ما در چهار سال گذشته تبدیل به محل تردد «درمانگران رفتاری» شده است. هر دو پسرم حدود ۲۰ ساعت در هفته تحت درمان‌های فشرده‌ی رفتاری هستند. هرگز فکر نمی‌کردم یک جوان بی‌فرزندِ بیست‌ و چند ساله بتواند چیزی به من درباره‌ی فرزندانم یاد بدهد. حضور اوتیسم در زندگی‌ام ذهنم را هزار برابر رشد داده است.

بخش زیادی از فرزندپروریِ کودکان اوتیسم برخلاف شهود ماست. من الان کارهایی می‌کنم که هرگز فکر نمی‌کردم موثر باشند، اما هستند. در اینجا فهرست کوچکی از تکنیک‌هایی را آورده‌ام که ما هر روز از آن‌ها استفاده می‌کنیم تا قشقرق‌ها را کاهش دهیم، درک و تبعیت از دستورالعمل‌ها را افزایش دهیم و شادی را بیشتر کنیم. هم برای آن‌ها و هم برای خودم.

هیچ راه‌حل سریع و یکسانی وجود ندارد که برای همه‌ی کودکان جواب بدهد، اما بسیاری از این روش‌ها می‌تواند برای بسیاری از کودکان موثر باشد.

 

استفاده از «زمان» برای کاهش قشقرق‌های ناشی از تغییر فعالیت

بسیاری از کودکان در ترک مکان‌ها یا فعالیت‌های مورد علاقه‌شان مشکل دارند. این موضوع برای پسر پنج‌ساله‌ام خیلی حاد است. زمان‌هایی بود که حتی حاضر نبودم او را به پارک محله ببرم، چون از آن لحظه‌ی وحشتناکِ «زمانِ بازگشتن به خانه» می‌ترسیدم. او غیرقابل پیش‌بینی و بی‌ثبات بود. گاهی جیغ می‌کشید و روی زمین می‌افتاد، یا برای فرار از من به سمت خیابان شلوغ می‌دوید، یا سعی می‌کرد به من ضربه بزند. این رفتارها هم قلبم را می‌شکست و هم مرا می‌ترساند.

چیزی که زندگی ما را تغییر داد، استفاده از «هشدارهای دقیقه‌ای» و «تایمر» بود. کودکتان ممکن است به هشدارهای ۵ دقیقه‌ای، ۲ دقیقه‌ای یا ۱ دقیقه‌ای نیاز داشته باشد تا برای تغییر فعالیت آماده شود. این هشدارها به کودک کمک می‌کنند تغییر را پیش‌بینی کند. آن‌ها یاد می‌گیرند که وقتی هشدار می‌آید، به‌زودی تغییر هم می‌رسد. در نهایت، این هشدارهای دقیقه‌ای تبدیل به روال عادی می‌شوند حتی اگر فعالیت بعدی مورد علاقه‌شان نباشد. لحن هشدارها با عصبانیت نباشد! فقط با لحن خنثی یادآوری کنید که چقدر زمان باقی مانده.

ما از ابزار تایمر استفاده می‌کنیم:
«پنج دقیقه‌ی دیگر باید بروی حمام.»
«دو دقیقه‌ی دیگر از پارک می‌رویم.»

این کار باعث می‌شود کودک احساس کنترل بیشتری داشته باشد، بدون آن‌که واقعا کنترل را به‌دست بگیرد. وقتی زنگ تایمر به صدا در می‌آید، باید هر بار به آن عمل کنید. ما دو هفته‌ی کامل این روش را به‌طور مداوم اجرا کردیم تا نتیجه‌اش را دیدیم. حالا سال‌ها گذشته و هنوز هم جواب می‌دهد. مرزهایتان را مشخص کنید، به آن‌ها پایبند بمانید و همیشه پیگیری کنید.

 

قانون “اول، بعد”

بسیاری از قشقرق‌ها زمانی رخ می‌دهد که آن‌ها چیزی را می‌خواهند که در آن لحظه نمی‌توانند داشته باشند. اسباب‌بازی، خوراکی یا رفتن به جایی «همین الان». یا برعکس، کاری هست که نمی‌خواهند انجام دهند. برای این موقعیت‌ها از روش «اول/بعد» استفاده می‌کنیم.

جملات «اول ___، بعد ___» به کودک کمک می‌کند تا کاری را تمام کند و بعد چیزی را که برایش انگیزه‌بخش است، دریافت کند.

مثلا:
«اول نهارمان را می‌خوریم، بعد می‌رویم بیرون.»
«اول تمیز می‌کنیم، بعد می‌رویم پارک.»

بسته به نیاز و توانایی کودک، می‌توانید این را به‌صورت گفتاری، تصویری یا روی تخته‌ی سفید بنویسید. بسیاری از کودکان مبتلا به اوتیسم با تصاویر بهتر ارتباط می‌گیرند، پس این معمولا روش اولیه‌ی مناسب‌تری است.

 

قاعده اول بعد در اوتیسم

 

این جمله‌ی ساده ساختاری ذهنی برای کودک فراهم می‌کند و به او کمک می‌کند بفهمد دقیقا چه انتظاری از او دارید. همچنین می‌تواند ناامیدی او را کاهش دهد، چون حالا می‌داند چه چیزی در پیش است.

این روش برای پسر پنج‌ساله‌ام، «گریسون»، عالی عمل می‌کند. حدود دو ماه طول کشید تا یاد بگیرد اگر «اول» کاری را انجام دهد، «بعد» به خواسته‌اش می‌رسد. اما برای پارکر، که سه ساله است، هنوز جواب نمی‌دهد چون درک زبانی‌اش به اندازه‌ی برادرش نیست. او فقط می‌فهمد که الان به خواسته‌اش نمی‌رسد. با این‌حال ما همچنان از این زبان استفاده می‌کنیم، چون روزی که زبان را بهتر درک کند، مفهومش را هم می‌فهمد.

 

پاداش دادن به رفتار مثبت

زبانِ تقویتی یعنی مشخص و مستقیم رفتار مثبت کودک را شناسایی و تایید کنید تا آن رفتار تکرار شود. مثلا وقتی کودکی تاب را با دیگری شریک می‌شود، می‌توانید بگویید:
«خیلی خوب شد که با اون پسر کوچولو تاب را با هم سوار شدید، خیلی قشنگ بازی کردی.»

به‌ویژه رفتارهایی را تحسین کنید که کودک معمولا در آن‌ها مشکل دارد مثل اشتراک‌گذاری، ساکت ماندن یا پیروی از دستور. با این کار به کودک نشان می‌دهید که رفتار مثبتش دیده و قدردانی شده است.

ما همواره رفتارهای خوب پسرهایم را برجسته می‌کنیم:
«خیلی خوبه که کامیونت رو با پارکر تقسیم کردی.»
«آفرین پارکر که بلوک‌هاتو جمع کردی.»

وقتی رفتار خوب دیده و تحسین شود، احتمال تکرارش بیشتر می‌شود. (توجه: این روش برای شوهرها هم جواب می‌دهد!) 😄

در محیطی که پر از کودکان خردسال است، معمولا مدام می‌گوییم: «نه، اون رو نذار زمین، این کار رو نکن، اون رو نخور…». بنابراین خیلی مهم است که گاهی تمرکزمان را روی «خوبی‌ها» بگذاریم. تحسین یکی از بهترین تقویت‌کننده‌هاست.

برای بعضی از کودکان، تحسین زبانی کافی نیست. در این حالت باید چیزی پیدا کنید که برایشان واقعا پاداش باشد مثلا شکلات، برچسب، یا توکن‌هایی که جمع می‌کنند تا بعدا برای پاداش بزرگ‌تری استفاده کنند.

برخی می‌گویند: «نمی‌خواهم بچه‌ام را با رشوه بزرگ کنم.»، اما از نظر من، این بیشتر شبیه «حقوق گرفتن برای کار» است. همه‌ی ما برای نوعی پاداش کار می‌کنیم خواه احساسی، مالی، خوراکی یا ملموس.

 

بر آنچه می‌خواهید کودک انجام دهد تمرکز کنید، نه بر آنچه می‌خواهید متوقف کند

چند نفر از شما با چشمان گرد و مشت‌های گره‌کرده سر فرزندتان فریاد زده‌اید: «داد نزن!»؟ 

استفاده از واژه‌های «نکن»، «نـ+فعل» را به حداقل برسانید. مثلا «روی پیاده‌رو راه برو» موثرتر از «روی چمن نرو» است، چون بعضی از کودکان بخش «نرو» را نمی‌شنوند یا نمی‌دانند کجا مجازند راه بروند.

این شیوه به کودک دقیقا نشان می‌دهد چه رفتاری انتظار می‌رود.
«داد نزن» می‌شود «آرام‌تر حرف بزن لطفا.»
«روی میز نقاشی نکن» می‌شود «فقط روی کاغذ نقاشی کن.»

شاید در ابتدا عجیب به نظر برسد، اما واقعا موثر است. البته همیشه موقعیت‌هایی هست که مجبورید از «نکن» استفاده کنید. مثل «برادرت را نزن». از قضاوت خودتان استفاده کنید. به‌مرور تشخیص می‌دهید کجا لازم است قاطع باشید.

 

آرامش (شما!)

این یکی از سخت‌ترین درس‌هایی بود که یاد گرفتم و هنوز هم گاهی فراموشش می‌کنم! معمولا وقتی کودک از کنترل خارج می‌شود، ما هم سریع به دنبال او از کنترل خارج می‌شویم. این فرساینده، خسته‌کننده و ناامیدکننده است.

من نفس عمیق می‌کشم و سعی می‌کنم حتی اگر درونم طوفان است، صدایم آرام باشد. به خودم یادآوری می‌کنم که من بزرگسال هستم و اگر انتظار دارم کودک رفتار خود را اصلاح کند، باید ابتدا خودم الگو باشم.

کودکان همیشه واژه‌ها و زبان لازم برای بیان نیازها و خواسته‌هایشان را ندارند و این می‌تواند برایشان بسیار ناامیدکننده باشد. من سال‌ها تمرین داشته‌ام، پس باید در مهربانی، آرامش و صبر بهتر باشم و با رفتارم به آن‌ها آموزش بدهم.

نمی‌توانم باور کنم که بعد از شروع «درمان رفتاری»، چقدر شادتر شده‌اند. آن‌ها بسیار کمتر ناراحت می‌شوند و بسیار بیشتر احساس درک شدن دارند.

به یاد داشته باشید، فرزندپروری سفری پرماجراست، و بیشترِ سختی‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم فقط «مرحله‌ای گذرا» هستند. تمام می‌شود. گاهی تنها چیزی که بین شما و شادی کودکتان فاصله می‌اندازد، کمی ساختار و نظم بیشتر است.

 

 

منبع: +