ثبت نام کلاسهای گروهی ورزش و هیجان ویژه مادران
جزئیات ثبت نام در پوستر آمده است.
ثبت نام کلاسهای گروهی ورزش و هیجان ویژه مادران
جزئیات ثبت نام در پوستر آمده است.
ثبت نام دوره تابستان کلاسهای مادر و کودک ورزش و هیجان
جزئیات ثبت نام در پوستر آمده است.
ثبت نام کارگاه آموزشی مدیریت رفتار والدین
ویژه والدین کودکان دارای اتیسم
آموزش شیوه مواجهه و پیشگیری از مشکلات رفتاری در کودکان دارای اتیسم و راهکارهای مدیریت و کاهش آن
مدرس: دکتر بهاره اسکندری
جزئیات ثبت نام در پوستر آمده است.
با سلام خدمت شما عزیزان
روزی که ما متوجه شدیم فرزندمان آیهان (در ۲۳ ماهگی) به تشخیص دکتر رضایی متخصص مغز و اعصاب مبتلا به اتیسم است؛ زندگیمان رنگ باخته، انگار دنیا بر سرمان آوار شد، طوری که از دکتر تا خانه را نمیدانیم چطوری آمدیم و آنقدر حالمان خراب بود که وقتی مأمور راهنمایی و رانندگی به دستور مافوقش میخواست ماشین ما را به پارکینگ ببرد با دیدن اوضاع و احوال بد ما منصرف شده و اجازه داد تا ما عبور کنیم. خلاصه روزهای اول بسیار وحشتناک و دردآور بود که اگر کمک خداوند و توکل ما به او نبود شاید فکر مرگ خود و یا حتی کودک خود را میکردم. میگفتم شاید مقصر ما هستیم که کوتاهی کردیم و نتوانستیم به این کودک رسیدگی کنیم و مدت زمان زیادی پای تماشای تلویزیون بود. بعضی از والدین کودکان عادی میگفتند که کودک ما هم تلویزیون تماشا میکند و ارتباطی ندارد و یا گاهی اوقات به هر علتی این فکر به ذهنمان خطور می کرد که خدایا به کدامین گناه این طفل معصوم اینطوری شد و از آینده کودک خود وحشتزده و ناامید بودیم. خلاصه دکتر رضایی ما را به مرکزی در خیایان آزادی معرفی کردند، زمانی که ما به آن مرکز مراجعه کردیم برای یک هفته بعد به ما نوبت دادند ما آنجا رفته و کار با کودکان را از نزدیک مشاهده کردیم ولی چون خیلی نگران بودیم نتوانستیم صبر کنیم و برای اینکه از تشخیص کودک خود مطمئن شویم به یک مرکز دولتی در حوالی محله مهرآباد مراجعه کردیم.
آنجا نیز یک مسئول متخصص با معاینه و بررسی کودکمان که نزدیک به یک ساعت به طول انجامید تشخیص اتیسم را به وی داد. بعد از آن تصمیم گرفتیم به انجمن اتیسم مراجعه کنیم تا از آنها راهنمایی بگیریم. آنجا با مسئولان صحبت کردیم واقعاً انسانهای مهربانی بودند آن مسئول خود یک فرزند مبتلا به اتیسم داشت و با ما از احوالات فرزندش صحبت کرد و ما را به مرکزی در سعادت آباد معرفی کرد و بعد خودش با تلفن شخصیاش با مسئول آنجا صحبت کرده و وقت ویزیت برای ۲ روز آینده گرفت و به ما گفت که اسم فرزندتان را در سامانه انجمن ثبت کنید تا در آینده از سربازی معاف شود و یکسری کمک های دیگر و در آخر اگر کودک گم شود در سیستم پلیس ثبت باشد چون این کودکان زیاد گم می شوند ما نپذیرفتیم و گفتیم به امید خدا فرزندمان خوب می شود. سپس به مرکز سعادت آباد مراجعه کردیم، مرکز بزرگی بود با اتاق های زیادی که در هر اتاق مربی با کودکی کاردرمانی و گفتاردرمانی و … کار میکرد. دکتر بسیار محکم و قاطع به ما گفت که آیهان مبتلا به اتیسم از نوع اتیسم متوسط به بالا است.
علائم کودک عبارت است از: عدم واکنش و برگشت به اسم، عدم دستورپذیری، خیره شدن زیاد، چرخیدن دور خود، نوک پنجه راه رفتن، عدم تماس چشمی، نشناختن خود و افراد نزدیک، بیقراری و علاقه زیاد به تلویزیون. به دستور دکتر تلویزیون را کلا خاموش کردیم و روزی ۳ جلسه درمان از هر یک از کلاسها برای آیهان گذاشتند به طوری که ما هر روز از جنوب غرب تهران تا سعادت آباد را به مدت یک هفته با صرف کلی هزینه برای کلاسها و سختی رفت و آمد، میرفتیم. من و همسرم هر روز از والدینی که به آنجا مراجعه می کردند پرس و جو میکردیم که کسی هست که خوب شده باشد، ولی کسی را پیدا نمیکردیم، چون خیلی احتیاج داشتیم تا با کسی که این مسیر را رفته و نتیجه خوبی گرفته دیدار داشته باشیم تا روحیه بگیریم و بدانیم که مسیر درست است. من آنجا با خودم عهد کردم اگر آیهان خوب شد، تجربیاتم را در اختیار دیگران قرار دهم. ضمناً آیهان در طی این یک هفته به نظر ما حالش بدتر هم شده بود، چون بسیار گریه میکرد، ما نیز از این روند ناراحت بودیم.
به کمک خداوند فیلم جناب دکتر و مصاحبههای ایشان که در شبکههای مختلف انجام داده بودند را در اینترنت دیدیم و با تحقیق راجع به ایشان و خواندن مقالاتشان و گفتههای کاملا منطقی، مجاب شدیم که به مرکز تهران اتیسم مراجعه کنیم. برای دریافت ویزیت تماس گرفتیم و بعد از ۲ روز اطلاع دادن که کنسلی دارند و ما به نزد دکتر رفتیم. جناب دکتر و همکارانشان آیهان را ویزیت کردند و به ما روحیه دادند که با کار کردن مستمر و زیاد خانواده کودک انشاءالله خوب میشود. کلاسهای آنلاین آموزش ارتباط با کودک و برنامه تصویری شروع شد. همسرم یک جلسه در کارگاه ارتباط از طریق بازی را شرکت کردند. من و همسرم و برادر آیهان به همراه اعضای خانواده همسرم و خودم که واقعا بدون آنها نمیدانم چه کار میکردیم نزدیک به ۳ ماه با راهنماییهایی علمی آقای دکتر و همکارانشان با وجود ناراحتیها و نگرانیهایی که داشتیم با آیهان کار میکردیم. بازی در خانه یا پارک یا هنگام رفتن به خرید در هر جایی که میتوانستیم با آیهان کار میکردیم. ۱۵ روز هم که ایام عید بود به همراه خانواده همسرم که اصالتاً شمالی هستند به شمال سفر کردیم و در آنجا با آیهان خیلی کار میکردیم که آیهان آنجا یک جهش بزرگ داشت.
خلاصه بعد از عید نوبت ارزیابی دوم توسط جناب آقای دکتر شد. ایشان با دیدن آیهان گفتند که کار بسیار بزرگی کردهاید و آیهان بسیار پیشرفت کرده است. برگشت به اسم بهتر شده بود، دستورپذیری متوسط، خیره شدن و روی پنجه راه رفتن و چرخیدن دور خود بسیار کمتر شده بود، ولی با این حال برای آیهان برنامه درمانی ای بی ای را تجویز کردند. چند روز بعد کلاسها در خانه، ۶ روز در هفته و روزی ۳ ساعت برگزار شد. یک مربی تازه کار، باوجدان و مهربان که به مرور هم مهارتش بیشتر شد را برای آیهان در نظر گرفتند. ما لیست انواع بازیها و کارهایی که باید با آیهان انجام میدادیم و مواردی که نباید انجام میدادیم را بر روی در کابینت چسباندیم. کلاس آیهان صبحها بود و بعد از کلاس ناهار خورده و میخوابید. بعد ازظهر ما با آیهان کار و بازی میکردیم. به آیهان فقط شربت امگا و شیر شتر میدادیم، و روش زندگیمان کلا تغییر کرد؛ کار بسیار سختی بود و با گذشت زمان طاقت فرسا شده بود.
ما سعی می کردیم آیهان را در همه کارها مشارکت دهیم و با انجام کارهای کوچک تا بزرگ در همه جا و نزد هر کسی با او ارتباط میگرفتیم و کودک را مدام در تعامل نگه می داشتیم. (به قول دکتر مانند گچ گرفتن).
بسیار بسیار سخت بود در این راه باید از خودگذشتگی کرد و بارها شکست ولی کم نیاوریم. در این مدت با راهنماییهای همکاران مرکز تهران اتیسم، که بسیار به ما روحیه میدادند و ما را راهنمایی میکردند و شرکت در کلاسهای گروهی، توانستیم این مسیر سخت را طی کنیم؛ و سرانجام پس از گذشت ۱۱ ماه از کلاسهای ای بی ای، آیهان عزیزمان ترخیص شد.
خداوند عزیز را شکر میکنم که این لطف را به ما کرد و مسیر را به ما نشان داد تا با اراده او آیهان خوب شد. همچنین از همه کادر مرکز تهران اتیسم صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم. الان آیهان ۳۷ ماهه است و هر روز به تنهایی به مهد کودک میرود و همه مربیهای مهد کودک از آیهان راضی هستند. الان دستورپذیری آیهان در حد سن خودش است و با بچههای دیگر دوست میشود و بازی میکند. کلام او کامل شده و دوچرخهسواری میکند و تقریبا همه کارهایش را خودش انجام میدهد و علائمی که در ابتدا داشت ندارد و ما خیلی راحت به هر جا و هر مجلسی که بخواهیم میتوانیم برویم.
در آخر از خانوادههای فداکار و بسیار سختی کشیده کودکان مبتلا به اتیسم که میدانم چه دردی میکشند، میخواهم که بدانند که این کار شدنی است و با توکل به خداوند و انتخاب مسیر درست و پشتکار بالا، این راه را طی کنند و خسته نشوند که به گفته خودش: خداوند با صابرین است و ما با تمام وجودمان این را لمس کردیم.
امیدوارم خداوند در دو دنیا اجر تلاشهای همه پدر و مادرهای از خود گذشته را بدهد.
پ.ن: نام کودک به منظور حفظ حریم خصوصی کودک و خانواده در متن تغییر پیدا کرده است.
کارگاه آموزش ارتباط از طریق بازی با کودک دارای اُتیسم
محتوی دوره
مدرس: سیما صنیعی
مسئول فنی مرکز تهران اتیسم
دانشجوی دکتری روانشناسی شناختی دانشگاه شهیدبهشتی
گروه هدف: این دوره به والدین و مربیان اتیسم پیشنهاد می شود
زمان برگزاری: کارگاه: جمعه، ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، ۹ صبح الی ۱۷
نحوه ثبت نام: برای ثبت نام بین ساعات ۱۶ تا ۲۰ با شماره تلفن ۰۲۱۸۸۶۳۳۷۱۵ تماس بگیرید.
برای کسب اطلاعات بیشتر به کانال تلگرام تازه های اتیسم به آدرس @mytehranautism بپیوندید و یا از سایت مرکز تهران اتیسم (www.ctad.ir) دیدن فرمایید.
محل برگزاری: مرکز ساماندهی درمان و توانبخشی اختلالات اتیستیک
تهران، خیابان کارگر شمالی، کوچه هفتم، نبش بن بست چهارم، پلاک ۲
سلام و عرض ادب خدمت تمام اعضای مرکز تهران اتیسم و آوا و خانواده های محترم کودکان متفاوت
با تشکر و قدردانی از مرکز تهران اتیسم که با یاری که به ما دادند سبب شدند کودک معصوم و بی گناهمان را از آینده نامعلوم و ترسناک نجات دهیم. البته بعضی لطف ها آنقدر بزرگ و غیر قابل جبران هستند که فقط می شود از اعماق وجود از خدای مهربان خواست جبران محبت عزیزان تهران اتیسم کند.
ضمن تشکر از مرکز تهران اتیسم می خواستم تجربیات و شرایط پسرم را برای خانواده ها توضیح بدهم، شاید سبب دلگرمی خانواده ها باشه برای طی نمودن این مسیر دشوار و پراسترس.
پیمان هفت ماهش بود که متوجه شدم این بچه یه تفاوتهایی با برادر دوقلوش و نوزادان دیگه داره ولی نمیدونستم چه تفاوتی. با چند تا متخصص کودک صحبت کردم ولی همشون معتقد بودند این بچه هیچ مشکلی نداره البته این رو بگم که پیمان از نظر فعالیت های حرکتی جلوتر از همسنهای خودش بود طوری که در پایان نه ماهگی به طور کامل راه میرفت تا اینکه در یکسالگی در مطب یک متخصص کودکان علائم اتیسم را روی دیوار زده بودند و بعد از خواندن علائم متوجه شدم اکثر علائم را پسرم داره. با پزشک متخصص کودکان مطرح کردم و ایشون مرکز تهران اتیسم رو بهمون معرفی کردند وقتی به همسرم گفتم بچه رو ببریم برای ویزیت اتیسم قبول نمیکرد و معتقد بود مشکل خاصی نیست و خیلی بچه ها مثل پیمان هستند ولی خداروشکر همسرم همراه بود و قبول کرد علیرغم میلش پیش دکتر بریم و برای ویزیت اومدیم پسرم تشخیص اتیسم گرفت و شروع حال بد من و پدرش گریه های وقت و بی وقت من و کنکاش گذشته و امروز برای پیداکردن دلیل این موضوع، تو اینترنت سرچ می کردم و مطالبی که پیدا می کردم این ذهنیت رو برام ایجاد کرده بود که دور از جون اگر بچه م سرطان داشته باشه احتمال شفاش وجود داره اما اتیسم نه، امیدم رو از دست دادم و فقط ناراحتی و غصه بابت آینده پسرم ولی اشتباه کردم این موضوع باعث شد افسرده بشم و اون طور که باید نتونم پرانرژی و شاد باشم اینجور بچه ها و همه بچه ها به یه خانواده شاد و مهیج نیاز دارن اما من موقعی که با بچه ارتباط میگرفتم شاید ادای خنده رو درمیآوردم ولی غصه عالم رو دلم بود و این موضوع ادامه داشت تا زمانی که یکی از مسئولین مرکز با من صحبت کردند و به قول معروف دلداریم دادند آگاهم کردند و گفتند که احتمال اینکه این تشخیص از رو بچه م برداشته بشه وجود داره و باعث شدند یادم بیفته همه چی دست خداست و نباید ناامید بشم و همچنین صدای یکی از مادران که کودک اتیسم داشت و ترخیص شده بود شنیدم که گفت نقطه قوت بچه من که ارتباط نمی گرفت الان روابط اجتماعی بالاش هست و نور امید تو دلم روشن شد و الان من هم خدمت همه خانواده هایی که دلنوشته من رو می خونن می گم پسر من که فقط با من ارتباط می گرفت و از همه گریزون بود امروز به خونگرمی و روابط اجتماعی بالاش معروف هست و این موضوع رو اول مدیون لطف مهربانی خدا و بعد هم لطف و محبت اعضای مرکز تهران اتیسم می دونم.
اون زمان پسرم واکنش به اسمش نداشت شاید ده دفعه صداش می کردیم تا یک بار به اسمش برگرده به غیر از من با هیچ کس ارتباط نمی گرفت حتی پدرش، اوایل ما فکر میکردیم بچه ای هست که دوست نداره ناز و نوازش بشه و درآغوش کشیده بشه اما بعد از تشخیص دکتر پوراعتماد و راهنماییهای همکاران متوجه شدیم وقتی بچه ها از ما دوری میکنن نباید اونها رو به حال خودشون بذاریم و سعی کنیم باهاشون ارتباط بگیریم چون میخواستیم اذیت نشه و فکر می کردیم شخصیتش این جوریه که از جمع دوری می کنه مخصوصا اینکه اطرافیان هم میگفتن بچه ما هم خجالتی بود ارتباط نمی گرفت به مرور درست می شه و شاید این بزرگترین اشتباه ما بود که در مقابل کناره گیری بچه تلاش نکردیم که بهش نزدیک شیم و شاید بهترین کاری که انجام دادیم این بود که نسبت به نظر اطرافیان غیرمتخصص بی تفاوت بودیم و خیلی زود به پزشک متخصص مراجعه کردیم.
زمانی که دوره آموزش ارتباط با کودک رو طی می کردم به خاطر حال روحی خیلی بدم و مشغله زیادم (من دوقلو دارم و دست تنها بودم تا ساعت ده شب که پدر بچه ها از محل کارش می اومد همه کارهای خونه و رسیدگی به بچه ها با خودم بود مخصوصا اینکه دوقلوهای من هیچ کدوم شیر خشک نخوردن، بد غذا هم بودند و تغذیه با شیر مادر برای دو تا بچه باعث شده بود من خیلی ناتوانتر بشم) نتونستم خیلی تایم بچه رو پر کنم مخصوصا اینکه پسرم کاملا مقاومت داشت و خیلی سخت و ناامیدکننده بود بازی باهاش تا اینکه کلاس های ای بی ای پسرم شروع شد تا سه ماه اوضاع خیلی بد بود پسرم فقط گریه میکرد و اصلا همکاری نمیکرد اما به مرور بهتر شد البته مربی خوب هم خیلی تاثیر داشت تا اینکه خداروشکر پسرم اکثر مشکلاتش حل شد و الان بیشتر شبیه یه پسربچه شیطون و پرجنب و جوش هست و البته پرحرف تا یک کودک غیرعادی.
کاری که من برای پسرم انجام دادم هر کاری که در طی روز انجام می دادم که کارهای روزمره مادران هست هر دو پسرم رو شریک می کردم من تایم این رو نداشتم تمام تایم بیداری فرزندم باهاش بازی کنم به خاطر همین تو کارهای روزمرهام شریکش می کردم سه تایی باهم ظرف می شستیم جارو می کشیدیم دستمال می کشیدیم موقع لباس پهن کردن و شستن با هم انجام می دادیم و شعر می خوندم براشون با کف بازی می کردیم و کارهای روزمره رو شکل بازی می کردیم. درسته همین موضوع انجام یک کار کوتاه رو خیلی زمانبر می کرد و تایم بیشتری ازم می گرفت اما انجام می دادم نگران این نبودم که وسیله های خونه خراب می شه یا به جای اینکه تمیز کنن کثیف تر می شه فقط بهشون اجازه می دادم همراهم باشن و با هم در ارتباط باشیم (البته الان یه حسنی دارن که مطمئنم در آینده به شدت کمک دست همسرانشون می شن و با سه سال سن همه کار بلدن) و حدودا روزی دو ساعت من و حدودا یک تا نیم ساعت هم پدرشون باهاشون بازی می کرد قایم موشک، دالی بازی، دنبال بازی و کشتی گرفتن و قل خوردن و … خلاصه شاید شکل بازی و ارتباطم با بچه هام شبیه پدر و مادرهای دیگه نبود ولی تمام تلاشم رو کردم برای ارتباط با پسرانم.
یک نکته رو بگم اینکه گفتم با پسرام کارهای خونه انجام میدادم یا با هم بازی کردیم به این راحتی نبود چون پسرم سه تا چهار ماه به شدت و ناامید کننده از بازی و ارتباط گریزون بود به مرور و به سختی وارد ارتباط میشد خیلی اوقات از اینکه بتونم باهاش ارتباط بگیرم ناامید میشدم و احساس عذاب وجدان که همیشه همراهم بود روزها رو برام سخت تر کرده بود تقریبا بعد حدودا یک سال تا حدودی پسرم اشتیاق نشون داد برای بازی و حتی بعضی اوقات خودش درخواست بازی میکرد و فقط خانوادهای که فرزند اوتیستیک دارد میداند تلاش برای بازی و ارتباط گرفتن با بچهای که هیچ اشتیاقی به ارتباط ندارد و گریزون هست چقدر سخت و دشوار و ناامید کننده هست.
به عنوان آخرین تجربه و مهمترین نکته باید خدمتتون بگم تحت هیچ شرایطی نباید ناامید شد اگر کودک ما مورد لطف خدای مهربان نبود اصلا به این مرکز مراجعه نمیکردیم این راه دشوار و سخت رو همه خانوادههایی که دارای کودک اتیسم هستند گذراندند و میگذرانند فقط غصه بیش از حد و ناامیدی سبب میشه انرژی و شادابی لازم برای نجات فرزندمان نداشته باشیم و در نهایت مجبور به خوردن قرصها و داروهای افسردگی میشیم مشکلی که خودم باهاش روبه رو شدم و شاید برای همیشه دامنگیرم باشه.
موفق باشید نگاه خدای مهربان در این راه دشوار همراهتان.
قدردان و دعاگوی تیم تهران اتیسم و آوا با لحظه لحظه قد کشیدن پسرم خواهم بود.
پ.ن: نام کودک به منظور حفظ حریم خصوصی کودک و خانواده در متن تغییر پیدا کرده است.
انجمن علوم و فناوریهای شناختی با همکاری قطب عصبروانشناسیشناختی و مرکز تهران اتیسم برگزار میکند:
یازدهمین دوره پایه تربیت مربی / درمانگر اتیسم با روش تحلیل رفتار کاربردی ABA
۲۶ و ۲۷ خردادماه و ۲ و ۳ تیرماه ۱۴۰۱
مدرسین: پروفسور حمیدرضا پوراعتماد و همکاران
همراه با فرصت شغلی
تخفیف ثبتنام ویژه اعضای انجمن علوم و فناوریهای شناختی
اطلاعات بیشتر و جزئیات در پوستر
ثبت نام دوره جدید آغاز شد
دوره گل بازی و تعاملات اجتماعی در مرکز تهران اتیسم
دوره گل بازی و تعامل اجتماعی ویژه خردسالان و کودکان
دوشنبهها و چهارشنبهها، ۱۶:۳۰ تا ۱۷:۳۰ و ۱۷:۳۰ تا ۱۸:۳۰
گروه بندی بر اساس سن و سطح شناختی
برای کسب اطلاعات بیشتر از ساعت ۱۶ تا ۲۰ با شماره تماس ۸۸۶۳۳۷۱۵-۰۲۱ تماس حاصل نمایید.
ثبت نام دوره بهار تعاملات اجتماعی در مرکز تهران اتیسم آغاز شد
دوره تعاملات اجتماعی
ویژه کودکان دارای اتیسم ۴ تا ۶ سال
آموزش در گروه – تقویت مهارتهای اجتماعی
درک قوانین و دستورات گروهی
با سرپرستی خانم شیشهفر
شنبهها و سه شنبهها، ساعت ۱۷ تا ۱۸
برای کسب اطلاعات بیشتر از ساعت ۱۶ تا ۲۰ با شماره تماس ۸۸۶۳۳۷۱۵-۰۲۱ تماس حاصل نمایید.
آغاز ثبت نام دوره جدید (دوره بهار)
مرکز تهران اتیسم برگزار میکند:
برگزاری آموزش مهارتهای اجتماعی ارتباطی و تعامل با گروه همسالان با رویکرد طبیعت گرا
با حضور در پارک و مراکز تفریحی، رستوران، فروشگاه و…
در این دوره پس از بررسی نقاط قوت و ضعف کودکان به تقویت مهارتهای اجتماعی در محیطی طبیعی میپردازیم.
دوره جدید کلاسهای گروهی در طبیعت در سه شعبه مجموعه باغ حیاط (فرهنگسرای اشراق، نیاوران، سعادت آباد) قابل برگزاری است.
خواهشمندیم در صورت تمایل به شرکت در این کلاسها هرچه سریعتر اقدام فرمایید. روز و ساعت کلاسها پس از سطح بندی کودکان تعیین خواهد شد.
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر لطفا از ساعت ۸ الی ۱۶ با شماره ۸۸۳۵۱۳۵۶-۰۲۱ در تماس باشید.